دارژان امیر بایف: داوران جشنواره جهانی فجر کار دشواری برای انتخاب آثار برتر دارند
به گزارش گروه فرهنگی آنا از ستاد خبری سی و پنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر، دارژان امیر بایف فیلمساز، فیلمنامهنویس و منتقد قزاقستانی، از داوران بخش «جلوهگاه شرق» (پانورامای فیلمهای کشورهای آسیایی و اسلامی) سی و پنجمین جشنواره بین المللی فیلم فجر است.
نام امیر بایف به نوعی با اقتباس سینمایی گره خورده است؛ فیلم «قاتل» ساخته وی در سال ۱۹۹۸ که اقتباسی از یک رمان لئون تولستوی بود توانست برنده جایزه نوعی نگاه جشنواره کن شود. فیلم دیگرش «دانشجو» محصول سال ۲۰۱۲ نیز که با تأثیر از رمان «جنایت و مکافات» فئودور داستایوسکی نوشته و ساخته شد، نامزد جایزه نوعی نگاه جشنواره کن بود. دیگر فیلم مطرح در کارنامه او، «جاده»، هم بر اساس داستانی از آنتوان چخوف نوشته و ساخته شده است. او با آثارش نشان داده که علاقه ویژهای به اقتباس از رمان و بخصوص آثار نویسندههای روس دارد. این دومین سفر امیر بایف به ایران است. او ده سال پیش هم در جشنواره فیلم کودک در اصفهان حضور داشت.
این کارگردان سینمای قزاقستان در خصوص نقش اقتباس ادبی در آثارش گفت: من در دوران جوانی رمانهای روس را خیلی زیاد میخواندم؛ به کارهای تولستوی، چخوف و داستایوسکی علاقه فراوانی داشتم و باید بگویم این کتابها در دوران جوانی واقعاً به من کمک کردند. در آن زمان خیلی تنها بودم و حال چندان خوبی نداشتم، احساس بیفایده بودن میکردم و خواندن این کتابها به من کمک میکرد. از این نظر، اقتباس از چنین آثاری جدا از علاقه شخصی، نوعی ادای دین به آنها بود.
وی افزود: اومانیسم در رمانهای روسی نقش پررنگی دارد. قهرمان این رمانهای بزرگ، معمولاً یک آدم ساده است؛ آدم سادهای که با ماجرا و موقعیتهای نسبتاً خاص و به نوعی سنگین مواجه میشود. من هم یک آدم ساده و عادی بودم و شاید یکی از دلایل اصلی علاقه من به این رمانها، همذاتپنداری بود که با قهرمانان آنها داشتم. البته مطالعات من صرفا به آثار ادبی روس محدود نمیشد؛ مثلاً کتابهای زیادی از هرمان هسه خواندهام و علاقه خاصی به او دارم.
امیر بایف در توضیح آنچه «سادگی» و «آدم ساده» می خواند، گفت: «آدم ساده» چندان موضوع را نمیرساند. بهتر است از عبارت «آدم کوچک» استفاده کنیم؛ آدمی که متعلق به طبقات پایین یا متوسط جامعه است و از نظر مالی وضعیت خوبی ندارد و طبعاً، موقعیتهای زیادی در اختیار ندارد. آدم کوچک یکی از توصیفاتی است که در ادبیات روس از این نوع افراد میشود. بنابراین، آدم کوچک الزاماً آدم سادهای نیست. مثلاً راسکولنیکف، شخصیت اصلی رمان «جنایت و مکافات» داستایوسکی، نمونه یک آدم کوچک است؛ کوچک است اما قطعاً ساده نیست، و به سوی «بزرگ شدن» حرکت میکند؛ بزرگ شدن از نظر معنوی، از نظر خودشناسی و شناخت زندگی و تکلیف خود در آن.
کارگردان فیلم «قاتل» درباره روند ساخت این فیلم توضیح داد: وقتی داستایوسکی شروع به نوشتن این داستان کرد، سالهای دهه ۱۸۶۰ بود؛ یعنی زمانی که سرمایهداری در روسیه حکمفرما و اختلاف طبقاتی شدید بود. یعنی جامعه به دو طبقه شدیداً فقیر و بسیار ثروتمند تقسیم شده بود. راسکولنیکف به نوعی بر علیه این تقسیمبندی اجتماعی برمیخیزد؛ قیام میکند و علیه آن واکنش نشان میدهد. البته بین سالهای ۱۹۱۷ و ۱۹۹۲، در کشورهای تابع شوروی، سرمایهداری حاکم نبود و مردم به دو دسته فقیر و غنی تقسیم نمیشدند. هنگامی که من این فیلم را ساختم (سال ۲۰۱۲)، مصادف بود با دومین هجوم سرمایهداری به روسیه، و دوباره تقسیمبندی مردم به ثروتمند و فقیر شروع شد؛ و یکی از دلایلی که من در آن سال به سراغ رمان جنایت و مکافات رفتم، همین موضوع بود؛ چیزی که داستایوسکی در قرن نوزدهم با آن روبرو بود، دوباره در روسیه و کشورهای تابع آن، از جمله کشور من قزاقستان، حاکم شد و وضعیت جامعه مانند آن قرن شد.
امیر بایف ادامه داد: البته دوران شوروی سوسیالیستی جنبههای مثبت و منفی خودش را داشت. برای مردم عادی و ساده، قطعاً آن دوران بهتر بود. یکی از بااهمیتترین امتیازات آن دوران این است که در آن زمان بیکاری وجود نداشت، و این خیلی مهم بود. در حال حاضر، میبینیم بیکاری دوباره در کشورهای شوروی سابق به شکل گستردهای حاکم شده است. در عین حال باید بگویم برای یک کارگردان، دوران حاضر بهتر است و چیزهای متنوعتری در اختیارش میگذارد. در این دوران هم چیزهای مثبت زیادی وجود دارد. در حال حاضر فیلمنامهای نوشتهام به نام «جشن مؤلف»، بر اساس یکی از داستانهای هرمان هسه. به محض اینکه بودجه این فیلم تأمین شود، فیلمبرداری را آغاز میکنم، ولی فعلاً سرمایهگذاری ندارم.
وی درباره این فیلم توضیح داد: ماجرا از آنجا آغاز میشود که هرمان هسه را به یک جشن و در واقع به یک دورهمی دعوت میکنند. هسه در آن زمان نویسنده مشهوری بود ولی وقتی وارد این جشن میشود، متوجه میشود که کسی او را نمیشناسد. هیچ کس از او استقبال نمیکند. او با تأثیر از این اتفاق، این داستان را مینویسد. به نظر من، چیزی که این داستان درصدد بیانش است، موضوعی مدرن است که مبتلابه مردمان امروز هم هست. زمانه داستان را میتوانیم به وضعیت امروز تعمیم دهیم و از این نظر، این داستان اثری انتقادی محسوب میشود که به موضوع مهم تفاوت فرهنگی بین جوانان قدیمی و نسلهای جدیدتر (و وقتی آن را با دنیای امروز قیاس کنیم، خصوصاً جوانان امروز) میپردازد و از وضعیت نسلهای جدید انتقاد میکند. قدیمیها بیشتر اهل کتاب و رمان و هنر بودند و بیشتر نویسندگان را میشناختند، در حالی که نسل جدید زیاد اهل این چیزها نیستند؛ در واقع اصلاً اهمیتی به کتاب و مدیومهای هنری نمیدهند.
امیر بایف در پایان و درباره سینمای ایران و وضعیت جشنواره جهانی فیلم فجر گفت: از میان فیلمهای ایرانی که دیدهام، میتوانم به فیلمهای «طعم گیلاس» و «زندگی و دیگر هیچ» عباس کیارستمی اشاره کنم. این فیلمها را خیلی دوست داشتم، بخصوص طعم گیلاس را. این فیلم در مرحلهای از زندگی که وضعیت روحی چندان خوبی نداشتم خیلی به من کمک کرد و به نوعی به بهبودم کمک کرد. اتفاقاً با آقای کیارستمی در شهر نانت فرانسه ملاقات داشتم و با هم آشنا شدیم. من کلاً به سینمایی که خیلی پررنگ به سیاست میپردازد، علاقهای ندارم. درباره جشنواره جهانی فیلم فجر هم باید گفت همه چیز مطابق استانداردهای بین المللی و مطلوب است و فیلمها در سطح بالایی قرار دارند. با توجه به سطح بالای جشنواره، انتخاب آثار برتر کار واقعاً دشواری است و داوران با وظیفه سختی مواجهاند.
آدرس سایت رسمی جشنواره جهانی http://Fajriff.com و پست الکترونیکی جشنواره http://Film@Fajriff.com است.
سی و پنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر، ۸-۱ اردیبهشت ۱۳۹۶(۲۱ تا ۲۸ آوریل ۲۰۱۷) به دبیری رضا میرکریمی در تهران برگزار میشود
انتهای پیام/