رفتن جهانگیری از دولت؛ انکار کارگزاران اصرار اصلاحطلبان
گروه سیاسی خبرگزاری آنا- معصومه رضاییان؛ بیش از 100 روز است از آغاز فعالیت دولت دوازدهم میگذرد و کیست که نداند کشور این روزها بیش از هر زمان دیگری نیازمند کار و تلاش صادقانه خدمتگزاران خود است و اولویتهای مردم و کشور نباید در زد و بندهای سیاسی گم شوند. پست معاونت اول هم به عنوان بالاترین جایگاه اجرایی بعد از رئیس جمهور از اهمیت ویژهای برخوردار است که باید تمام انرژی و توان خود را برای پیشبرد چشمانداز کشور به کار گیرد. اما این جایگاه رفیع در دولت دوازدهم که اصلاحطلبان آن را برجستهترین دستاورد خود در انتخابات 96 میدانند، با گذشت بیش از سه ماه از تشکیل دولت، هنوز نتوانسته سکون لازم برای به دستگیری عنان امور اجرایی کشور را در این حوزه حاکم کند؛ به طوری که حواشی در حیطه فعالیتهای جهانگیری پررنگتر از متن آن شده است و گویی دستورالعملها برای معاون اول رئیس جمهور از خارج دولت دیکته میشود!
اصلاحطلبان جهانگیری را مهرهای میدانند که در انتخابات دوازدهم خوش درخشید و هر چند در قالب کاندیدای پوششی ظاهر شد، اما توانست پررنگتر از آنچه تصور میرفت ظاهر شود. لذا کمکم به این فکر افتادند تا از طریق او بنیه سیاسی خود را تقویت کنند، نارضایتی این جریان سیاسی در انتصاب استانداران و فرمانداران از یک سو و برخی تغییرات در درون دولت، کمکم آنان را به این فکر انداخت تا سیاستهای جدید پیشه کرده و ساز مخالفت با تصمیمات دولت را کوک کنند.
اعتراضها به روحانی با قرار دادن نام اسحاق جهانگیری در فهرست گزینههای شهرداری تهران ادامه یافت که این مسأله با توافقی سخت بر روی محمدعلی نجفی منتفی شد.
هرچند برخی روزنامههای زنجیرهای اصلاحات سعی دارند فضای میان اعتدال و اصلاحات را بسیار دوستانه نشان دهند و لبخندهای روحانی و جهانگیری در جلسه هیات دولت را سندی بر صمیمیت میان کاندیدای اصلاحات و رئیس دولت میدانند! اما دم خروس این اختلافات بسیار پیشتر از اینها نمایان شده است. به طوری که حمیدرضا جلاییپور عضو حزب منحله مشارکت در گفتوگویی با روزنامه اعتماد تضعیف جهانگیری را خطای بزرگ دولت عنوان کرده و گفتهاست که بیتوجهی به آقای جهانگیری در بحثی که ما داریم یک خطا همچون «ایجاد ترک در بدنه سیلندر موتور ماشین» است؛ ممکن است در ارزیابیمان از یک خودرو به این نتیجه برسیم که به درستی کار میکند؛ غافل از اینکه یک ترک در آن افتاده است. این موتور در فشار و سربالایی ممکن است ناگهان از کار بیفتد. ساده، روشن و تجربی بگویم. مثلا آقایان واعظی، نهاوندیان، ابوطالبی و آشنا افراد محترمی هستند. خیلی هم برای دولت آقای روحانی مغتنم هستند. ولی هیچ کدام یک دهم کار و نقش کلیدیای که آقای جهانگیری میتواند بازی کند، بازی نمیکنند.
جالب اینجاست که روزنامه آرمان چندی پیش در مطلبی با عنوان «شوخی اختلاف روحانی و جهانگیری!» سعی کرد بگوید عدهای قصد اختلاف افکنی در دولت را دارند و نوشت: «دلواپسان بسیار سادهلوح هستند که تصور میکنند با هجمه به جهانگیری میتوانند سبب تضعیف روحانی و دولت شوند! اختلاف میان جهانگیری و روحانی بیش از همه به یک شوخی شباهت دارد و رگههایی حتی بسیار کمرنگ از واقعیت در آن دیده نمیشود، چنانکه اگر چنین بود، جهانگیری در انتخابات ریاستجمهوری سال 96 در جایگاه کاندیدای پوششی ثبتنام و برای پیروزی مطلق روحانی تلاش نمیکرد.»
زمان زیادی از چهرهپردازی رسانههای اصلاحات درباره اوضاع به سامان اعتدال و اصلاحات نگذشته که روزنامه آفتاب یزد در مطلبی از نگاه کنشگران اصلاحطلب سپهر سیاسی ایران، جهانگیری را گزینه اصلی برای انتخابات 1400 معرفی میکند که درباره چگونگی ورود جهانگیری به انتخابات 1400 و ساز و کارهای پیروزی در آن سخن میگویند. این نوشته ادامه میدهد: «محمدعلی ابطحی رئیس دفتر دولت اصلاحات و تحلیلگر مسائل سیاسی از استراتژی متفاوتی برای پیروزی جهانگیری در انتخابات 1400 نام برده و گزینه «استعفا» از پست معاون اولی را برگ برنده او میداند. ابطحی گفته: «در رابطه با حضور جهانگیری در انتخابات آینده تصور من این است، در صورتی که کاندیداتوری آقای جهانگیری قطعی است اگر از دولت جدا شود و فاصله بگیرد شرایط بهتری برای رای آوردن خواهد داشت.»
روزنامه آفتاب یزد در همین گزارش مینویسد: «از زمان پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری 96 تا به امروز بارها شایعه استعفای جهانگیری مطرح شده و هر بار نیز مقامات دولتی و چهرههای حزب کارگزاران به رد آن پرداختهاند. به هرروی، درنگ بر گزینه «استعفا» با توجه به شرایط موجود، آنچنان بیراه هم به نظر نمی رسد.»
تراژدی تلخ اختلافات بر سر ماندن یا رفتن جهانگیری از دولت که به تعبیر «آفتاب یزد» با انکار اعضای حزب کارگزاران و اصرار اصلاحطلبان مواجه است! در مطلب دیگری به نقل از صادق زیبا کلام فعال اصلاحطلب اینگونه ادامه مییابد که «اگر فرض را بر این بگیریم که آقای اسحاق جهانگیری تصمیمش را گرفته و عزمش را جزم کرده است که در 1400، به عنوان یک نامزد جدی اصلاح طلب وارد انتخابات شود، در چنین شرایطی این سوال مطرح میشود که آیا بودن او در دولت آقای روحانی به نفع معاون اول تمام میشود یا به ضررش؟ زیبا کلام ادامه میدهد که من به شخصه معتقدم بودن آقای جهانگیری در دولت دوازدهم، آنچنان به نفع او از جهت رای آوری نخواهد بود. چراکه در دور دوم ریاست جمهوری آقای روحانی بنا بر دلایلی که برای خود دارم، کارنامه چندان موفقی را برای ایشان پیش بینی نمیکنم. به این دلیل که مرکز ثقل دولت دوم آقای روحانی و بزرگترین مشکلات و چالشهایی که با آن روبه روست به مسائل اقتصادی باز می گردد.» این استاد دانشگاه تهران سعی میکند با این کلام به نوعی دامان جهانگیری - گزینه احتمالی اصلاحطلبان برای انتخابات 1400- را از خطاهای محتمل اقتصادی و کارنامه ضعیف دولت پاک نگه دارد و به بدنه اجتماعی اصلاحطلبان اینگونه القا کند که ما خوبیم!
عبدالله نوری هم یکی دیگر از چهرههای نام آشنای طیف اصلاحات است که چندی پیش در دانشگاه شیراز صراحتا گرای مخالفت با دولت را به دانشجویان داد و از آنان خواست با تشکیل کمیته، لیستی از وعدهها و برنامههای انتخاباتی رئیس جمهور و همچنین برنامههایی که وزرا با ارائه آنها از مجلس رأی اعتماد گرفتند تهیه و بررسی کنند که هریک از این وعدهها و برنامهها در چه وضعیتی قرار دارد و به صورت مستمر، این انتظارات را به دولت گوشزد کنند!
البته این روزها هستند اصلاحطلبان کهنه کاری که عقایدشان درباره آینده سیاسی این جریان متفاوت با آنچه بیان شد است و معتقدند هنوز برای ورود به مباحثات 1400 بسیار زود است. این افراد در مقابل کسانی که نسخه «استعفا از دولت» را برای جهانگیری تجویز میکنند، انتخابات مجلس 98 را اولویت برنامههای جناح اصلاحات میدانند و معتقدند کسانی که نمایندگی جهانگیری برای انتخابات 1400 را مطرح میکنند نظرات شخصی خود را به افکار عمومی ارائه میدهند! که البته این شق دیگری از اختلافات در سطوح بالای اصلاحات را نمایان میسازد.
در همین حال محمدرضا باهنر در نشست خبری خود با خبرنگاران درباره این که گفته می شود اگر آقای جهانگیری قصد کاندیداتوری ریاست جمهوری دارد باید از دولت فاصله بگیرد گفت: خبری در این باره ندارم اما این را می دانم که اختیارات آقای جهانگیری کم شده است البته نه در حکم اما در عمل مقداری این اختیارات کم شده است.
به هر جهت اتاق فکری که تاکنون هر کم و کاستی در کشور را متوجه دولت نهم و دهم میکرد و این سیاست را تا جایی پیش برد که در بحبوحه زلزله کرمانشاه با طرح مشکلات مسکن مهر، نگاه سیاسی خویش را بر درد مردم اولویت داد، حال به نوع دیگری با برائت از دولت یازدهم و دوازدهم مصلحت کنونی کشور و مردم را فدای آینده سیاسی خود کرده و سعی میکند خود را برای ورود به انتخابات 1400 عاری از هر گونه خطا نشان دهد.
انتهای پیام/