«پاسپورت» منتشر شد/ شعرهایی از محمود درویش، سمیح القاسم و نزار قبانی
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، کتاب «پاسپورت» شامل شعرهایی است از محمود درویش، سمیح القاسم و نزار قبانی.
در یادداشت پشت جلد این کتاب میخوانیم: «شاعری عرب زمانی گفته بود که اگر دیدید کسی در خیابان با خودش حرف میزند بدانید که یا دیوانه است یا فلسطینی. از پایان جنگ جهانی دوم تا امروز میشود این را بهصراحت و با صدای بلند گفت که فلسطین مهمترین مسألهی جهان است و میتوان آن را سندروم متحد این کرهی خاک دانست. بنیادگرایی، نژادپرستی، نظامیگری، اشغال و توحش سازمانیافته همهگی در یک نام جمع میشوند: اسرائیل. هر شکلی از توحش و سرکوب در سیستم نظامی-پلیسی اسرائیل رؤیتپذیر است و هر شکلی از ستمدیدگی و دیفران در تنها و زبانهای فلسطینی.»
این کتاب با مقدمهای از فرید قدمی پیرامون ادبیات فلسطین آغاز میشود و سپس بعد از نگاهی کوتاه به زندگی هر شاعر ترجمهی شعرهایی از او میآید.
«ریتا و تفنگ» سروده محمود درویش یکی از شعرهای این کتاب است:
«تفنگی بین چشمهای من و ریتا
و هر کسی که میشناسد ریتا را
زانو زده
نماز میخواند
به درگاه آن چشمها که رنگ عسل.
***
و بوسیدم ریتا را
وقتی جوان بود، آن وقتها.
و یادم است که چطور پیش رفت همه چیز
که چطور دستِ من
پوشاند بافههای گیساش را.
***
به یادم است ریتا را
مثل گنجشکی
که به یاد میآورد جویبار را.
آه، ریتا!
بین ما
هزار هزار گنجشک و تصویر
آه، ریتا!
بین ما
هزار قرار
هزار وعدهی دیدار
زیر آتش تفنگ.
***
نام ریتا
در دهانم جشن،
جسم ریتا
جشن عروسی خونم،
و من که گم شده بودم در ریتا
دو سال تمام
و او که خواب در دستهای من رفته بود
دو سال،
و ما که عهد بستیم
کنار زیباترینِ جامها، ریتا!
و ما که سوختیم در آتش لبها
ما که زاده شدیم از نو.
***
آه، ریتا!
غیر از این تفنگ
چشمهای ما را
چه میتوانست از هم بگرداند؟
چه چیز جز خواب
یا که ابرهای عسلی؟
***
روزی از روزها،
آه ای سکوت شفق در صبح،
ماه من
به آن دور دورها رفت،
به جانب آن چشمها
آن چشمها که رنگ عسل.
***
و شهر دور ریخت
همه آوازهخوانها را
و دور ریخت ریتا را.
***
بین چشمهای من و ریتا
یک تفنگ فاصله است.»
«پاسپورت» در 96 صفحه و با قیمت ده هزار تومان منتشر شده است.
انتهای پیام/