صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۴۹ - ۱۴ شهريور ۱۳۹۶

گشتی در آگهی های همخانگی در فضای مجازی

دنبال اهلش می‌گردند، دنبال کسی که خوشحالشان کند، پا باشد، همه‌جوره با دلشان راه بیاید، روزی بار سفر ببندد و گوشه‌ای از دنیا با او خوش باشد، روزی همدمش باشد و روزی رفیق ورزشی‌اش و... .
کد خبر : 209601

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا، با این جماعت فقط یک کلیک فاصله است، آدم‌هایی عجیب که خواسته‌هایی عجیب دارند، اغلب جوان، غالبا مرد، چند در میان مطلقه و اکثرا مجرد. عده‌ای‌شان هنوز ته‌مانده‌های شرم جلوی رک‌گویی‌شان را می‌گیرد، اما عده‌ای دیگر راست و پوست‌کنده می‌گویند که چه می‌خواهند و حرف‌هایی می‌زنند که شنیدنش هم شنونده را معذب می‌کند.


صاحبان آگهی‌های عجیبِ این روزهای ایران دنبال کسی می‌گردند که با آنها زندگی کند، ولی همسرشان نباشد، با آنها به سفر برود، اما فامیلشان نباشد، پابه‌پایشان بیاید


و برود و بخورد و بپوشد، ولی هفت‌پشت غریبه باشد، اما پا باشد، اهل خوشگذرانی، به قول خودشان باکلاس و اهل حال.


بفرمایید اسکان رایگان


آگهی اسکان رایگان بانوان زیر 30سال و مجرد و خوش‌برخورد مثل قارچ در سایت‌های اینترنتی درحال رشد است. پشت همه شماره‌های تماس این آگهی‌ها، مردهایی ایستاده‌اند که خانه‌ای دارند و به رایگان در اختیار دختران جوان قرار می‌دهند در ازای خدماتی که این دختران باید ارائه دهند، خدماتی از مقبول گرفته تا غیرعادی و حتی غیراخلاقی.


تجربه اول: آن سوی خط مردی جوان است و این سوی خط ما که در لباس مشتری خزیده‌ایم. مرد، دختری تحصیلکرده و باشخصیت و زیر 30سال می‌خواهد و ما می‌گوییم که همانیم. صحبت‌هایمان برای همین گل می‌اندازد و او می‌گوید که تا چند روز دیگر از همسرش جدا می‌شود و آن وقت او می‌ماند و من که در خانه او با هم زندگی می‌کنیم، او برای من می‌شود نان‌آور و من می‌شوم زن خانه‌اش، مسئول پختن و شستن و رُفتن، یار دلتنگی‌ها و رفیق تنهایی‌هایش البته بدون این‌که همسرش بشوم، نه عقد دائمی و نه حتی موقتی.


او همخانه می‌خواهد، یک زن چندکاره، یک خدمتکار به وقتش، یک رفیق به زمانش و....


تجربه دوم: پسر جوان کمی شرم دارد و حیایش از اولی بیشتر است. او میلی به مکالمه تلفنی ندارد و مایل است در تلگرام گفت‌وگو کند. با اصرار اما می‌گوید که باید همراه او در آپارتمان کوچک اجاره‌ای‌اش زندگی کنم در ازای بودن با او، بیست و چهار ساعته، مثل یک همسر،‌ اما فقط سایه یک همسر، بلکه بیشتر رفیق، یک هم پیاله!


همسفر خوشگذران نیازمندیم


آگهی‌ها بشدت مشکوک است، یکی همسفر شمال می‌خواهد، یکی همسفر کیش و دیگری همسفر خارج کشور و اهل سفر به چهارگوشه دنیا. برای بیشتر صاحبان این آگهی‌ها جنسیت همسفر فرقی ندارد، ولی عده‌ای‌شان که مرد هستند دنبال همسفر زن می‌گردند؛ اغلب دخترانی مجرد و خوش سفر.


مجید در یکی از سایت‌های معروف آگهی داده و برای اروپاگردی‌اش دنبال همسفر می‌گردد،‌ آن هم همسفری عاشق!


آریای 29 ساله می‌خواهد با ماشین خودش به یکی از شهرهای شمالی برود و دنبال دختری 20 ساله می‌گردد. پژمان اما ریش و قیچی را به دست همسفرش داده تا مقصد را مشخص کند، همسفری که باید کلاسش با کلاس او بخواند؛ پژمان مدرک دکتری دارد انگار.


علی 36 ساله ولی به مدرک تحصیلی کاری ندارد و فقط دنبال همسفری مودب و خوشگذران می‌گردد آن هم دختر و آرش حاضر است همه مخارج سفر خارجی دختر مورد پسندش را بدهد؛ به شرط آن‌که او اهل سفر و باادب و باشخصیت باشد.


این دسته آخر بشدت مشکوک ‌هستند، آنهایی که حاضرند غریبه‌ای را به سفری تجملی ببرند، پول خرجش کنند و ظاهرا از او چیزی نخواهند. ولی مگر می‌شود؟ مگر می‌شود که مردی بیگانه برای دختری ناشناس سفره‌ای رنگین پهن کند و از او چیزی نخواهد؟


خطرِ پنهان در این آگهی‌ها به همان اندازه عیان است که در آگهی‌های مربوط به اسکان رایگان بانوان؛ آگهی‌هایی یادآور این ضرب‌المثل مشهور که هیچ گربه‌ای برای رضای خدا موش نمی‌گیرد.


خانواده تعطیل


دنیای رنگارنگ آگهی‌هایی از این جنس آنقدر در حال رشد و فربه شدن است که با چند کلیک می‌شود آدم‌هایی را شناخت که دنبال پارتنر(همبازی) زبان خارجی یا همبازی ورزشی می‌گردند، کسانی که برایشان مهم نیست این همبازی و همراه زن است یا مرد. اینها معمولا در پستوها حاضر می‌شوند، مثل بدمینتون بازی که به ما گفت پارتنرش را به باغی در اطراف تهران می‌برد یا مثل پسرجوانی که گفت ما را به آپارتمان اجاره‌ای یک خوابه‌اش می‌برد و نتوانست قول دهد که در آن حادثه‌ای میانمان رخ ندهد.


اینها همه می‌گویند در ایران اگر وضع به همین شکل پیش برود، خانواده کم‌کم تعطیل می‌شود. این آگهی‌ها موریانه‌ای است که حتما از مدت‌ها قبل به جان بنیان خانواده افتاده، ولی امروز به لطف فضای مجازی و همه‌گیر شدنش مثل یک دمل سرباز کرده است. وقتی جماعتی پی همسفری غریبه می‌گردند، یعنی میلی به خانواده و فامیل ندارند یا آنها که حاضرند زنی را ندیده و نشناخته به چاردیواری خانه‌هایشان راه دهند و آن زن رل خدمتکار و رفیق و همخواب را برایشان بازی کند، یعنی قصد ندارند زندگی مشترکی تشکیل دهند. اگر این فرهنگ تازه شکل گرفته در کشورمان ریشه بدواند، خانواده تعطیل می‌شود.


راهی برای تشکیل پرونده‌های اخاذی


برای دختری ساده‌لوح که گمان می‌کند اسکان رایگان برای او فرصت است، برای مردی ساده‌اندیش که فکر می‌کند زنی را مجانی به خدمت می‌گیرد، برای همه آنهایی که به این می‌اندیشند که برای کسب لذت، راه‌های میانبر را انتخاب کنند، ماجرا آن‌گونه که دلشان می‌خواهد پیش نخواهد رفت.


عصمت‌الله جابری که بازپرس دادسرای جرایم رایانه‌ای است و چشم و گوشش پر است از این ساده‌اندیشی‌ها، در گفت‌وگو با ما یک حدس می‌زند و آن این‌که پایان همه آگهی‌های مربوط به همخانه و همسفر و همبازی به تشکیل پرونده‌های اخاذی منتهی می‌شود. او معتقد است صاحبان این آگهی‌ها آدم‌هایی سودجو هستند که برای رسیدن به اهداف شوم‌شان به هر حربه‌ای متوسل می‌شوند. خطر دیگری که جابری نسبت به آن به مردم هشدار می‌دهد، دست به دست شدن عکس‌های خصوصی افراد در این مراودات است که بعدها خیل قربانیان را روانه دادسراها می‌کند؛ این پیش‌بینی او از آینده است.


باید شک کرد، باید هشدارها را جدی گرفت، باید از حریم خصوصی خود حفاظت کرد و باید فکر میانبر زدن را از ذهن پاک کرد، درست همان کارهایی که آگهی‌های مشکوک و غیراخلاقی این روزهای سایت‌ها و فضاهای مجازی، مردم را به انجامشان ترغیب می‌کنند.


منبع:جام‌جم‌آنلاین


انتهای پیام/

برچسب ها: فضای مجازی
ارسال نظر