همه چیز درباره دهه هشتادی ها/ از قرار آب بازی تا خودکشی برای دیده شدن!
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، دهه هشتادیها نوجوانهایی هستند که هر از چندگاهی با کارهای عجیب و غیرمتعارف در صدر خبرهای روزنامهها و خبرگزاریها قرار میگیرند. نوجوانهایی مثل همان دو دختر اصفهانی که قبل از خودکشی از خودشان فیلم سلفی گرفتند، یا همان جماعت دو هزار نفری ای که خرداد ماه امسال در یکی از پاساژهای معروف پایتخت قرار دورهمی گذاشتند.
دهه هشتادیها قبل از آن هم خودشان را نشان داده بودند ، همانهایی که خیابان را برای مراسم تشییع یکی از خوانندههای پاپ بند آوردند، یا با یک قرار آب بازی دسته جمعی، خودشان را به یکی از در پارکهای تهران رساندند. این اما همه ماجرا نیست ، آنها حاکمان مطلق دنیای مجازی هستند، جزء به جزء زندگی شان را در فضای مجازی به اشتراک میگذارند و حضور فعالی در صفحات چهرههای مشهور و سلبریتی دارند. نوجوانهایی که حالا برخی رفتارهایشان همانند ماجرای خودکشی آن دو دختر اصفهانی میتواند نگران کننده باشد. با دکتر غفور شیخی جامعه شناس و استاد دانشگاه ، به بررسی خصوصیات ویژه این نسل پرداختیم؛ نسلی که تفاوتهای زیادی با نسلهای قبلی اش دارد.
آقای دکتر وقتی ما از دهه هشتادیها صحبت میکنیم، دقیقا به چه چیزی اشاره میکنیم؟
دهه هشتادیها نسل جدیدی هستند که الان به سن نوجوانی رسیده اند یعنی متولدین سالهای 1380 به بعد. دخترها و پسرهایی که الان دقیقا در سن نوجوانی قرار دارند.
چه خصوصیتی بین این گروه سنی مشترک است؟
مهمترین خصوصیت ، زندگی آنها درفضای مجازی است ، چیزی که به افکار ،خصوصیات و نگرش آنها جهت میدهد همین فضاست ، یعنی همین اینستاگرام ، تلگرام و اینترنت . در بُعدی فراتر آنها مشتریهای دائمی فضای رسانه ای هستند، از همین فضای مجازی بعنوان یک رسانه فعال گرفته تا ماهواره و شبکههای تلویزیونی آن ور آبی و ...
یعنی معتقدید که این تاثیر پذیری منفی است؟
نه بطور مطلق. اما نمی توان اثرات منفی آن را منکر شد. این نسل ، در معرض بارشهای رسانه ای قرار دارند و خواسته یا ناخواسته از این موضوع تاثیر میپذیرند.
دلیل این تاثیر پذیری چیست؟
هم اقتضای سن شان است ، یعنی بواسطه اینکه تجربه کمتری دارند ، خیلی راحت تر اخبار و وقایع مختلف را مثلا در دنیای مجازی باور میکنند، مسئله بعدی هم کم کاری ای است که در فرهنگ خودمان دیده میشود، سست شدن بار ارزشی و فرهنگی خودمان، عرصه را برای یکه تازی فرهنگ غربی باز گذاشته و برنامه ریزی فرهنگ غرب هم، تاثیرگذاشتن روی افکار نسل جدید است.
مثلا فرهنگ مصرف گرایی که با فرهنگ بومی و اسلامی و ایرانی ما در تضاد است اما در این نسل بسیار زیاد دیده میشود؛ ما در بیشتر دهه هشتادیها یک خصوصیت مشترک را میبینیم و آن هم بحث لاکچری بازی است. نکته اینجاست که آنها این سبک زندگی تجملی را خیلی راحت و عیان در همین دنیای مجازی در معرض دید عموم قرار میدهند .
پس این را هم میتوان جزو خصوصیتهای این دهه عنوان کرد؟
بله همین طور است، ما در رفتار این نسل یک جور خودنمایی را میبینیم، دهه هشتادیها خیلی در خفا کارهایشان را انجام نمی دهند، در اصطلاح جامعه شناسی ، گرفتار خودتن نمایی هستند، یعنی با زبان بدنشان حرف میزنند، تلاشی برای پوشیده نگاه داشتن حالات و احساسات شان ندارند، همه آنچه را که دارند همه جا به نمایش میگذارند . مثلا خصوصی ترین مسائلشان را در اینستاگرام به نمایش میگذارند، اصلا قضاوت دیگران برایشان مهم نیست. درحالی که برای نسلهای قبلی مخصوصا ، دهه شصت و قبل از آن ، قضاوت دیگران مهم بود، اصلا بیشتر وقایع زندگی نسل قدیم روی قضاوت دیگران شکل میگرفت.
این سبک زندگی جدیدی که میگویید مخصوص این نسل است ، چرا بین شان همه گیر میشود؟
به خاطر بحث اعتراض اجتماعی. ارزشهای مورد قبول متولدین دهه هشتاد، با ارزشهای پدرومادر و مربیها و افراد دیگر جامعه همخوانی ندارد. آنها یاد گرفته اند که آزادی داشته باشند، اتاق شخصی داشته باشند، به تک تک خواستههایشان اهمیت بدهند ، وقتی این موارد با الگوپذیری آنها از نمونههای غیرایرانی و غیراسلامی هم همراه میشود آنها را به جایی میرساند که میخواهند با یک رفتار اجتماعی اعتراضشان را نشان بدهند. در حقیقت این رفتاری که ما از دهه هشتادیها میبینیم یک نوع اعتراض اجتماعی است، اعتراضی که آنها در قالب مراسمهای مختلف ، دورهمیها ، حتی مد و فشن و همین ماجرای خودکشی اخیر، نشان میدهند. یعنی این رفتارها ، یک جور اعتراض جمعی نسل جدید است به شکاف نسلی ای که این وسط بین انها و متولیان آموزشی ، خانواده و ...افتاده است.
برای پرکردن این شکاف نسلی باید چه کار کرد؟
باید با زمان پیش رفت، نباید جلوی زمان ایستاد. اولین کار به روز کردن فرهنگ خودی است ، دقت کنید که من اینجا بحث به روز کردن را مطرح میکنم نه تغییر . فرهنگ ما میتواند خوراک مطلوب را برای همین نسل فراهم کند، اما تا زمانی که این خوراک فرهنگی را به آنها ندهیم، نمی توانیم انتظار داشته باشیم آنها پای سفره فرهنگ بیگانه ننشینند. در مرحله بعدی باید بستر را برای ابراز هیجانها و علائقی که مخصوص این سن است آماده کنیم؛ هیجان مخصوص این سن را نباید سرکوب کنیم، بلکه باید در جهت درست هدایت کنیم.
علائق دهه هشتادی با نسلهای قبلی شان متفاوت است؟
بله، تمرکز این نسل روی تفریحات زندگی است، به واقعیتها کاری ندارند. درحالیکه مثلا علائق نسلی که دهه شصت بودند ، روی مسائل واقعی زندگی بود، مثلا اینکه سریعتر ازدواج کنند، تشکیل خانواده بدهند و زندگی داشته باشند. اما توجه دهه هشتاد به مسائل سطحی است. به خاطر همین است که نسل گذشته خیلی نمی تواند به سوالهای این نسل جدید جواب بدهد، چون اصلا درک یکسانی از زندگی و مسائل آن این وسط وجود ندارد.
همین مسئله باعث کمرنگ شدن ارتباط خانوادهها یعنی پدرومادرها با همین بچههای دهه هشتادی هم شده است؟
بله. الان طبق آمارها میانگین مکالمه بین والدین و فرزندان هشت دقیقه است، اگر دست بالا بگیریم و این آمار را 15 دقیقه در نظربگیریم میبینیم که ارتباطی این وسط شکل نمی گیرد چه برسد به اینکه بخواهند هر دو طرف به یک درک مشترک هم برسند. این درحالی است که سطح توقعات نسل دهه هشتاد هم خیلی بالاتر از دهههای قبلی است.
چرا؟
به خاطر همان مسئله بارشهای رسانه ای. اینها مدام درحال مقایسه خودشان با افرادی در شرایط مشابه و همسن و سال خودشان در کشورهای دیگر هستند. درنتیجه انتظار دارند همان امکانات را هم داشته باشند.درحالیکه سطح انتظارات در نسلهای قبلی ،واقعا پایین بود.
دهه هشتادیها را ما با تصمیمهای عجیب و غریبی که میگیرند و گاه در فضای مجازی بواسطه همین تصمیمها مطرح میشوند میشناسیم، دلیل این اتفاق چیست؟
این مسئله به همان موضوع سطحی نگری ای بر میگردد که گفتم در این نسل وجود دارد . به خاطر همین اینها خیلی وارد عمق مسائل نمی شوند، سریع عصبانی میشوند، سریع میبخشند ، سریع یک مسیر دیگر را انتخاب میکنند و کلا در حال زندگی میکنند و کلا خیلی پایبند اصول و ارزشها نیستند، حداقل در ظاهر ما این پایبندی را نمی بینیم.
یعنی میتوان گفت که این نسل یک حالت بحرانی دارد؟
نه ...بحران نیست، ما تنها میتوانیم بگوییم که این نسل در حال تغییر است درحال دگردیسی است . اما برای اینکه دچار بحران نشود، باید فرهنگ مان را به روز کنیم و آنها را در مقابل بارش رسانه ای غرب در امان نگه داریم. درحقیقت رفتارهای غیرمتعارف این نسل، میتواند یک زنگ خطر باشد برای اینکه توجه مان به ارتباط برقرار کردن با آنها و وارد شدن به دنیای شان جلب شود. نکته اینجاست که ما نمی توانیم انتظار داشته باشیم نسلها شبیه هم باشند. نسل دهه هفتاد هم شبیه نسل دهه شصت نبود. دهه هفتادیها خیلی راحت ازدواج میکنند و راحت تر طلاق میگیرند؛ حتی کیک طلاق میخرند و خوش و خندان از هم جدا میشوند درحالی که این رفتار برای دهه شصتیها و قبل از آن، اصلا قابل هضم نیست.
منبع:جام جم
انتهای پیام/