«خوب بد جلف»؛ فیلمی که جیب شما را هدف گرفته است
سعید طاهری خبرنگار فرهنگی آنا؛ پیمان قاسمخانی پس از کش و قوس های فراوان بالاخره فیلم اول سینماییاش را کارگردانی و روانه جشنواره سی و پنجم فیلم فجر کرد. در حالی که قاسمخانی قصد داشت فیلمش را قبل از جشنواره وارد چرخه اکران عمومی کند، قید اکران قبل از عید را زد و فیلم را به جشنواره سپرد تا فرصت بهتری در نیمه اول سال بعد برای نمایش عمومی فیلمش فراهم شود.
کارنامه پیمان قاسمخانی پر است از فیلمها و سریالهایی که فیلمنامهشان را نوشته است. از مجموعههای «پاورچین» و «شب های برره» و «مرد هزار چهره» تا فیلمهای موفقی مثل «مارمولک» و «سن پطرزبورگ» و «نان عشق موتور 1000» بخشی از کارهای درخشان این فیلمنامه نویس موفق است که متن بهترین کمدیهای ساخته شده سالهای اخیر را نوشته است.
از همان زمانی که خبر ساخت «خوب بد جلف» رسانه ای شد بسیاری از سینمادوستان و کسانی که با کارهای قاسم خانی آشنا بودند، منتظر ماندند تا به استقبال یکی از بهترین کمدیهای سالهای اخیر سینما بروند. کمدیهایی که این روزها بسیار ضعیف و ناامیدکننده شدهاند و بهترینشان میشود: «50 کیلو آلبالو» و «من سالوادور نیستم» و «اخرجیهایِ» یک الی آخر...
«خوب بد جلفِ» قاسم خانی تا قبل از اکران، نوید کمدی درخشانی را میداد که جایش در سینمایمان بدجوری خالیست، اما... از خندههای بلند و قهقههای اهالی سینما در سالن برج میلاد که بگذریم، «خوب بد جلف» تشکیل شده بود از شوخیهای گاه بیمزه، گاه لوس و گاهی هم بامزه پژمان جمشیدی و سام درخشانی که جای هرگونه قصهگویی و شخصیتپردازی را گرفته بودند و با دست گذاشتن روی هرچیزی،قصد خنداندن مخاطبشان را داشتند. از پاک کردن خالکوبی و زدن خالِ ارزشی تا شوخی با رییس جمهوری و ادای دینهای لوس به سینما تا شعارهای استادیومی علیه آبیها و قرمزها تنها داشتههای فیلم قاسمخانی بودند.
«خوب بد جلف» برخلاف انتظارها تنها یک هدف داشت: نشانه رفتن جیب مخاطب... قاسمخانی بدون هیچگونه ریسک و خلاقیتی برای ساخت فیلمش، مجموعهای از بازیگران را با اسامی واقعیشان را دور هم جمع کرده و با شوخی و مسخره کردن سینما و خانه سینما و فوتبال و هزار چیز بیمزه و کممزه دیگر فیلمش را تا آخر میکشاند و در آخر به طرز کاملا بچهگانهای معمای فیلمش را حل میکند...
«خوب بد جلف» اولین فیلم پیمان قاسمخانی که انگار فیلمساز را به هدفش که فروش بالا برای ساخت فیلمهای بعدی است، به خوبی میرساند، اما باید آرزو کرد ای کاش فروش بالا و پول به کام این نویسنده خلاق مزه ندهد و او را به ورطه ابتذال نیاندازد؛ ای کاش...
انتهای پیام/