صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۳:۲۶ - ۰۱ آبان ۱۳۹۶
حاشیه‌نگاری آنا از همایش «عصای سفید» در دانشگاه تهران؛

دست‌های بینا؛ نت‌هایی که با امید نواخته می‌شود

ماهگل مقتدر و مریم روزمند دو دانشجوی کم‌بینا و نابینای رشته موسیقی دانشگاه تهران هستند که علی‌رغم سختی‌های بسیار و نبود امکانات لازم به موفقیت‌های بسیاری در رشته موسیقی دست یافتند و نابینایی نتوانست مانعی برای پیشرفت و موفقیت آنان ایجاد کند.
کد خبر : 224415

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری آنا، یک هفته پس از «روز جهانی عصای سفید»، تالار ابن خلدون دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران میزبان هماشی برای دانشجویان نابینا و کم بینا بود؛ تالاری که برای دانشجویان موفق و نخبه‌ای آراسته شده بود که از نعمت بینایی محروم بودند. شاید هم تصور ماست که آنها نمی‌بینند چرا که به گفته «ماهگل» و «مریم» دو دانشجوی جوان و موفق دانشگاه تهران، آنها جهان را براساس رنگ‌ها و تصورات خودشان رنگ آمیزی و تصویرسازی می‌کردند.


«ماهگل مقتدر» دانشجوی کارشناسی موسیقی دانشگاه تهران نوازنده کمانچه و عود است و از 9 سال پیش تاکنون به صورت حرفه‌ای عود می‌نوازد و در گروه‌های موسیقی «ارنواز» و «سیمین سپهر» عضویت دارد که به مناسبت‌های مختلف در مراسم فرهنگسرای نیاوران می‌نوزاد.


این دختر 21 ساله که از کودکی دچار کم بینایی شده است حتی در فواصل مختلف به همراه دوستانش کنسرتی را به نفع کودکان سرطانی برگزار می‌کند.


او در مورد نحوه یادگیری و گرایش به موسیقی می‌گوید: متولد سال 1375 هستیم و از هنرستان عالی موسیقی فارغ التحصیل شده‌ام. از 12 سالگی آموزش عود را تحت نظر اساتیدی چون نوشین پاسدار، بابک غسالی و سیاوش روشن آغاز کردم و همچنین فراگیری کمانچه را نزد نوید دهقان و همکاری با گروه آموزشگاه سایه و گروه کمانچه نوازان به سرپرستی نوید دهقان در پیش گرفتم.


ماهگل ادامه می‌دهد: با توجه به اینکه منابع کافی برای آموزش موسیقی نابینایان وجود ندارد یادگیری رشته موسیقی برای افراد نابینا و کم بینا بسیار دشوار است به همین دلیل ردیف‌های موسیقی را به صورت گوشی یاد گرفتم و می‌خواهم تا مقطع فوق لیسانس موسیقی ادامه بدهم اما برای تکمیل فراگیری موسیقی به یکی از کشورهایی که ساز عود را به خوبی می‌شناسند و آموزش می‌دهند سفر کنم.


این نوازنده عود و کمانچه گروه موسیقی نابینایان از نوع رفتارها و کمک‌های مردم به نابینایان گلایه دارد و در مورد مشکلات یک نابینا برای تردد در شهر می‌گوید: بسیاری از افراد در برخورد با ما سعی دارند به نوعی کمک کنند به همین خاطر دسته عصای ما را می‌گیرند و ما را برای عبور از خیابان به سمت خود می‌کشند در حالی که وقتی عصا را از دست ما می‌گیرند احساس بد و ناخوشآیندی به ما وارد می‌شود و احساس ناامنی داریم به طوری که حتی قابل توصیف نیست در حالی که آنها می‌توانند دست ما را بگیرند و هدایت کنند.


ماهگل به تجربه امروزش برای رسیدن به همایش عصای سفید اشاره می‌کند و می‌گوید: همین امروز برای آمدن به این مراسم در یک پیاده رو به 4 موتور پارک شده برخورد کردم که البته تنها محدود به امروز و این مکان نیست و روزانه در حال تردد در پیاده رو با موتور و اجسام بسیاری برخورد می‌کنیم یا حتی بسیاری از افراد ماشین خود را روی پل یا سرکوچه پارک می‌کنند که بارها باعث برخورد خودم و دوستانم شده است.


رتبه 76 کنکور سراسری!


«مریم روزمند» هم مثل ماهگل دانشجوی کارشناسی موسیقی دانشگاه تهران است؛ او علی رغم کم بینایی، رتبه 76 کنکور سراسری را کسب کرده هم اکنون در دانشگاه تهران درس می‌خواند.



به ترتیب از سمت راست ماهگل مقتدر، مریم روزمند، ارغوان حمسی(دانشجویان کم‌بینای دانشکده موسیقی)
در کنار محمد زندوکیلی خواننده و نوازنده مشهور موسیقی



مریم نوازنده سه تار و تنبک است و از کودکی به صورت گوشی ردیف‌های موسیقی و دستگاه‌ها را به ذهن سپرده است چون به گفته خودش منابع آموزشی و کتاب‌های صوتی برای نابینایان بسیار محدود است.


او ادامه می‌دهد: در برخی از رشته‌ها که تعداد زیادی از نابینایان در آن رشته تحصیل می‌کنند امکانات و منابع لازم وجود دارد اما متاسفانه در رشته موسیقی امکانات و منابع به روز و به اندازه کافی وجود ندارد. حتی امروز که من در یکی از بهترین دانشگاه‌های کشور در حال تحصیل هستم از امکانات لازم و مورد نیاز نابینایان در رشته موسیقی بی‌بهره‌‌ام و در این مرکز نیز امکانات لازم موجود نیست حالا شما زندگی و ادامه تحصیل نابینایان را در شهرهای کوچک و روستاها تصور کنید که با چه سختی‌ها و مشقت‌هایی دست و پنجه نرم می‌کنند.


مریم در مورد اهداف و آرزوهایش می‌گوید: آرزو دارم روزی آهنگساز بزرگ و تاثیرگذاری در کشور شوم که بتوانم در زندگی بسیاری از مردم به ویژه نابینایان تاثیرگذار باشم تا بتوانم فضای فرهنگی کشورم را تغییر بدهم و حرف‌هایی غیرقابل بیان را از طریق ساخت قطعات موسیقی به دیگران انتقال بدهم چون من با خود عهد کردم که هیچ وقت در هیچ مقطعی از زندگی کم نیاورم چون من چیزی از دیگران کم ندارم.


مریم بزرگترین مشکل نابینایان را استفاده از وسایل نقلیه عمومی و تردد در شهر می‌داند و می‌گوید: هنوز اکثر شهرهای کشور و حتی تهران برای تردد قشر نابینا و کم بینا مناسب سازی نشده است به طوری برای تردد روزانه با مشکلات بسیاری مواجه می‌شوم و از برخورد با اجسام مختلف در پیاده رو و خیابان گرفته تا نبود آسانسور مترو و ایستگاه‌های مناسب سازی نشده که آسیب‌‌های جسمی بسیاری برای اغلب نابینایان به همراه دارد.


انتهای پیام/

برچسب ها: موسیقی نابینا
ارسال نظر