اعتراض سینماگران و حاضران در جشنواره به داوریها/ ایکاش قضاوتی در کار بود
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، اسامی بیرون آمده از نتیجه آرای داوران جشنواره سی و پنجم فیلم فجر آنقدر درخور تامل است که حتی صدای نامزدهای بخشهای مختلف را هم درآورده است. از رویت نام «بدون تاریخ بدون امضا» در بخش موسیقی در حالی که فیلم اصلا موسیقی متن نداشته تا حضور بیربط فیلمهای «گشت 2» و «یک روز بخصوص» میان نامزدهای جلوه های ویژه میدانی و جلوههای ویژه بصری؛ در حالی که جلوه های ویژه میدانی و جلوههای ویژه بصری ندارد، تنها بخشی از دستاوردهای تازه و بیمثال داوران عزیز جشنواره است که صدای اهالی سینما و حاضران در جشنواره را هم درآورده است.
در زیر واکنش برخی منتقدان و اهالی سینما را به نحوه کار داوران مشاهده میکنید:
1. مسعود فراستی: عحیب مثل بنجامین باتن
منتقد رو راست و بدون تعارف در برنامه «هفت» و تنها ساعتی پس از اعلام نامزدها گفت: «داوری ضعیف معنی دارد اما آن چیزی که دیده شد، عجیب است. عجیب مثل «مورد عجیب بنجامین باتن» یعنی واقعا ناقصالخلقه! این جشنواره بسیار عجیب است و عجیب بودنش از لحظه شروع همراهش بود. واقعا در 15 سال اخیر چنین جشنواره بدی را به خاطر نمیآورم. جشنواره بد به این معنا که فیلمهایش آن قدر بد، توهیم آمیز، نابلد و مبتذل هستند که رکورددار شدند. سینمای ایران کجای کار است؟ واقعا در چنین وضعیت استیصال و اضمحلالی قرار دارد؟ به اکران هم فکر کنید؛ این فیلمها غیر قابل فروش هستند. اگر بخواهیم «تابستان داغ» را الگوی سینمای سال آینده قرار بدهیم، چه سینمایی خواهیم داشت؟ به شدت محافظه کار، خنثی و ترسو...»
2. محمد حسین مهدویان: سیمرغ کیلویی چند؟
کارگردان فیلم درخشان «ماجرای نیمروز» نوشت: خدا رحمت جلال آل احمد را که رو به خواهرزادهاش، حسین دانایی که ظاهرا خیلی دوست داشت مقاله ای در مجله ای چاپ کند، گفته بود: حرف ات اگر حرف باشد روی دیوار طویله اورازان هم که بنویسی تا ته بندرعباس میرود و همه می شنوند و اثر خود را میگذارد اما اگر حرف به درد بخور نزنی، سیمین دانشور توی مجله فردوسی هم چاپ کند، مردم خیلی منت بگذارند توی آن سبزی پاک می کنند! زحمات عوامل فیلمم را اصحاب رسانه، منتقدان، هنرمندان و از همه مهم تر مردم عزیز و عاشقان سینما دیدند. سیمرغ کیلیویی چند؟! همه جا حرف شماست. بروید خدا را شکر کنید که حرف شما از روی دیوار این طویله رفت تا همان جایی که باید برود.
3. محمدرضا منصوری: کاش حفظ آبرو میکردند
مدیر تولید فیلم «ویلایی ها» برای داوران جشنواره سی و پنجم نوشت: «امروز صبح، جشن تکلیف دختر 9 سالهام بود. روحانی جوانی با زبان شیرین کودکانه از نماز و بهشت و جهنم میگفت و بچه ها حسابی لذت میبردند. برای ما پدر و مادرها هم یادآوری خوبی بود. خانم مدیر هم حسابی کیفور شده بود که جشن خوبی در حال برگزاری بود و حاصل زحمات خود را می دید. این جشن مرا یاد بعضی از همکارهای سینمایی خودم انداخت که چندین سال است نه فیلم ساخته اند و نه کاری در حوزه تخصصی خودشان انجام داده اند ولی قرار است سینمای ایران را قضاوت کنند. کاش مدیران سینمایی برای حفظ آبروی خود، برای این دوستان جشن تکلیف میگرفتند تا اصولی را برای شان یادآوری میشد.
4. سعید سهیلی: بیدار که شدم، آرای فیلمم را باد برده بود
کارگردان «گشت 2» که فیلمش تا شب گذشته یکی از پیشتازان آرای مردمی بود، نوشت: «پیری می گفت وقتی در کورس رقابتی هرگز نباید بخوابی. همین که دو ساعت بخوابی از صدر به زیر کشیده می شوی. من دیشب خوابیدم. وقتی که بیدار شدم، آرای فیلمم را باد با خود برده بود. سر فیلم من را بریدند چون دیشب علیه عده ای حرف زدم. وقتی اراده بر این است که به یک فیلم خاص جایزه مردمی داده شود، پیشتر لازم است رقبای سرسخت آن فیلم حذف شوند. با توجه به اتفاقات رقم خورده حس می شود که فیلم منتخب آرای مردمی از پیش تعیین شده است. متاسفانه هفت داور نابینا و ناشنوا بهتر از این داوری می کردند. از یک هیئت داوران ضعیف، فیلم قوی و انتخاب درست بیرون نمی آید. این مقدار اشتباه هیئت داوران دیگر نمی تواند سهوی باشد. دوستی گفته است فیلم من موسیقی ندارد که کاندید موسیقی شود. من هم می گویم فیلم من جز دو پلان باران هیچ جلوه ویژه میدانی ندارد که در این بخش کاندید شده است. در سال آخر عمر دولت تدبیر و امید، این جشنواره نه تنها بی تدبیری کرد، بلکه امید را در سینما کشت. امسال اعتبار جشنواره آوار شد و فروریخت. همچون برج های دوقلو، همچون مجسمه بودا، همچون ساختمان پلاسکو...»
5. فریدون جیرانی: برفها را که دیدند!
کارگردان فیلم درخشان «خفهگی» که فیلمش تنها در بخش جلوه های ویژه نامزده شده است، نوشت: «خوشحالم که داوران جشنواره لااقل برف هاى پشت پنجره فیلم «خفه گى» را دیدند!»
6. منوچهر هادی: این داوریها را فراموش نمیکنم
کارگردان فیلم پرفروش «من سالوادور نیستم» که در جشنواره با «کارگر ساده نیازمندیم» حضور داشت، درباره داوری جشنواره نوشت: «پس از اعلام اسامی نامزده توسط داوران، بارها و بارها لیست را چک کردم و متاسفانه اسم هیچ کدام از عوامل «کارگر ساده نیازمندیم» را ندیدم. از کلیه عوامل فیلمم به خصوص بهرام افشاری که 3 ماه زبان ترکی و لهجه را تمرین کرد، عدرخواهی میکنم. اعضای هیات داوران چه کردید با زحمات ما؟ دبیر محترم جشنواره، شما از اسامی منتخبین متعجب نشده اید؟ آقای جیرانی شما بزرگتر و باتجربه تر هستید اما این اجحاف به «خفهگی» را چگونه تاب آوردید؟ حامد بهداد عزیز کمی صبوری را هم به من بیاموز رفیق... الناز شاکردوست دیگر عالی بازی نکن... ماهایای پطروسیان چرا طوری بازی میکنی که تو را نبینند؟ امیرعلی دانایی و کارگردان «انزوا» چظ.ر شما را ندیدند؟ حمید نعمتاله و فرشاد محمدی چطور شما آنقدر ضعیف عمل کردید که لیلا حاتمی کاندیدا شده؟ بیشک خدا این داوری ها را فراموش نخواهد کرد...»
7. مسعود سلامی و محسن نصرالهی: تاریخ گواه است که...
فیلمبردار و طراح صحنه «خفهگی» که برای فیلم های «گشت 2» و «بدون تاریخ بدون امضا» نامزد دریافت سیمرغ هستند با انتشار نامهای از رقابت برای کسب سیمرغ انصراف دادند. در متن نامهشان آمده است: «از کودکی به رسم آداب از پدران و مادرانمان آموختیم که همیشه به نظر دیگران احترام بگذاریم و به همین دلیل در ابتدای این یادداشت به احترام تمام اهالی سینما، داوران، هیات انتخاب و کلیه عوامل کاندید شده و نشده کلاه از سربرمی داریم و باز هم با احترام و کسب اجازه از دو کارگردان و تهیه کننده فیلم های «گشت 2» جناب آقای سعید سهیلی و «بدون تاریخ،بدون امضا» جناب آقایان وحید و علی جلیلوند به دلیل نه فقط ناداوری و اعمال سلیقه ی هیات محترم داوران بلکه به دلیل نادیده گرفتن و چشم بستن (چرا که اعتقاد شخصی مان است که کار داور باز کردن چشم هاست نه ندیدن وبه عمد پشت کردن به آثار) روی فیلمی که همه عوامل آن در نطفه دچار «خفه گی» شدند و در هیچ بخشی لایق حتی کاندیدا بودن هم نبودند، بدین وسیله انصراف خود را از بخش داوری جشنواره اعلام می داریم.
در همین جا از تک تک عوامل فیلم عذرخواهی می نماییم، چرا که شاید با انتخاب نوع فیلمبرداری (سیاه و سفید) و طراحی صحنه و دکور (خلاف فیلم های رایج) که مطمئنن سلیقه داوران نبوده، باعث شدیم کار سخت و دشوار گریمور، طراحی لباس، صدا، بازیگران و دکوپاژ کارگردانمان و حتی موسیقی تاثیرگذار فیلم هم نه به چشم آید نه به گوش.
در پایان از جناب آقای فریدون جیرانی بابت اعتماد به ما و نهراسیدن از تجربه ای جدید و باز کردن فصلی هر چند سرد اما به زعم جمع کثیری از اهالی سینما و منتقدین بی بدیل، که در این روزهای جشنواره شاهد بازخورد آن بودیم، عاجزانه خواهشمندیم با قدرت بیش از پیش در کنار سینمای ما و در تاریخ سینما بماند، زیرا تاریخ خود گواه روشنی است بر هر داوری...»
8. الناز شاکردوست: متاسفم از این بیکفایتیها
بازیگری که پس از سالها با گریمی متفاوت، بازی متفاوتتری ارائه کرد، درمورد تصمیم عوامل این فیلم و انصراف از رقابت برای دریافت سیمرغ نوشت: «دستمریزاد به این همه جسارت و انسانیت و به خدا قسم که سیمرغ در دستان توانمند شما اعتبار و ارزش پیدا میکند... متاسفم برای مدیرانی که با بی کفایتیشان تا این حد موجب نزول و تنزل جشنواره سی و پنج سالهمان شدند.»
9. منیر قیدی: از دستِ آدمیانِ ریاکار!
کارگردان فیلم تحسین شده «ویلاییها» که با استقبال عجیب و هجو شده برخی از منتقدان _ کیوان کثیریان، کارگردان این فیلم را با اورسن ولز مقاسه کرد! _ هم همراه شد با انتشار نامه ای از رقابت برای سیمرغ بهترین فیلمنامه انصراف داد و نوشت: «حضور در هر رقابتى و تن دادن به قواعد داورى بخشى مهم از روحیه کمال طلبى و حتى جاه طلبى هر هنرمندى است اما این حضور هنگامى ارزش دارد که در مواجهه با حسادت و جهالت و بلاهت و حذف، قربانى نشود. فیلمنامه «ویلایی ها» روایتی است که به قدر بضاعت خود و به گواه آراء و نظرها و بازخوردهای متنوع، فروتنانه و بی ادعا بر دلِ مخاطبانِ اصلیِ آن نشسته است و سهمِ هنرمندانِ این فیلم را در ادایِ دِین به مقطعِ مهمی از تاریخ این سرزمین و به دست آوردن دلِ خانواده های شهدا و جانبازان ِ دریا دل براورد کرده است. من این دستاوردِ آسمانی را با جدال های حقیرانه و کوربینانه ی رقابت های زمینیانِ در گِل مانده، تاخت نمی زنم و به یاد و خاطره همان " یارانی که غریبانه رفتند از این خانه" ارزش و حرمتِ غریبانگی هایی از این دست را در تنهایی خود با زیبایی بیشتری احساس می کنم و این حال را به نامزدی ها و مرتبههای دیگری که در دستِ آدمیانِ ریاکار، حقیر شده است نمی دهم و از سعید ملکانِ عزیز تمنا و استدعا دارم با همان نگاهِ مؤلفانه و حسنِ نیتی که به سینمای ایران دارد، همچنان به خطر کردن در آزمودن عرصه ها و استعدادهای جدید بپردازد و دل قوی داشته و راهش را ادامه دهد که خداوند عزت دهد...»
10. علی معلم: تقلب در آرای مردمی
منتقد و صاحب امتیاز مجله سینمایی «دنیای تصویر» در برنامه «هفت» گفت: «برخی فیلم ها را در جشنواره امسال دیدیم که در جشنواره آغوزتپه هم نشان نمیدهند! گویا داوران دوربین بودهاند؛ بازیگر در یک فیلم خوب است اما برای بازی در فیلم دیگری کاندید شده است. مسائلی که از آرای مردمی شنیده میشود واقعا نگران کننده است. من درسال های گذشته شاهد ده ها مورد تقلب در آرای مردمی جشنواره بوده ام و در صورت لزوم مدارکش را هم برای انتشار در اختیار دارم. رای گیری چرخشی یعنی جی؟ یا اعلام 10 فیلم چه معنی ای دارد؟ ما یک فیلم اول داریم و یک فیلم دوم که باید روز پایانی جشنواره اعلام شوند.»
11. محسن قرایی: حامد بهداد چه؟
کارگردان «سد معبر» نوشت: «دنبال راهی هستم تا نبودن حامد بهداد در لیست بهترین بازیگران برای حضور در فیلم را باور کنم. هیچ راهی مرا به مقصد نمیرساند. بازی در نقشی پیچیده که تمام زوایای پیدا و پنهان فیلمنامه در آن نهفته است. فیلمنامه ای که ظاهرا اکثرا دوست داشته اید و در لیست بهترین هم قرارش داده اید. آیا لحظه ای در این فیلمنامه که دوستش داشتهاید، وجود دارد که بازیگر از عهده اش نیامده باشد؟ آیا شباهتی بین این شخصیت و بازی های پیشین بازیگرش می بینید؟ تالیف چیست؟ این بازی برای من و بسیاری که فیلم را دیده اند دستاورد است. همه چیز برایم آکنده از شک است. چرا حامد را ندیده اید؟ با وجود هر شکل دشمنی باز هم حامد باید در لیست نهایی بهترین ها حضور داشته باشد. کسی ناراحت می شد؟ به جای خاصی بر میخورد؟ »
انتهای پیام/