صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
گفت‌و‌گو تفصیلی آنا با مصطفی تقی‌زاده کارگردان «زرد»

جشنواره فجر گذشت اما «زرد» مهمترین جوایز دنیا را گرفت/ به خاطر اعتماد به فیلمم اعتراض نکردم

مصطفی تقی‌زاده؛ کارگردان فیلم سینمایی «زرد» بعد از یکسال که از حذف فیلمش از جشنواره فجر می‌گذرد، گفت: در زمان جشنواره و بروز این اتفاق هیچ کجا و به هیچ کسی اعتراض نکردم چرا که به فیلم خود اعتماد داشتم؛ جشنواره فجر گذشت اما «زرد» مهمترین جوایز دنیا را گرفت.
کد خبر : 220168

به گزارش گروه فرهنگی آنا، فیلم سینمایی «زرد» اولین ساخته بلند سینمایی مصطفی تقی‌زاده محسوب می‌شود که داستان جوان پسند اجتماعی دارد و در فضایی شهری روایت منحصر به فردی از داستان زندگی چند جوان را به تصویر می‌کشد.


این فیلم سال گذشته برای حضور در جشنواره فیلم فجر متقاضی شد، در روزهای آخر در لیست فیلم‌های پذیرفته شده قرار گرفت اما در نهایت بدون هیچ توضیح و علتی از حضور در این جشنواره حذف شد. اکنون این فیلم اکران خود را از 12 مهرماه در سینماهای کشور آغاز کرده و در همین چند روزی که از اکرانش می‌گذرد به فروش قابل قبولی دست یافته است، به همین بهانه با مصطفی تقی‌زاده؛ کارگردان این فیلم گفتگو کرده‌ایم.



*در روانشناسی رنگ‌ها، رنگ زرد پرانرژی‌ترین رنگ‌ است آیا با این نگاه عنوان «زرد» را برای این فیلم انتخاب کردید؟


در فرهنگ ما اینگونه جا افتاده که رنگ زرد؛ رنگ ناامیدی، یاس و جدایی است اما در اصل اینطور نیست و اتفاقا مقابل این ماجرا است. ضمن اینکه در تمام دنیا هم رنگ زرد نماد پرانرژی‌ترین رنگ است. این را با انجام یک آزمایش ثابت کرده‌اند؛ وقتی فردی با چشم بسته وارد اتاق تاریکی می‌شود و بعد از چند ثانیه چشمانش را باز می‌کنند، اولین رنگی که چشم او را می‌گیرد «زرد» است. این رنگ المانی از امید، تلاش و هیجان است. تمام این المان‌ها در خصوصیت‌های اصلی کاراکتر اصلی «نهال» در فیلم «زرد» به وضوح نمایان است. ضمن اینکه باقی کاراکترها هم این خصوصیت‌ها را در راستای آرمان‌های خود دارند؛ مانند کاراکتر «فرامرز» که مهرداد صدیقیان آن را بازی کرده و انصافا هم درخشان ایفایش کرده است. تکاپو برای رسیدن به خواسته‌ها تا آخرین لحظه فیلم در تک‌تک شخصیت‌های فیلم دیده و لمس می‌شود.



تکاپو برای رسیدن به خواسته‌ها تا آخرین لحظه فیلم در تک‌تک شخصیت‌ها دیده و لمس می‌شود

*طرح اصلی فیلمنامه «زرد» از کجا آمد و چرا به عنوان کار اولتان به سراغ چنین سوژه ریسک‌پذیری رفتید؟


جرقه ابتدایی که برای نگارش این فیلمنامه به ذهنم خورد خیلی ربطی به حال و هوای فیلمنامه تولید شده، نداشت. جرقه با خواندن یک مطلب در رسانه بود که من را به این فکر واداشت که اگر کسی در شرایط نابسامانی قرار دارد و به هر دلیلی به مرگ نزدیک است و دیگرانی که شرایط کمک کردن به او را دارند و برای کمک کردن، شرط بگذارند و تنها در صورت اجرای شدن شرطشان به فرد محتاج کمک کنند، چه اتفاقی رخ می‌دهد و چه تقابل و چالش انسانی شکل می‌گیرد؟ این جرقه ابتدایی بود و در نهایت این فیلمی شد که می‌بینید.


*در فیلم «زرد» رگه‌هایی از فیلم‌های دیگر یا حداقل پی‌رنگ یکسری از فیلم‌ها مثل «دایره مینا» که ابتدا خون می‌فروخت و بعد دلال کبد شد، یا «سگ‌کشی» که زن داستان برای پیدا کردن پول به دنبال آدم‌های مختلف می‌رود و یا ساعات خوشی که در «درباره الی» رقم می‌خورد، وجود دارد، چرا؟


بله، تمام این فیلم‌هایی که نام بردید همه در حد خرده پی‌رنگ در فیلم من نیز وجود دارد اما سریع تمام می‌شود. نمی‌توانیم بگوییم که چون در فیلم «سگ‌کشی» بیست سال پیش که شخصیت آن به دنبال پول رفته پس این موضوع در هیچ فیلم دیگری نباشد ضمن اینکه شخصیت فیلم «سگ‌کشی» در هنگام پول جمع کردن واکنشی را از خود نشان می‌دهد که شخصیت نهال در فیلم «زرد» درست خلاف آن عمل می‌کند و این تفاوت‌ است. شما فیلم‌های شاخصی را هم مثال زدید مثلا فیلم آقای بیضایی که زمانی که خودم شاگرد او بودم یا فیلم آقای فرهادی که برای همه ما محترم است. اما اینطور نیست چون ردپای چنین پی‌رنگ‌هایی در همه فیلم‌های ما وجود دارد.


*برای این ادعا مثالی هم دارید؟


بله، به عنوان مثال قبل از فیلم «درباره الی» یک فیلمی توسط داریوش مهرجویی به اسم «مهمان مامان» ساخته شد و همه گفتند که فضای ابتدایی فیلم «درباره الی» با فضای فیلم «مهمان مامان» یکی است در صورتی که اینطور نیست. آقای فرهادی جهان خودش را خلق کرده، میزانسن و دکوپاژ خود را داشته و جنس بازی که خودش دوست داشته را گرفته و آقای مهرجویی هم همینطور. اگر روزی هم کارگردانی بخواهد فیلمنامه «زرد» را بسازد قطعا به مدل خودش به آن می‌پردازد. در ثانی در سینما هم نمی‌توان با تقلید و کپی‌کاری پیش رفت چرا که در این فضا آدم غیرمتخصص در هر شاخه‌ای خیلی زود مشخص می‌شود.


*اتفاقی که در «درباره الی» می‌افتد و همه می‌گویند نیمی از فیلم شاد و نیمی دیگر آن تلخ است و ماجرای سفر آن‌ها که در ابتدای فیلم «زرد» هم آن را داریم این شبهه را به وجود می‌آورد که فیلم شما تاثیرگرفته از فضای فیلم «درباره الی» اصغر فرهادی است، برای رهایی از این شبهه چه توضیحی دارید؟


این نظر تا چه اندازه کارشناسی است؟! من سعی کردم در تمام طول فیلم گره‌های مطرح شده را به موقع و به جای خودش باز کنم. به عنوان مثال اتفاقی که در دقیقه 10 فیلم می‌افتد در دقیقه 70 تاثیرش را نشان می‌دهد. برای همه گره‌ها فکر شده و به درستی چیده شده است. البته نمی‌خواهم ادعا کنم که فیلمنامه من بی‌نقص است و البته که پرنقص هم نیست. قطعا هر فیلمی را که می‌خواهی بسازی قبل از شروع آن به یک فضاسازی نیاز داری و فضاسازی برای هر فیلمنامه‌ای به تناسب شرایط خودش شکل می‌گیرد. شاید چون عوام کم فیلم دیده‌اند و فضاسازی را نمی‌شناسند و همان تعداد اندک فیلمی هم که می‌بینند را با هم قیاس می‌کنند، همین امر باعث به وجود آمدن این شبهه شده؛ در صورتی که فضا و قصه و پی‌رنگ چیز دیگری است. این همه فیلم در تاریخ سینما ساخته شده اما در همه آن‌ها خارج از 36 وضعیت نمایشی چیزی وجود ندارد و بر پایه همین 36 وضعیت نمایشی همه فیلم‌ها ساخته می‌شوند. مهم این است که هر وضعیت از چه جهان و تفکری به رویت فیلمساز برسد. همه چیز بستگی به سازنده هر کاری دارد.


اتفاقی که در دقیقه 10 فیلم می‌افتد در دقیقه 70 تاثیرش را نشان می‌دهد.، برای همه گره‌ها فکر و به درستی کنار هم چیده شده‌اند

*در شخصیت‌پردازی‌های فیلم «زرد» به غیر از شهرام حقیقت‌دوست، 4 شخصیت دیگر ویژگی‌های خاص خود را دارند و هر کدام محکم روی موضع خود ایستاده‌اند و به هیچ عنوان کوتاه نمی‌آیند، این شخصت‌پردازی‌هایی که در فیلمنامه انجام دادید و با توجه به اینکه در جامعه امروزی خیلی با این افراد برخورد نمی‌کنیم از کجا نشات گرفته است؟


وقتی فیلمنامه «زرد» در اسفند سال 92 تمام شد تا اردیبهشت ماه 95 که فیلم کلید خورد، من مدام فیلمنامه را بازنویسی می‌کردم و حتی بارها در حد کلمه روتوش کردم. زمانیکه نسخه اولیه تمام شد و دوباره آن را خواندم و دوباره بازنویسی کردم تمام شخصیت‌های فیلمنامه شکل گرفتند و خود آن‌ها بودند که من را به سمت خود می‌بردند.


*در زمان نگارش فیلمنامه، برای هر کاراکتر بازیگر خاصی را در نظر گرفته بودید؟


من زمانی که می‌نوشتم به حضور شخص خاصی فکر نمی‌کردم؛ چرا که می‌خواستم کاراکترها به خوبی و درست توصیف و نوشته شوند و من تاثیری از شخصیت یا از نقش‌های قبلی بهرام رادان یا بازیگران دیگر نگیرم. فیلمنامه تمام شد و زمانی که ساخت آن جدی شد و وارد پیش‌تولید شدیم برای هر کاراکتر گزینه انتخاب کردم.


*به نظر خودتان در این چند روز ابتدایی اکران مخاطب را راضی نگه داشتید؟


این ماجرا خیلی مشهود است آن هم در فضای ارتباطی و بی‌واسطه امروزی که آدم‌ها به راحتی با یکدیگر در تعامل هستند، نمایان‌تر است. در همین چند روز واکنش‌های فراتر از حد تصوری از مخاطبان گرفتم. خداروشکر خیلی خوب بود و درصد رضایتمندی مخاطب بالا بود که من به عنوان یک فیلمساز احساس خوشبختی می‌کنم.


در زمان نگارش فیلمنامه به حضور شخص خاصی فکر نمی‌کردم

*از بحث قصه و داستان جدا شویم و به بحث کارگردانی برسیم؛ این فیلم دارای یک دکوپاژ و فضاسازی کاملا رئالیته و خودمانی است، فیلمنامه، این موضوع را می‌طلبید یا نوع روایت در هنگام ساخت تغییر کرد؟


نه واقعا اینطور نبود. چون فیلمنامه‌نویس و کارگردان خودم بودم پس از زبان هر دو می‌توانم صحبت کنم. واقعا فیلمنامه همین را می‌طلبید مضاف بر این که در مرحله پیش‌تولید دکوپاژ تمام سکانس‌ها، نقشه لوکیشن‌ها و باقی مسایل قبل از فیلمبرداری مشخص بود و به همین دلیل همه عوامل با آگاهی کامل سر صحنه می‌رفتیم و تکلیف همه از قبل مشخص بود.


*در دورخوانی اولیه تا چه اندازه از پیشنهادات بازیگران بهره بردید؟


بازیگران برای این فیلم وقت و انرژی بسیاری گذاشتند چون فیلمنامه را دوست داشتند. 23 جلسه با بازیگران دورخوانی داشتیم و 5 جلسه پیش از فیلمبرداری، در لوکیشن‌ها تمرین کردیم و در تمام این مدت همه بازیگران همراه من بودند. گاهی دورخوانی‌های ما در پیش تولید به هفت ساعت هم می‌کشید تا یکبار فیلمنامه به طور کامل دورخوانی شود. حتی سر یک جمله هم بحث می‌کردیم تا به تبادل نظر برسیم. اصلاحات دیالوگی زیاد اتفاق افتاد اما نگارشی و محتوایی اصلا. البته در هر شرایطی بازیگران منطق من را می‌پذیرفتند و دلگیر نمی‌شدند. یکی از بزرگترین نعمت‌های من در این فیلم داشتن بازیگران و عوامل خوب بود که با وجود فیلم اولی بودن من اما اعتماد کردند و الان همه از اعتمادی که کردند راضی هستند.


23 جلسه دورخوانی و 5 جلسه پیش از فیلمبرداری، در لوکیشن‌ها تمرین کردیم و در تمام این مدت همه بازیگران همراه من بودند

*بعد از تماشای فیلم، این موضوع ذهنم را درگیر کرد که چرا «زرد» از جشنواره کنار گذاشته شد؟


من از زمان جشنواره سکوت کردم و تا الان هم هیچ مصاحبه‌ای در این باره با هیچ جایی نکردم. اعتراض نکردم چون به فیلمی که ساخته بودم ایمان داشتم و مطمئن بودم که یک روز، دیر یا زود این فیلم دیده می‌شود، حالا آن روز رسیده و واکنش‌های مخاطب برای من کافی است. در نتیجه اگر باز هم در این خصوص سکوت کنم بهتر است. هر منتقدی هم که این فیلم را دیده، معتقد است که هیچ سیاه‌نمایی، قضاوت، ممیزی و ضعف بازیگری و کارگردانی در آن وجود ندارد و حتی با امید هم تمام می‌شود. همه باور دارند که تحت هیچ عنوانی این فیلم نباید برای حضور در جشنواره رد می‌شد. به هر حال جشنواره گذشت و فیلم ما هم به جشنواره‌های مختلف دنیا رفت و مهمترین جوایز را هم دریافت کرد.


*کاری بعدی شما چیست؟


به تازگی نگارش یک فیلمنامه را تمام کردم. فیلمنامه‌ای که نگارش آن یکسال طول کشید و به زودی برای ساخت آن اقدام می‌کنم.


گفت و گو از هدیه حدادی اصل


انتهای پیام/

ارسال نظر