صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
/بازنشر/

نگاهی به فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من»: یادآوری مرد برخاسته از گور

شاید از تماشای «اعترافات ذهن خطرناک من» که چندان با ژانرهای بومی و آشنای سینمای ایران همخوانی ندارد، لذت نبرید، اما نمی‌توانید نادیده‌اش بگیرید.
کد خبر : 1986

ساسان گلفر: غیرمتعارف‌ترین اثر سینمایی به نمایش درآمده در بخش مسابقه سودای سیمرغ جشنواره سال گذشته، «اعترافات ذهن خطرناک من» نوشته و به کارگردانی هومن سیدی از آن آثاری است که شاید از تماشایش لذت نبرید، اما نمی‌توانید نادیده‌اش بگیرید. این اثر چندان با ژانرهای بومی و آشنای سینمای ایران همخوانی ندارد و اصولاً در قالب ژانر هم نمی‌گنجد.


هومن سیدی، فیلم‌ساز جوانی که در آثار سه، چهار سال اخیرش، «آفریقا»، «خط ویژه» و «سیزده» سعی کرده ژانرهایی مانند نوآر را بیازماید و به‌نوعی در چهارچوب ژانرها دست به تجربه بزند، در اثر تازه‌اش «اعترافات ذهن خطرناک من» پا را فراتر گذاشته و سعی کرده است در قالب پروژه و عواملی کاملاً حرفه‌ای، اثری کمابیش تجربی خلق کند؛ اما به نظر می‌رسد که نقطه ضعف فیلم‌، تردید فیلمساز است که در مورد یکسره سپردن خود و تماشاگر به دست تجربه‌گرایی و حفظ فضای اثر چندان به خود اعتماد نکرده است.



خط داستانی و حال و هوای فیلم تا اندازه‌ای یادآور چند اثر شاخص فیلم سازان بریتانیایی است که در ابتدا مستقل بودند و بعد جذب هالیوود شدند؛ فیلم سازانی مانند کریستوفر نولان، دنی بویل و گای ریچی. شاید نام این فیلم تداعی‌کننده فیلمی آمریکایی نوشته چارلی کافمن و به کارگردانی جورج کلونی باشد اما تماشای «اعترافات ذهن خطرناک من» به ویژه برای تماشاگر آشنا به سینمای امروز و دیروز جهان، بیشتر از همه تداعی کننده «یادآوری» کریستوفر نولان است و بعد از آن از، به لحاظ فضاسازی، یادآور «28 روز دیگر» دنی بویل.


مردی با ظاهری مهیب، شبیه به مردگان از گور برخاسته، از میان مزرعه‌ای سفید رنگ بیرون می آید در حالی که صدای درون ذهن او را می‌شنویم که خود را در «برزخ» می‌داند و سعی می‌کند داستان وقایعی را که بر او گذشته است و به یاد نمی‌آورد، برای خود بازگو کند. وقتی او وارد شهری می شود (که باتوجه به نشانه‌های آشنای آن باید تهران باشد) با شخصیت‌هایی برخورد می‌کند که او را از پیش می‌شناسند و از ویلای سوخته‌ای سر در می آورد که ظاهراً به او تعلق داشته است.


بازی‌های اغلب خنثی و بی‌حس بازیگران اصلی فیلم کاملاً با این فضا همخوانی دارد و گاه تضاد جذابی با بازی‌های پرشورتر بازیگران نقش های مکمل، مخصوصاً بابک حمیدیان در یک نقش کوتاه، به وجود می‌آورد. سیامک صفری، نگار جواهریان، عباس غزالی، رؤیا نونهالی و سایر بازیگران در نقش هایشان خوب جا می‌افتند؛ موسیقی به اندازه‌ای از پیمان یزدانیان آنها را دنبال می‌کند و دوربین پیمان شادمان‌فر بازیگران را در کادرهای درستی قرار می‌دهد.



شاید اگر فیلم‌ساز فضای گروتسک و رویکرد ابسورد ابتدای فیلم را تا پایان ادامه می‌داد و سعی نمی‌کرد توجیه متقاعدکننده‌ای برای رویدادها بتراشد که فضا را از نیمه فیلم به بعد می‌شکند و نوعی دوگانگی و دو دستی به‌وجود می آورد، با فیلم جذاب‌تری روبه‌رو می‌شدیم. به هر حال «اعترافات ذهن خطرناک من» اثری است که می‌تواند به چند سیمرغ جشنواره امسال در رشته‌هایی مانند چهره‌پردازی، فیلم‌برداری، طراحی صحنه و طراحی لباس امیدوار باشد.


انتهای پیام/

ارسال نظر