غلامرضا آزادی: شرایط سینما به گونهای است که سینماگر مستقل و قدرتمندی در آن بهوجود نمیآید
به گزارش گروه فرهنگی آنا، علیاصغر کشانی، منتقد سینما نشست را با صحبت درباره غلامرضا آزادی، مدیر فیلمبرداری باسابقه سینمای ایران آغاز کرد و گفت: «فیلم قبیله من ماحصل تلاشهای یک سینماگر حرفهای و پرسابقه است که در یک خانواده سینمایی فعالیت میکند. وی فارغالتحصیل فیلمبرداری از مدرسه عالی تلویزیون و سینما است و علاوه بر آن دوره فیلمبرداری و جلوههای تصویری را در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی گذرانده و اکنون مدیر موسسه فانوس خیال است.»
وی افزود: «اهالی سینما با فیلمهای زیادی که آزادی تصویربرداری کرده خاطرات مشترک فراوانی دارند. اما وی برخلاف تصویربردارانی چون محمود کلاری و تورج اصلانی دیر به دنیای فیلمسازی پا گذاشته است.»
کشانی با توجه به ساختار سرگذشتنامهای فیلم بیان کرد: «قبیله من روایت دوره کودکی و میانسالی شخصیتی است که براساس فیلمنامه میتوان گفت این شخصیت همان غلامرضا آزادی است. اسم شخصیت اصلی و شیفتگی او نسبت به سینما دلایلی است که به اعتبار آن میتوان فیلم را یک سرگذشتنامه دانست. یک روایت شخصی که سعی میکند حس و حال خودش را از گذشته بگیرد. فیلمساز شیوه روایتی درستی را برای انتقال این احساسات انتخاب کرده است.»
این منتقد «قبیله من»را فیلمی شاعرانه و لطیف دانست: «این فیلم از لحاظ ساختاری بسیار قابل بررسی و توجه است چون در شیوه روایت آن با ساختار فیلم در فیلم مواجه هستیم. فیلمساز با نگاهی شاعرانه به عمق خاطرات دوردست و یک عشق از دست رفته میپردازد که برای مخاطب ملموس است. فیلم در واقع مکاشفه فیلمساز از خاطرات گذشته است که با ارجاع به سینما روایت میشود.»
وی ادامه داد: « قبیله من از خوش عکسترین فیلمهایی است که در گروه هنروتجربه به نمایش درآمده. زاویههای درخشان، کادرهای دقیق و تجربههای موفق عکاسی باعث شده تصاویر بینقصی در این فیلم به نمایش درآید. در قبیله من نماهای بلند متعددی وجود دارد که با مولفه دلباختگی به سینما و ساختار رفت و برگشتی فیلم تناسب دارد.»
کشانی با توجه به تجربه فیلمسازان ایتالیایی و امریکایی درباره توصیف دقیق شهر توضیح داد: «در قبیله من با اصفهانی مواجه هستیم که کوچه پس کوچههای آن درکنار فضاهای شهری و نمادهای اصفهان به تصویر کشیده شده است. براین اساس این فیلم از نظر مردمشناسی و شهرشناسی اهمیت زیادی دارد. فیلم پر از تصنیفها و آوازهای قدیمی است و مخاطب احساس میکند اصفهان شهر نوازندهها و شاعرها است.»
وی با توجه به فضای توریستی اصفهان و دلبستگی شخصیت اصلی فیلم به عکاسی و سینما: «دلبستگی رضا به سینما عنصر سببیت فیلم است. بچهدار نشدن عمو و زن عمو و افتتاح سینما همایون باعث میشود که رضا در قلاب سینما گیر کند و در آنجا با فیلمهای جاده فلینی و سفربه ماه ملییس آشنا شود. همین علاقه است که او را به عکاسی در اصفهان و آپاراتخانه میکشاند. در واقع دوربین عنصر حرکتی میشود که تمام دادههای سینمایی در کوچههای اصفهان جریان پیدا کند.»
کشانی «قبیله من» را فیلمی با حال و هوای ایرانی دانست و گفت: «باوجودی که در این فیلم از نابازیگرها استفاده شده است اما فیلم حال و هوای زندگی ایرانی را تداعی میکند و از این جهت یادآور مرحوم علی حاتمی است. غلامرضا آزادی شیفته علی حاتمی است و معلوم است که او به این شیوه اشراف دارد اما برای قدرت گرفتن فیلم بهتر بود به جای نابازیگر از بازیگرهای شناخته شده استفاده میکرد.»
کشانی به دیالوگها و گفتار متن فیلم نیزپرداخت و گفت: «فیلم دیالوگهای سادهای دارد اما نریشن آن قدرتمند است و انتقال احساس از طریق آن کار سادهای نیست. در بعضی موارد راوی فیلم توضیح واضحات میدهد اما چون دیدگاه شاعرانه در آن جملات وجود دارد مخاطب آن نریشنها را پس نمیزند. آنهم باوجود آن که عشق اسطورهای به سینما ایده استفاده شدهای است که در فیلمهای خارجی یا داخلی نظایر آن را دیدهایم.»
در ادامه این نشست غلامرضا آزادی صحبتهایش را با طرح این نکته که «قبیله من» یک تمرین سینمایی است،شروع کرد:«قبیله من یک تمرین سینمایی است که هرکسی بخشی از خاطرات خود را در آن میبیند. حدود دو دهه پیش در دنیا و کشور ما مهر و صداقت بود و نگاههای ما سیاسی نبود. دلم نیامد که از آن همه صداقت فیلم نسازم. تا به امروز فیلم در کانادا، آلمان و هندوستان اکران شدهاست و من بازخوردهای خوبی از ایرانیان خارج از کشور و مخاطبان خارجی گرفتهام. در هند چهارهزار نفر این فیلم را تماشاکردهاند و به نظرم دلیل آن استقلال فیلم و وفاداری آن به سینما است.»
مدیر فیلمبرداری «باغ فردوس، پنج بعد از ظهر» افزود: «قبیله من کاردستی دلنشینی است از دورانی نزدیک به ما. در زمان بچگی زمانی که از مدرسه میآمدم پیچ رادیو قهوهخانهها باز بود و من تصادفا آهنگهای ایرانی را میشنیدم در فیلم ۳۲ آهنگ از مجموعه گلها انتخاب شده است.»
وی با انتقاد از ساختار فعلی سینمای کشور تصریح کرد: «شرایط سینمای ما به گونهای است که سینماگر مستقل و قدرتمندی در آن بهوجود نمیآید. برای همین سینماگران ما آهسته و بی صدا قهر میکنند و میروند و کسی هم متوجه عدم حضور آنها نمیشود.»
تهیه کننده و مدیر فیلمبرداری «دره شاپرکها» ادامه داد: «من تاکنون ۵۲ فیلم سخت و مستقل را فیلمبرداری کردهام و پادشاه نگاتیو محسوب میشوم. اما امروزه به دلیل دیجیتالی شدن ابزارهای سینمایی تولید فیلم ساده و سینماگران شتاب زدهتر شدهاند. هرکس احساس میکند که با تصویرگرفتن از وقایع اتفاقیه فیلمبردار شده است. این جهش و شتاب سینمای ما را به قهقرا میبرد.»
وی درباره استفاده از نابازیگرها در فیلم «قبیله من» بیان کرد: «هنرپیشههایی که شغلشان بازیگری است نمی توانستند نقش شخصیتهای محلی فیلم را بازی کنند. این بازیگران برای اولین بار جلو دوربین ظاهر میشوند، برنده جایزه اسکار هم نشدهاند اما دلنشین و اصیل هستند.من در این فیلم کارگردانی را و آنها بازیگری و دوبله را تجربه کردند. چراکه به علت مشکلات صدابرداری مجبور شدیم آنها را به استودیو ببریم تا به جای خودشان حرف بزنند.»
آزادی ضمن انتقاد از نگاههای سیاست زده در آثار سینمایی اشاره داشت: «سینمای ما تبدیل شده به نمایشگاه اعتیاد، فقر و مشکلات اجتماعی. تقریبا در تمام فیلمها پرداختن به فرهنگ اصیل ایرانی و روحیه شاعرمنشی ما فراموش شده و زیر سایه سیاست رفته است. در این صورت جای بهرام بیضایی و امیر نادری در سینمای خالی است.»
مدیر فیلمبرداری«ماه پیشونی» درباره دلیل روی آوردنش به کارگردانی توضیح داد: «من جزو پرکارترین فیلمبردارهای سینمای ایران هستم. سینما اساسا یک فعالیت گروهی است اما طی سالهای متمادی فعالیتم فیلمنامهای نخواندم که خودم را توی آن ببینم برای همین سعی کردم زیباییشناسی خودم را خلق کنم. بهمن فرمانآرا و علی حاتمی هم در دوره خودشان همین کار را کردهاند. مدیر فیلمبرداری در واقع معمار فیلم است اما معماری در فیلمهای ما از بین رفته است. برای همین دست به ساختن فیلم زدم و فیلم دوم و سومم نیز آماده است.»
وی در پاسخ به سوالی پیرامون شیوه ساخته شدن «قبیله من» گفت: «این فیلم برای تز پروژه پسرم در دانشگاه پاریس ساخته شد. فیلم در واقع با نگاتیو ساخته شده که بعدا به دیجیتال تبدیل شده است. حدود ۸۵ درصد از قصه فیلم واقعی است و برگرفته از خاطرات جزیی خودم است. زمانی که در سپاهی دانش بودم آن را نوشتم و قصد ساخت آن را داشتم اما مدام ساخت آن به تاخیر افتاد. بعد از این همه سال اصفهان در جریان جنگ و انقلاب خراب شد و سازمان یونسکو اصفهان و جلفا را تعمیر کرد.»
مدیر فیلمبرداری «نصف مال من، نصف مال تو» درباره اکران «قبیله من» پس از چهارسال هم عنوان کرد:« این فیلم فیلمی غیرسیاسی است که چندین سال گرفتار سیاست شد. من با این فیلم میخواستم زیباییشناسی فراموش شده فیلمها را یادآوری کنم. چون آدمی وطن پرست هستم. این فیلم نماینده ایران در موزه «لوور» است. این موزه هفتهای به نام هفته صفویه دارد، ولی هیچ فیلمی از ایران وجود نداشت که در موزه به نمایش گذاشته شود. دلیل این انتخاب ایرانی بودن فضای فیلم است.»
انتهای پیام/