حیدریان، عملکرد سلیقهای مدیران قبلی را ادامه داد/ مخروبههایی که هیچکس ترمیمشان نکرد
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری آنا، قریب به یکسال از حضور محمدمهدی حیدریان به عنوان رئیس سازمان سینمایی کشور میگذرد. بعد از رفتن علی جنتی؛ وزیر ارشاد دولت یازدهم در سال 1395 و جایگزین شدن سیدرضا صالحیامیری در سمت وزیر ارشاد، حجتالله ایوبی از سمت ریاست سازمان سینمایی عزل و محمدمهدی حیدریان جایگزین او شد.
بعد از تشکیل کابینه دولت دوازدهم و کسب رای اعتماد سیدعباس صالحی برای جایگاه وزارت ارشاد، تصورها بر این بود که وزیر جدید زیرمجموعههای خود را تغییر میدهد، سوالی که در نشست رسانهای وزیر با رسانهها مطرح شد و صالحی از پاسخگویی به آن امتناع کرد.
اکنون بیش از 4 ماه از آغاز فعالیت سیدعباس صالحی گذشته و هنوز تغییراتی در مدیریت زیرمجموعههای هنری و فرهنگی رخ نداده است. همین امر سبب شده تا رسانهها به بررسی عملکرد مدیران مربوطه بپردازند و عزل یا ابقای آنها را ارزیابی کنند.
در همین راستا مصاحبهای با جبار آذین؛ منتقد سینمایی کشور انجام دادهایم که عملکرد محمدمهدی حیدریان را مورد ارزیابی قرار داده است.
«جبار آذین»
*سازمان سینمایی طی دورههای قبل و دوره اخیر تا چه اندازه مسئولیتهایش را به درستی انجام داده است؟
در وزارت ارشاد به عنوان متولی فرهنگ، هنر و سینما معاونتهای مختلفی وجود دارد که به این امور رسیدگی میکنند. در میان این معاونتها مهمترین آن معاونت سینمایی است؛ اما این معاونت سینمایی از زمان مسئولیت اشتباهی حجتالله ایوبی و قبلتر از آن با زمینهسازی جواد شمقدری شکل و سازمان تازهای موسوم به سازمان سینمایی به خود گرفت. این ساختار جدید سینمایی پیش از آنکه نتیجه نیاز، ضرورت و واقعیتهای سینمایی کشور باشد حاصل عملکردهای شخصی و سلیقهای آقایان شمقدری و ایوبی بود. به گونهای که هماکنون هم این سازمان به درستی جایگاه معین و مشخص قانونی در اندام وزارت ارشاد ندارد، افزون بر آنکه نتوانسته تبدیل به یک سازمان کارآمد سینمایی شود و بتواند در ترمیم مخروبهها و مشکلات سینمایی کشور ایفای نقش کند. در واقع این سازمان، معضلی برای اداره سینمای کشور شده و متاسفانه از بدو تشکیل تاکنون به جای اداره آن توسط مدیران سینمایی گزینش شده ارشاد از سوی برخی گروهها و باندهای خارج از این سازمان هدایت میشود.
*در مدتی که محمدمهدی حیدریان در معاونت سینمایی حضور داشته و ریاست این معاونت را عهدهدار بوده تا چه اندازه توانسته انتظارها را برآورده کند؟ چه کارهایی انجام و چه کارهایی انجام نداده است؟
از نظر من سازمانی که نه هویت قانونی و نه جایگاه اعتباری، اجتماعی و سینمایی دارد و برای آن تعریف و اهدافی مشخص نشده، نمیتواند به حال سینمای کشور مفید واقع شود. با همین روند، پس از کنار گذاشتن آقای ایوبی از این سمت، آقای حیدریان به جای او کرسیدار این مقام در وزارت ارشاد شد. با آنکه محمدمهدی حیدریان به نسبت مقبولی دارای دانش و شناخت از اوضاع و مناسبات سینمایی کشور است؛ اما به دلیل تداومبخشی به حرکت غلط آقای ایوبی نتوانسته در شکلگیری مناسب سینما، سازمان دادن به تولید، اکران فیلم و برگزاری مطلوب جشنواره فیلم فجر موفق ظاهر شود.
*پس با تکیه به دیدگاه شما، میتوان گفت عملکرد آقای حیدریان مثبت نبوده است؟
متولی کنونی سازمان موسوم به سینمایی با تکیه بر عملکرد نادرست مدیر اشتباهی پیشین این سازمان و برگزاری غلط و غیر استاندارد جشنواره سینمایی فجر به شکل دو جشنپاره ملی و جهانی به آسیبهای سینما دامن زده است. صرف نظر از شعارهای شیرین آقای حیدریان، ایشان در عمل برای بهبود و درمان بیماریهای متعدد سینما گام اجرایی برنداشته و در ادامه به اذعان خودش قرار است باز هم جشنپارههای سابق به همان شکل و شیوه به صورت سفارشی، سرمایشی و تجملاتی برگزار شود. این عملکرد از دید من نه تنها مثبت نیست بلکه منفی هم هست.
«سیدرضا صالحیامیری و محمدمهدی حیدریان»
*با تغییراتی که ممکن است در بدنه معاونت و زیرمجموعههای سینمایی آن ایجاد شود، چه نظری دارید؟
تغییراتی که در بدنه سازمان مذکور صورت گرفته و میگیرد تنها میتواند جابجایی مهرهها باشد نه آنکه افراد کارشناس و خبره متصدی امور سینما شوند. چرا که اغلب کسانی که به یاری این سازمان آمدهاند در امتحانهای سینمایی خود نمره قبولی نگرفتهاند. لذا این تغییرات سطحی و سلیقهای بوده و نمیتواند در ارتقاء کیفی سینمای کشور و جشنوارهها نقش تاثیرگذار و شایسته ایفا کند.
یک مدیر سینمایی با دانش و متعهد باید با برنامه و هدف مشخص متولی این مقام شود نه آنکه مثل مسئولان دیروز و امروز سینما به روزمرگی افتاده و به تکرار برود.
*چه انتظاری از مدیر جدید این معاونت میرود؟
یک مسئول سینمایی سینماشناس بیش از هر اقدام باید سازمان موسوم به سینمایی خود را پاکسازی کرده و از افراد یا عوامل حرفهای و کاربلد استفاده کند. در امتداد آن با آسیبشناسی و هماندیشی در جهت شناخت درست و دقیق معضلات و بیماریهای سینما در جهت رفع آنها و معالجه بیماریها اقدام کند. از یک مدیر سینمایی انتظار رهبری، هدایت، حمایت و نظارت دقیق و کارآمد فرهنگی میرود. چنانچه کسی که این مسئولیت را میپذیرد دارای این ویژگیها نباشد حضور او نمیتواند به حال سینما مفید باشد و تنها میتوان این آمد و شدها در سطح مدیران، معاونان و مسئولان را در چهارچوب نگرش صرفا سیاسی و جناحی ارزیابی کرد که رویکردی مغایر با منافع و مصالح عمومی سینما، فرهنگ و جامعه است.
*گزینه پیشنهادی دارید؟
در سالهای پیش سینمای کشور به مدت یک دهه یعنی از سال 62 تا 72 تحت مدیریت آقایان انوار و بهشتی اداره میشد. این دوران که به رغم کاستیها و اشکالاتش به دوران طلایی سینمای کشور شهرت یافته، باید با تلفیق نگاه روز و نیازمندیهای سینمایی امروز جامعه و درست کردن میدان فعالیت برای نسل جوان فیلمساز، بازسازی و احیا شود. متاسفانه طی سالهای اخیر فرهنگ و سینمای کشور نتوانست یک بهشتی دیگر برای سینمای ایران پرورش دهد اما بهشتی سینماشناس همچنان بالنده به سینما نظر دارد و میتوان از دانش و تجربیات ارزشمند او برای رشد و ارتقاء سینما و درمان بیماریهای سود جست.
انتهای پیام/