«کمدی انسانی»؛ فاجعه دیگری در فجر 35
سعید طاهری خبرنگار فرهنگی آنا؛ «کمدی انسانی» برخلاف تمام خبرها و گفتوگوهایی که توسط عواملش در رسانهها منتشر کرد و مدام دم از هجو و به سخره گرفتن تاریخ زد، به یک شوخی میماند که مخاطب را نه تنها نخنداند که متاسف از سالن بدرقه کرد.
پنجمین فیلم محمدهادی کریمی در سالنی خالی از تماشاگر روی پرده رفت و معدود بیننده های حاضر را هم نتوانست راضی کند. فیلمی که روایتگر پسربچهای با رفتارها و احساسات دخترانه است و ناظمی تلاش دارد پسربچه را مردانه بار بیاورد. ناظمی که نقاشیهای پسر را و رفتارهایش را به چالش میکشد و کاری میکند که آخر او بوکسور میشود!
«کمدی انسانی» در دوران قبل از انقلاب پنجاه و هفت روایت میشود اما دلیل انتخاب این دوران چیست؟ کارگردانی که حتی موفق نمیشود یک نما از دوران را بازسازی کند و فیلمش را مدام در فضاهای بسته میگیرد چرا دوران حکومت پهلوی را انتخاب میکند؟ غیر از کراوات چه نشانهای از ان دوران در فیلم نهفته است که مخاطب را به آن دوران میبرد؟
پسربچه احساساتی بزرگ و به بوکسوری خشن تغییر بدل میشود. تمام چیزی که مخاطب از بوکسور شدن این شخصیت میبیند دو صحنه کوتاه و تکراری از مبارزهاش در رینگ است که به زور به چند ثانیه میرسد. کارگردان که در نشان دادن تغییر و تحول درونی شخصیت بچه عاجر مانده او را به یک باره به بوکسوری تبدیل میکند تا تضاد را در این شخصیت نمایان کند اما چه باقی میماند جز یک کلیشه که مخاطب را پس میزند.
بوکسور قصه عاشق شده و در دستگاه حکومت هم فعالیت میکند اما سیستم از او میخواهد قید نامزدش را بزند و در مقابل سواستفاده از او سکوت کند. پسر از فضای حکومت دور میشود و به یک باره به احساسات کودکیاش برمیگردد و تبدیل به بوکسوری گالریدار میشود! ماموران حکومتی میریزند و گالریاش را بهم میریزند و کتبسته میبرندش...
فیلم همینقدر بیسر و ته است و شروع و میانه و پایانش هیچچیزی برای گفتن ندارد و فقط یک سوال را برای مخاطب انگشتشمارش به وجود میآورد: دلیل هزینه کردن مبلغ قابل توجهای برای ساخت این فیلم چیست؟ در حالی که فیلمسازان جوان بسیاری به خاطر نبود سرمایه از ساخت فیلم های کوتاهشان هم محرومند چرا باید چنین فیلمهایی ساخته شوند؟ اصلا بود و نبود فیلم هایی چون «کمدی انسانی» چه سودی دارند جز فراری دادن مخاطبان از سینما و بیاعتماد کردنشان از فیلم های سینمایی؟
انتهای پیام/