«یک روز بخصوص»؛ جدال کلیشهای آدمها با نفسشان
سعید طاهری خبرنگار فرهنگی آنا؛ پس از ساختن «طلا و مس» که منتقدان دوستش داشتند و حتی مسعود فراستی هم از آن به عنوان فیلمی کوچک و بیادعا یاد کرده و با «بچههای آسمان» مقایسهاش کرده بود، اسعدیان سراغ «بوسیدن روی ماه» رفت و باز هم دغدغههای اخلاقیاش را تصویر کرد. «یک روز بخصوص» سومین فیلم از سهگانه ارزشی اسعدیان است که مدام آدمها را در معرض آزمونهای گاه پیش پا افتاده و گاه سخت و دشوار قرار میدهد و نتیجه آزمایشهایش را روی پرده با تماشاگران به تماشا مینشیند.
«یک روز بخصوص» روایتگر زندگی روزنامهنگاریست که همسرش را از دست داده و تنها خواهرش به دلیل بیماری قلبی در آستانه مرگ قرار گرفته است. او تلاش میکند به هر ضرب و زوری خواهرش را عمل کند: از فروش ماشین و داراییهایش تا تن دادن به چاپ مطلبی در ازای پول و خریدن نوبت عمل از مرد بوفهدار بیمارستان که در ظاهر هیچکاره است...
مصطفی زمانی در نقش روزنامهنگار تلاش میکند برای خواهرش نوبت عمل جراحی بگیرد و او را از مرگ نجات دهد اما در ادامه راه متوجه میشود نوه پیرمردی بیچاره هم در نوبت است و او جای آنها را در نوبت عمل گرفته است. روزنامهنگار حالا باید تصمیم بگیرد و میان کودک و خواهرش یکی را انتخاب کند...
روزنامهنگارهای «یک روز بخصوص» که مصطفی زمانی، پریناز ایزدیار و محسن کیایی نقشهاشان را بازی میکنند در کمال تعجب هیج شناختی از فضای مطبوعات ندارند و حتی رفتارشان هم نشانی از این ماجرا ندارد. البته مقصر اصلی کارگردان است که قصهاش هیچ توجیهی برای این روزنامهنگارهای فرهنگی ندارد و اگر کاراکترها فروشنده محصولات بهداشتی و یا نجات غریق استخر هم بودند، برای مخاطب تفاوتی نداشت چون شغل آنها تاثیری در روند داستان نداشت و ضعف شخصیت پردازیِ کارگردان یکی از بلایایی است که گریبان فیلم را محکم میگیرد و تا آخر ول نمیکند...
داستان با آهنگی غمانگیز پیش میرود و همانطور که تمام آدمهای حاضر در سالن هم انتظارش را میکشیدند با جوانمردی روزنامهنگار و گذشت از نوبت عمل جراحی خواهرش تمام میشود...
«یک روز بخصوص» در امتداد فیلمهای معمولی و بیتاثیر جشنواره روی پرده رفت و خیلی زود و با شروع تیتراژ پایانی و خروج آدمها از سالن به فراموشی سپرده شد و آدمهای داخل سالن پس از اتمام فیلم ، جای آنکه راجع به فیلم اسعدیان و اتفاقهای تلخش حرف بزنند از عجلهشان برای رسیدن به طبقه اول و پذیرایی چایی و شیرینی گفتند...
انتهای پیام/