«هفت»، میدان عقده گشایی افخمی و فراستی/ وای به روزی که بگندد نمک
دوران برگزاری سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر هم مانند خیلی از رویدادهای دیگر تمام شد و آنچه از خود باقی گذاشت، بایدها و نبایدهای فراوانی است که شایسته است در یک برهه زمانی مناسب و با پرهیز از هر گونه پیشداوری و به دور از هر گونه غرض و مرضی به نقد و تحلیل کیفی و کمّی آن پرداخت.
نباید فراموش شود که بنیانگذار جمهموری اسلامی ایران، جایگاه تلویزیون (صدا و سیما) را به مثابه دانشگاهی بزرگ و فراگیر میدانست و اگر کسی و یا کسانی در این رسانه بر اریکه نقد و نقادی قرار میگیرند و تمامی آداب و جوانب احترام به این جایگاه را نه تنها فراموش، بلکه به قصد، کنار میگذارند و فهم و اندیشه تماشاگران و شنوندگان، یعنی همین مردم عزیزمان را به سخره میگیرند و در مقابل چشمان متعجب آنها، به افراد فرهیختهای همچون وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در الفاضی بسیار سخیف، توهین کنند، دیگر چه احترامی برای جایگاه معنوی این رسانه باقی خواهد ماند؟
در برنامه «هفت» شبکه سه سیما (پنجشنبه 21 بهمن 1395) آقایان افخمی و فراستی هر چه توهین سخیف و هر چه عقدههای ناگفته خویش را با فرصتی که به دست آورده بودند، نثار وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی کردند. این آقایان خود را در رأس هرمی از اندیشه و فهم میانگارند که گویی سرآمد اهل خرد و اندیشه هستند. از تراوشات مشعشع آنها چنین برمیآید که:
1- مردم سیاستزده نیستند ولی برعکس، مسئولان چنین هستند.
2- به زعم مسئولان، ما داریم سیاهنمایی میکنیم و فتنه میکنیم.
3- مسئولان رده بالا علیه من (فراستی) و افخمی در حال پروندهسازی هستند.
4- وزیر به کارگردان فیلم «ماجرای نیمروز» گفته است که رمانپردازی تو خیلی خوب بوده است!
5- این دوست عزیز (وزیر ارشاد) که به ظاهر فرهنگی است و نقد هم میکند، اصلاً نقد نمیداند… این دوست عزیز ما باید نقد را بپذیرد و بفهمد.
...
جای سؤال است که مدیر شبکه سه سیما چگونه به چنین افرادی که بعضاً سوابق قابل تأمل هم دارند، اجازه میدهد مهملاتی را با خنده و سخره گرفتن دیگران، در زیر پوشش نقد و نقادی بر روی آنتن زندهی تلویزیون به زبان آورند؟
اینکه سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر فاقد هر گونه نقص و ایراد، چه از نظر مدیریتی و یا کیفی و یا داوری است، حرفی عبث است و همانطوری که قبلاً نیز در مصاحبه با خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی «آنا» (دوشنبه 18 بهمن 1395) به بخشی از آنها اشاره کردهام، باید در فرصتی مناسب و به دور از هر گونه عصبیت و تعصب، عملکرد مدیران و دستاندرکاران برگزارکننده جشنواره مورد بررسی و نقادی، آنهم از سوی اهل خرد و اندیشمندان قرار گیرد، صد البته نه از سوی افرادی همچون افخمیها و فراستیها که نان را به نرخ روز میخورند.
اگر اهداف برنامه «هفت» که در شب گذشته از تلویزیون پخش شد، خیرخواهانه و دلسوزانه و به نیّت ارتقای سینمای ایران بود و با نگاهی موشکافانه جشنواره فیلم فجر را مورد نقادی قرار میداد، لااقل مناسب بود که آقایان افخمی و فراستی در ادای جملات خویش دقت لازم را معطوف میداشتند و به نکات ذیل توجه میکردند:
الف. آقایان نقاد!! فراموش نکنید که مسئولان در هر لباسی از همین مردمی هستند که انقلاب کردند و چیزی جدابافته و تافتهتر از آنها نیستند؛ اگر مردم سیاستزده نیستند، پس مسئولان هم سیاستزده نیستند و اهل سیاسیکاری نیستند که نان را به نرخ روز بخورند.
ب. آقایان نقاد!! کسی نمیگوید شما سیاهنمایی و یا فتنه میکنید، اصلاً در این حد و اندازه نیستید که چنین کنید، بلکه میتوانید به جای مهرههای سرباز شطرنج سیاست، مورد بهرهبرداری قرار گیرید و بعد اخراج شوید. فراموش نکنید که فتنهگری و سیاهنمایی، خود هنری بزرگ در عرصه جهانی محسوب میشود، اما در جهت منفی و تخریب جامعه و فرهنگ.
ج. آقایان نقاد!! مسؤلان رده بالا چه نیازی دارند که برای شما و امثالهم پروندهسازی کنند! نکند دچار توهم شدهاید و یا میخواهید اینگونه بزرگنمایی کنید؟!
د. آقایان نقاد!! اگر نمیدانید فرق درام با رمان چیست، بروید رمان یک اثری را خمیر کنید و آنوقت پس از طی مراحلی، حاصل کار دراماتیزهشدن آن اثر در قالب فیلمنامه، نمایشنامه و... را برداشت کنید، البته اگر توانایی علمی آن را داشته باشید.
ه. آقایان نقاد!! وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی صاحب چندین اثر مهم در زمینه مسائل فرهنگی (سیاستگذاری فرهنگی، مدیریت و برنامهریزی فرهنگی، آسیبشناسی فرهنگی و...) است که تعداد آنها از مجموعه انگشتان دستانتان بیشتر است و ضمناً مدرس یک چنین واژههایی نیز هستند که نقد و نقادی و تحلیل و تبیین فرهنگ و هنر از آن جمله است؛ پس به خوبی فرق رمان و درام را میداند و شما در کلاس درس ایشان باید سالها شاگردی کنید.
آقایان نقاد!! چگونه ادعا میکنید که ایشان نقد نمیداند! در کدام فرهنگ کشورهای مختلف سراغ دارید که افراد توهمزده بگویند باید(!) نقد ما را وزیر و یا یک مسؤل بپذیرد؟ این بایدها از کجا سرچشمه میگیرد؟ آیا این توهم فقط مختص ذهنهای پریشاناحوال نیست که از هر عرصهای برای مطرح کردن خود تقلا میکنید؟!
* مدرس دانشگاه، منتقد و کارگردان
انتهای پیام/