نامه علی رهبری به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: تمام تصمیمات موسیقی زیر دست 3 نفر است/ مافیا تمام امور موسیقی را در دست گرفته
به گزارش گروه فرهنگی آنا متن این نامه به شرح زیر است:
«خدمت وزیر محترم فرهنگ و ارشاد
جناب آقای دکتر سید رضا صالحی امیری
به عنوان یک موزیسین حرفه ای ایرانی و ایراندوست قدرت تبریک عرض کردن خدمت جنابعالی را ندارم، زیرا میدانم وزارتخانه ای که در اختیار شما باقی گذاشته اند تا آنجایی که به موسیقی و موسیقیدانها مربوط میشود در بدترین روزهای تاریخ موسیقی ایران است. ریاست جمهوری جناب دکتر روحانی و انتخاب جناب آقای علی جنتی، امیدی بی نظیر در موسیقیدانهای ایرانی چه در داخل و چه خارج از ایران به وجود آورد ولی متاسفانه نه تنها این امید به نا امیدی تبدیل شد بلکه وضع موسیقی مملکت از زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی و احمدی نژاد هم بدتر شد.
اگر شما میخواهید واقعا این وضعیت را درست کنید باید از پایه شروع بفرمایید، پایه ای که در این لحظه بسیار خراب است و اگر علاقه داشته باشید به آسانی کشف خواهید کرد که شما که هم اکنون وزارت فرهنگ را در اختیار گرفته اید در کشورتان از بهترین و باسواد ترین استادان ، نوازندگان و آهنگسازان ایرانی برخوردارهستید، ولی وزارت ارشاد تمام تصمیمات و اختیاراتش از زمان آقای خاتمی تا به حال به دست چند نفر انگشتشمار بوده است.
بنده خودم شاهد بودم که بزرگترین دغدغه آقای معاون وزیر در ۱۴ ماه اقامت من در ایران به هیچ وجه ارتقاء سطح موسیقی و کیفیت کار جوانان نبود بلکه نگرانی اش فقط متوجه رضایت این گروه سه نفره یعنى آقایان محمد سریر ، داوود گنجه ای و حمیدرضا نوربخش بود . چند نفری که با استفاده از بودجه خود وزارت ارشاد تمام امور را در دست داشته اند ، گروهی که به صورت سیستماتیک مافیایی برای خودشان، افرادی راجمع کرده و به این ترتیب آنقدر قدرت گرفته اند که در مورد انتخاب اغلب پست های وزارت ارشاد و حتی معاونت هنری و مدیر کل دفتر موسیقی و غیره دخالت داشته اند. گروهی که با استفاده از قدرت خانه موسیقی خواستههایشان را به بهانه شورایی بودن و دموکراسی در تمام امور هنری مملکت اعم از وزارت ارشاد ، دانشگاه های مختلف، صداو سیما و غیره تحمیل کرده اند.
جناب آقای وزیر، حتما شما هم بارها شنیده اید که وضع نوازندگان و آهنگسازان ایرانی خراب است. چه کسی میگوید وضع مالی و روحی موسیقیدانهای شهر شما بد است چه کسی میگوید سالهاست به آهنگسازان و نوازندگان ایران رسیدگی نشده است؟ حقیقت ندارد چونکه در کشور ایران زندگی برای گروهی بهاصطلاح موزیسین بهترین زندگی و بهترین محیط کاری در دنیا فراهم شده است. زندگی برای این عده که تعدادشان به ده ها نفر نیز میرسد با مقایسه با تمام شهر های دنیا ، تهران بهترین بهشت کاری و زندگی شده است البته در مقابل صدها نفر موزیسین دیگر که حقشان پایمال شده، بدون اغراق تمام تصمیمهای محیط موسیقی ایران _ حداقل در ۲۰ سال گذشته _ زیر دست گروهی ۳ تا ٥ نفره اداره و اجرا شده است. شاید باورکردنی نباشد، بدون اغراق این گروه، در انتخاب معاون هنری، مدیر کل و مدیر عامل و غیره نیز دخالت میکنند، گروه ها را کنسل میکنند ، دوبار راه میاندازند، تقریبا تمام پستهای وزارت فرهنگ و ارشاد مربوط به موسیقی مستقیم و یا غیرمستقیم توسط این افراد انتخاب شده اند. این گروه به ظاهر کوچک در تمام شوراهای تصمیمگیری در کشور شرکت دارند در خانه موسیقی و در شوراهای دیگر شرکت دارند این گروه به علت کمبود تجربه، وزارت ارشاد را به بنگاه شادمانی تبدیل کردهاند.
در تمام پست ها بدون آزمون و انتخاب بهترین، یکی از طرفداران ، مریدان و فرمانبرداران خود را انتخاب کرده و حق ده ها ایرانی با لیاقت و با استعداد را پایمال کرده اند. برای مثال، چرا باید پست مدیر کل دفتر موسیقی و مدیر عامل بنیاد رودکی که بالاترین پستهای تصمیمگیری موسیقیایی در ایران هستند و از امکانات بی نظیری برخوردارند و هر روز و یا هر ساعت در سرنوشت موسیقی و موسیقیدانها دخالتی مستقیم دارند. آدمهایی که هیچگونه تحصیل و تجربهای در رشته موسیقی ندارند! مگر ما افراد وارد و با صلاحتتر از این افراد نداشتهایم؟ آیا امکان انتخاب در میان صدها فارغالتحصل دانشگاهی ایران وجود نداشت؟ تازه از این بگذریم که این آقایان در تمام فعالیتهای بین المللی هم اختیارات بزرگی دارند که البته در این موارد هم سوابقی ندارند.
بنده ایران را به تصمیم خودم ترک کردم چون در غیر اینصورت مجبور بودم با این افراد که سطحشان بسیار بسیار پایین است کار کنم.
متاسفانه بعد از ترک بنده این افراد ناوارد، آقاى شهرداد روحانی، موسیقیدان بااستعداد موسیقی سبک را بر سر ارکستر سمفونیک آوردند که اصلا با وجود سن حدود ۶۰ سال تا به حال مدیریت هیچ ارکستری را در هیچ کجا نداشته است و تجربهای هم در این رشته ندارد، در حالی که توی تهران چندین رهبر واقعا حرفهای در موسیقی کلاسیک مانند آقایان نادر مشایخی، منوچهر صهبایی، سهراب کاشف و چند جوان بااستعداد دیگر در خارج از ایران وجود دارند که سطحشان اصلا با آقای شهرداد روحانی قابل مقایسه نیست و یا آنکه مدیر عامل بنیاد رودکی آقای بهرام جمالی را به خاطر بی لیاقتی برمیدارند ولی به ایشان شغل مشابه دیگری در انجمن موسیقى ایران میدهند و بهجای ایشان شخص دیگری را میآورند که در انجام این کار تجربه ای نداشته است! اینها تا همینجا هم نتوانستهاند قرارداد تمام وقت و مشخصى با اعضاى ارکسترها ببندند! لازم به یادآوری است که کشور همسایه ما ترکیه بیش از ۲۰ ارکستر تمام وقت دولتی را اداره میکند .
به هر حال جناب آقاى وزیر، این گروه با وجود قبول مسئولیت خانه موسیقی که برای دفاع از حق موسیقیدانها بر پا شده است در شوراهای دولتی حق ده ها موسیقیدان جوان این مملکت را پایمال کردهاند.
خلاصه بنده خودم شاهد بوده ام که آقای وزیر و معاونشان نیز بدون اجازه این دوستان آب هم نمیخورند! اشکال بزرگ این افراد فقط سبک فامیل بازی و رفیق بازیشان نیست چونکه این سنت، گویا در تمام زندگی مردم ایران حکمفرماست ولی مشکل اساسی این کار سطح بسیار بسیار پایین این افراد از نظر علم موسیقى نسبت به صدها موزیسین دیگر ایرانی است .
نوشتن این نامه برای بنده به هیچوجه آسان نبوده چونکه این افراد به بنده هم لطف داشته اند و هیچگاه با بنده مشکل انسانی نداشته اند ولی وظیفه وجدانی و به خصوص حرفه ای بنده را بعد از چندین ماه سکوت به نوشتن آن وادار کرده است. رییس و طراح این گروه دوست عزیزمان آقای دکتر محمد سریر است. شخصی که تا سن حدود ٥٠ سالگی کارمند در وزارت خارجه بوده و در موسیقی واقعا به صورت آماتور فعالیت داشته است. ایشان که دکترایشان در موسیقی نیست با استفاده از وضع مشکل زندگی موسیقیدانها با همکاری چند نفر دیگر راه را برای عدهای معدود دوستان و طرفدارانشان باز کرده و درها را روی صدها موسیقیدان جوان که به حق بعد از انقلاب تعدادشان روز بروز بیشتر شده بستهاند. آقای سریر با همکاری با دوست عزیز داود گنجه ای، نوازنده کمانچه و آقای حمید رضا نوربخش، خواننده سنتی؛ هر کدام گروه کوچکی تشکیل داده و با داشتن سطح فرهنگی بسیار پایین به سبک مافیا تمام امور موسیقی را در دست گرفته اند. از آنجایی که دولت های مختلف در ۲۰ سال گذشته توجه ای به موسیقی و موسیقیدانها نداشتهاند، دست این افراد در تمام دولت های ۲۰ سال گذشته برای انجام هدفهایشان باز بوده است. این آقایان در تمام شورا ها ( با دستمزد بسیار بالا) شرکت و نفوذ داشته اند چه در وزارت فرهنگ و ارشاد چه در خانه موسیقی چه در صدا و سیما و حتی تصمیمگیری مراسم ختم و دفن در قبرستان هنرمندان با این افراد بوده و این ۳ نفر بارها از یکدیگر و بعضی دوستانشان تجلیل کرده و نشانهای مملکت را بین یکدیگر و دوستانشان تقسیم کرده اند. البته با سیستمی بسیار حساب شده، تهدیدهای مختلف و نفوذ فراوان، این گروه چنان به مبارزه با منتقدینشان پرداختهاند که اغلب جرات انتقاد را از دست دادهاند.
در شهری که بیش از یکصد آهنگساز آثارشان نه اجرا و نه ضبط شده، دوستان معدود این افراد از بهترین شرایط مالی برخوردار بوده اند و در نتیجه این افراد و دوستان معدودشان در تهرانِ شما، نه تنها مشکلی نداشته اند بلکه از بهترین سطح زندگی برخوردار بوده اند. اگر تحقیق بفرمایید خواهید دید که آقایان سریر، گنجه ای و نوربخش کارشان به جایی رسیده است که در شورای ارکستر های ملی و سمفونیک تمام قدرت را در دست دارند در صورتیکه این افراد هیچکدام هیچگاه رابطه ای و آشنایى تخصصى با ارکستر نداشته اند. جشنواره فجر که مهمترین جشنواره جمهوری اسلامی است، کامل زیر نظر این افراد اداره میشود و حتی آقای نوربخش را برای دومین بار مدیر این جشنواره کردهاند! واقعا نمیدانم که چه نبوغى در ایشان دیده اند که به همین سادگى و با آنهمه مشکلاتى که در جشنواره قبل بود این مسئولیت را به ایشان داده اند! لازم به یادآوری است که در کشور ما ده ها نفر سطح شان در این رشته ( خوانندگی ) در تجربه و فرهنگ از آقای نوربخش بالاتر است. این افراد از اسم زیبای فجر و احساس مردم باین نام سو استفاده کرده و برنامه ای در سطح بسیار پایین سر هم میکنند. در اغلب شهر های دیگر دنیا حتی در آنکارا و استانبول هم یک چنین برنامه هایی در هفته های معمولی ملاحظه میشود ولی نه در فستیوال ملى کشور که باید ویترینى از بهترینهاى موسیقى در آن باشد!
فکر میکنم شاید آقای وزیر قبلی و معاونشان واقعا دلشان میخواسته که کارها درست انجام شود ولی جلوی این گروه چند نفری نتوانستند بایستند و دربست در اختیار این افراد و منویات آنان بوده اند! دلیلش را شما بفرمایید جناب آقای وزیر! جناب آقاى جنتى که هیچ نگفتند و رفتند! آیا این است پاسخ گویى یک مسئول ارشد در کشور؟! یعنى مطالبات هنرمندان موسیقى آیا واقعا نباید جوابى داشته باشد؟! خواهشا جناب آقاى وزیر، بررسى و جواب بدهید به این معضلات که گریبان موسیقى و موسیقیدانان کشور را گرفته است!
جناب آقای وزیر، در اغلب کشورها قراردادهای مهم و همچنین پست های کلیدى فرهنگى دولتی بهصورت آزمون و مصاحبه انجام میشود ولی در وزارت فرهنگ و ارشاد، فقط این چند نفر ناوارد تصمیم میگیرند! درهمین موضوع ارکسترها در تهران امروز و در خارج از ایران چندین رهبر ارکستر وجود دارند که تجربه و سطحشان از آقایان شهبازیان ( رهبر جدید ارکستر ملی) و شهرداد روحانی ( رهبر فعلی ارکستر سمفنیک تهران) بهمراتب بالا تر است! آقای شهبازیان، ترانهساز وآهنگساز موسیقی فیلم است و با وجود سن بیش از ۷۰ سال تجربه زیادی در رهبری ارکستر ندارد ایشان نه تنها در رشته رهبری ارکستر تحصیل نکرده اند بلکه تنها تجربه ارکستریشان فقط این بوده که حدود ۴۰ سال پیش در ارکستر سمفونیک تهران نوازنده ویولن بوده اند و ضمنا ایشان در موسیقی ملی هم تحصیل نکرده اند و رپرتوار هم ندارند! ما رهبران جوانی داریم که قابلیت هنریشان برای رهبری ارکستر به مراتب بالاتر از آقای شهبازیان است و گویا این انتخاب فقط از روی وابستگی ایشان بهاین گروه گرفته شده! در موسیقی کلاسیک هم، ما در ایران و خارج از ایران رهبران ایرانی بسیار بااستعدادی داریم که سطحشان بسیار بالاتر از آقای شهرداد روحانی است. ایشان هم در رشته رهبری ارکستر تحصیل نکرده و با وجود سن حدود ۶۰ سالگی تجربه شان بیشتر در موسیقی سبک بوده و در موسیقی کلاسیک تجربه زیادی ندارند و هیچگاه پستی هم در رشته موسیقی نداشته اند. سخن زیاد است جناب وزیر انصافا بررسى بفرمایید و ریشه این مشکلات را بخشکانید تا شاید نهال موسیقى در ایران دوباره جوانه بزند و اهالى هنر هم در این راه همگام شما خواهند بود و براى اعتلاى موسیقى که متعالى ترین هنرهاست از جان مایه خواهند گذاشت.
در خاتمه بنده فقط تقاضایی شخصی دارم: ده ها نوازنده ایرانی هستند که ۱۴ ماه در سال ۱۳۹۴ تا اوایل ۹۵در ارکستر سمفونیک تهران مانند تمام کشورها هر روز زحمت کشیدند و یا بهصورت موقت برای ضبط آثار ۱۲ اهنگساز ایرانی همکاری داشتهاند. به این افراد ۸ ماه حقوق ماهانه یعنی ۳۰ یا ۳۱ روزه پرداخت نشده و بعضی از آنها حتی هیچگونه دستمزدی دریافت نکرده اند. خواهش میکنم دستور بفرمایید این دستمزدها پرداخت شود. در صورت لزوم اقایان باربد بیات و میلاد عمرانلو نمایندگان نوازندگان میتوانند این لیست را در اختیارتان قرار بدهند
با احترام
علی رهبری
رهبر و اهنگساز، فارغ اتحصیل هنرستان عالی موسیقی ملی در موسیقی سنتی و غربی ،و اکادمی وین، برنده مدال طلا و نقره مسابقات جهانی رهبری ارکستر در فرانسه وسوییس، رهبری بیش از ۱۲۰ ارکستر در تمام قاره ها ، مدیر هنری ارکستر های فیلهارمونیک بروکسل، فیلهارمونیک زاگرب، ارکستر پراگ،فیلهارمونیک مالاگا، دارای بیش از ۲۵۰ البوم در بازار بین المللی ودارای بالاترین نشان هنری کشورهای بلژیک،چک و اسپانیا»
انتهای پیام/