صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
محمد علومی*

قدس؛ اسم رمز نابودی ترامپ

این روزها صدای مخالفت با سیاست‌های منطقه‌ای ترامپ نسبت به هر زمان دیگری در جهان بلند‌‌‌‌‌‌تر شده است.
کد خبر : 244347

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا، این روزها صدای مخالفت با سیاست‌های منطقه‌ای ترامپ نسبت به هر زمان دیگری در جهان بلند‌‌‌‌‌‌تر شده است. حتی نزدیک‌‌‌‌‌ترین متحدان کاخ سفید در اروپا و منطقه غرب آسیا نیز قدرت و البته جرأت دفاع از اقدام اخیر دونالد ترامپ در اعلام قدس به عنوان پایتخت رژیم غاصب صهیونیستی را ندارند. بدون شک موج محکومیت‌های جهانی علیه رئیس‌جمهور آمریکا و رژیم اشغالگر قدس‌‌‌‌‌‌‌‌‌، قدرت مانور ترامپ و همراهانش را در منطقه بشدت محدود خواهد کرد. با این حال لازم است نسبت به مخالفت‌های شکل گرفته در قبال اقدام اخیر رئیس‌جمهور آمریکا درک جامع‌تری داشته باشیم. این «درک جامع»، در سایه «رصد هوشمندانه» مواضع بازیگران نظام بین‌الملل و تفکیک مواضع آنها امکانپذیر است. بر این اساس، مخالفت‌های شکل‌گرفته با اقدام اخیر ترامپ را می‌توان به 3 دسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ «مخالفت‌های تاکتیکی»، «مخالفت‌های تبعی» و «مخالفت‌های ماهوی» تقسیم کرد. در اینجا به توضیح مختصر این موارد می‌پردازیم.


یک- مخالفت‌های تاکتیکی: برخی بازیگران نظام بین‌الملل مانند انگلیس و سعودی طی یک سال سپری‌شده از دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، به صورت کامل و دقیق در جریان پروسه شناسایی قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی از سوی آمریکا بوده و حتی در تکمیل این پروسه نقش داشته‌‌‌اند. این بازیگران محدود، در عمل حامی انتخاب قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و انتقال سفارت آمریکا به بیت‌المقدس هستند اما ترجیح داده‌‌اند برای جلوگیری از خشم افکار عمومی خود، با این موضوع مخالفت کنند. این بازیگران در طول دهه‌ها و سال‌های گذشته نشان داده‌‌اند تابعی از بازی کاخ سفید در منطقه بوده و سیاست‌ها و رفتارهای خود را به گونه‌ای تنظیم می‌کنند که با اهداف کلان، میان‌مدت و حتی کوتاه‌مدت آمریکا تعارض نداشته باشد. سفر اخیر مقامات بحرینی به سرزمین‌های اشغالی(که نخستین تعامل رسمی رژیم آل‌خلیفه و رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود)‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، با چراغ سبز ریاض و لندن صورت گرفت.
این سفر درست در بحبوحه اعتراضات جهانی علیه اقدام ترامپ در اعلام قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی صورت گرفته است. یکی از اهداف این سفر، کاهش فشارهای جهانی بر تل‌آویو و گریز رژیم صهیونیستی از انزوای جهانی و منطقه‌ای است. برگزاری این دیدار، خود نشان‌دهنده صوری و تاکتیکی بودن مخالفت ریاض و لندن با اقدام اخیر ترامپ است.
دو- مخالفت‌های تبعی: مخالفت اتحادیه اروپایی و دبیرکل سازمان ملل متحد با اقدام اخیر دونالد ترامپ، از نوع «مخالفت تبعی» است. به عبارت بهتر، آنها به تبعیت از موضوعی دیگر [و نه آرمان‌های قدس] با این مواضع مخالفت کرده‌‌‌اند. این موضوع، «راه‌حل دو دولتی» و «مذاکرات صلح» است. سران اروپایی به دلیل تاثیر مخرب اقدام اخیر ترامپ بر روند مذاکرات به اصطلاح صلح در منطقه، با اقدام کاخ سفید مخالف هستند. «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل متحد نیز در توضیح مخالفت خود با اقدام اخیر دولت آمریکا، اعلام کرد اعلام قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی مذاکرات صلح در منطقه را به خطر خواهد انداخت.
سه- مخالفت‌های ماهوی: مخالفت‌های ماهوی با اقدام اخیر ترامپ، برخاسته از آرمان‌های فلسطین و منبعث از تعهد مسلمانان و آزادگان جهان مبنی بر آزادی قدس شریف از چنگال اشغالگران است. مخالفت ملت‌های مسلمان و جنبش‌های مقاومت و کشورهایی مانند جمهوری اسلامی ایران با اعلام قدس به عنوان پایتخت رژیم غاصب صهیونیستی، برگرفته از این نوع نگاه متعالی است. ایالات متحده آمریکا در مواجهه با این سه نوع مخالفت، به ترتیب 3 راهکار «معامله»، «مدیریت» و «تقابل» را در پیش خواهد گرفت. به عبارت بهتر، دولت آمریکا با دسته اول مخالفان (مخالفان تاکتیکی) دست به معاملاتی درباره قدس خواهد زد و اساسا آنها را در پازل راهبردی و منطقه‌ای خود تعریف می‌کند. در قبال دسته دوم (مخالفان تبعی) نیز واشنگتن سعی در مدیریت آنها از طریق مذاکره مستمر دارد. تجربه نشان داده است آمریکا صرفا از تاثیرگذاری روانی و تبلیغاتی مخالفان دسته دوم علیه خود نگران است، اگرنه در مواردی که جنگی در منطقه از سوی رژیم صهیونیستی و علیه مردم مظلوم فلسطین درگیرد، با خطری از سوی مخالفان گروه دوم مواجه نیست. اما بازیگرانی که محاسبات راهبردی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، منطقه‌ای و حتی تاکتیکی واشنگتن و رژیم اشغالگر قدس را در منطقه بر هم می‌ریزند، مخالفان ماهوی اقدام اخیر ترامپ هستند. در اینجا واشنگتن با مؤلفه‌ای غیر قابل محاسبه، انعطاف‌ناپذیر و پویا به نام «تفکر مقاومت» روبه‌رو است. در جریان نبرد سال 2006 میلادی میان رژیم صهیونیستی و رزمندگان حزب‌الله لبنان‌‌‌‌‌‌‌‌‌، به‌رغم اینکه آمریکا و رژیم صهیونیستی کمترین دغدغه‌ای در قبال مخالفان تاکتیکی و تبعی جنگ 33 روزه نداشتند، در محاسبه توان و قدرت گروه سوم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، یعنی مخالفان ماهوی واشنگتن و تل‌آویو (طرفداران جریان مقاومت) ناکام ماندند و در نهایت سخت‌‌‌‌‌ترین شکست ممکن را از رزمندگان غیور حزب‌الله پذیرفتند. در جریان مقاومت 22 روزه، 8 روزه و 50 روزه غزه نیز این تفکر مقاومت و تبلور آن در میدان نبرد بود که تل‌آویو و حامیان آن را زمینگیر و ناتوان کرد.
آنچه مسلم است اینکه پیروان تفکر مقاومت که نوع مخالفت آنها با سیاست‌های واشنگتن و تل‌آویو «ماهوی» است، «قدس» را به اسم رمز شکست و نابودی ترامپ در کاخ سفید تبدیل خواهند کرد. نکته قابل توجه اینکه هر اندازه زمان می‌گذرد، مخالفت‌های موجود با اقدام ترامپ، جنس آرمانی‌‌‌‌‌‌تر و متعاقبا قدرتمندانه‌تری به خود می‌گیرد. بدون شک، این مخالفت نه قابل محاسبه است و نه قابل معامله!
اخیرا حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای رهبر حکیم انقلاب اسلامی در سخنانی قاطعانه، ادعای دشمنان اسلام درباره اعلام قدس به‌عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی را ناشی از ناتوانی و عجز آنها دانسته و فرمودند: «دنیای اسلام بلاشک در مقابل این توطئه می‌ایستد و صهیونیست‌ها با این کار ضربه بزرگ‌تری می‌خورند و فلسطین عزیز بدون تردید سرانجام آزاد خواهد شد».
همانگونه که از سخنان معظم‌له استنباط می‌شود، واشنگتن و تل‌آویو در آینده‌ای نزدیک عواقب و تبعات اقدام اخیر خود در اعلام قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی را مشاهده خواهند کرد. ترامپ ناخواسته، سند زوال رژیم صهیونیستی را به امضا رساند؛ زوالی که پروسه آن در سایه خشم مقدس افکار عمومی دنیا و جهان اسلام علیه تل‌آویو و واشنگتن تسریع می‌شود.


منبع: وطن امروز


انتهای پیام/

ارسال نظر