بهروز شعیبی: ساخت «سیانور» مهمترین و بزرگترین اتفاق زندگیام بود
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، در ابتدای این نشست و پس از اکران فیلم «سیانور» در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان، کثیریان با توجه به مغفول ماندن تاریخ معاصر ایران در فیلمهای سینمایی، در این مورد که چرا شعیبی به سراغ این سوژه رفته است، سوال کرد.
شعیبی در پاسخ گفت: « کارهایی که به صورت مشترک با محمود رضوی انجام دادهایم بر اساس تصمیمگیری من به تنهایی نبوده است. حمایت رضوی و اعتماد مسعود احمدیان که پژوهش چندین سالهاش را در اختیار ما گذاشت، نقش موثری در این روند داشت. ضمن اینکه روایت تاریخ و دیدن فیلمهای تاریخ معاصر همواره برایم جذاب بوده است. از این دوره تاریخی شناخت کافی نداشتم، پس از پژوهش به شناخت رسیدم و الان از ساخت این فیلم خوشحالم و امیدوارم باز هم چنین امکانی پیش بیاید. گمان میکنم کمبود ساخت فیلمهای تاریخی، بیشتر از آنکه به محتوا مربوط باشد، به مسائل اقتصادی سینما مرتبط است.»
پس از آن سید محمود رضوی در مورد چگونگی ساخت فیلم گفت: «در فرآیند تولید سریالی مرتبط با سالهای 50 تا 56، از طریق یکی از دوستان متوجه شدیم احمدیان در این زمینه فیلمنامهای دارد. متن خود را در اختیار او قرار دادیم تا نظر خود را به ما بگوید و او نیز متن خود را به من داد که بخوانم؛ به همان اندازه که سریال برایم جذاب بود این مقطع از تاریخ هم برایم جذابیت داشت. تصمیم گرفتم برای ساخت فیلمنامه احمدیان اقدام کنم اما مورد استقبال قرار نگرفت. همانطور که چه در تولید و چه در اکران «سیانور»، مسئولین چندان روی خوشی به ما نشان ندادند. در همان زمان شعیبی در ساخت فیلمنامهای که در دست داشت به نتیجه نرسید و این پیشنهاد ما را پذیرفت.»
وی در مورد اینکه خودش و بهروز شعیبی آن مقطع از تاریخ را تجربه نکردهاند، گفت: «یکی از پاشنه آشیلهای فیلم، همین مساله بود. همه میگفتند شما متعلق به نسل بعد هستید و آن دوران را تجربه نکردهاید و به همین دلیل در جشنواره سر فیلم را بریدند. در حالی که فیلمسازانی که در مورد صدر اسلام و تاریخ هخامنشی هم فیلم میسازند قطعا در آن دوران حضور نداشتهاند. ما برای ساخت این فیلم سراغ منابع مکتوب، مصور و همینطور آدمهای آن دوره رفتیم. در حوزه تولید و کارگردانی هم تلاش کردیم به تاریخ و فضای اجتماعی آن دوره تا جایی که امکان دارد وفادار بمانیم.»
در ادامه کثیریان ضمن تاکید بر اینکه برخی دوستانی که آن دوره را تجربه کردهاند فیلمی ساختند که ایرادهای زیادی دارد و در مقابل محمدحسین مهدویان فیلمی در حوزه دفاع مقدس ساخته که قابل تحسین است، در مورد نحوه فیلمبرداری «سیانور» با دوربین 35 میلیمتری سوال کرد و شعیبی پاسخ داد: «این پیشنهاد خوب و انتخاب دقیق علیرضا برازنده بود که با زیرکی از نگاتیوهای کهنه شده استفاده کرد تا حال و هوای آن دوران را بهتر فضاسازی کند. ما در این فیلم دورهای را بازسازی کردیم که دو ذهنیت در خصوص آن وجود دارد؛ نخست فضای خاطره و نوستالژی برای کسانی که در آن دوره حضور داشتهاند. دوم فضای نسل من که از عکسها و تصاویر به آن رسیدهایم. در فیلم به دنبال بافت و جنسی بودم که هر دو قشر با آن همذاتپنداری کنند. حتی به این گزینه فکر کردیم که فیلم را سیاه و سفید بسازیم تا به سینمای آن دوره هم وفادار بمانیم، اما چنین کاری شدنی نبود.»
شعیبی ادامه داد: «برای ساخت فیلم سراغ مراجع و منابع در مورد دهه 50 رفتیم که شامل عکس و تصاویر سینمایی میشد. به عنوان مثال فیلم «کندو» فریدون گله و دیگر فیلمهای شهری آن دوره که خیابانهای تهران را تصویر کرده بودند، تماشا کردیم. در هنگام تحقیق و ساخت این فیلم من به واقعیت اهمیت آثار سینمایی پی بردم و فهمیدم که در دوره کنونی نیز مهم است که در فیلمهایمان و در بستر داستان، از فرهنگ و اتفاقات پیرامونی چیزهایی برای آیندگان ثبت کنیم.»
در ادامه سحر عصر آزاد که به عنوان منتقد در جلسه حضور داشت، به ویژگیهای «سیانور» اشاره کرد و گفت: «بعد از دیدن فیلم به این نتیجه رسیدم که چقدر جزئیات فیلم در یک بستر شناسنامه دار رعایت شده است و این فیلم میتواند شناسنامه دقیقی برای یک مقطع از تاریخ معاصر باشد. فیلم دارای وجوه بسیار خوبی است که باید در جشنواره فیلم فجر از سوی همکارانمان دیده میشد اما متاسفانه این فیلم نصیبی از آرای همکاران نبرد.»
وی افزود: «در فیلم «سیانور» اگرچه قصهای در یک مقطع تاریخی روایت میشود، اما بار سیاسی اجتماعی یا تاریخی فیلم، نسبت به درام سنگینتر نیست. در واقع «سیانور» یک فیلم سینمایی عاشقانه است که زمانه خودش را به درستی تعریف میکند. اینجا قصهای تکراری، با توجه به دوره ای که در آن نشسته برای ما تازه میشود و هویتی نو پیدا میکند. قصه دو راهی عشق و وظیفه، یک موقعیت کلاسیک است و در تاریخ سینما فیلمهای فوقالعادهای به این شکل و در ژانرهای مختلف ساخته شده است. پس مهم است که بتوانیم موقعیتها و قصههایی که بنمایه کلیشهای دارند را به گونهای تصویر کنیم که مخاطبان از گروههای سنی مختلف که امروزه کم حوصله هستند، درگیر فیلم شوند. آن هم در دورانی که مخاطب مورد هجوم انواع آثار دراماتیک است و به تلویزیون ایران هم اکتفا نمیکند.»
عصر آزاد ادامه داد: ««سیانور» در انجام این کار موفق بوده، بدون اینکه کار عجیبی در ساختار روایت انجام دهد. بستر انتخابی فیلم به گونهای بوده که در زمان حال برای مخاطب تازگی داشته و حال و هوایی متفاوت ایجاد میکند. دقت و وسواس سازندگان فیلم باعث شده کسانی که در آن دوره حضور داشتهاند، نتوانند از فیلم گاف بگیرند.»
وی اظهار کرد: «نکته دیگر فیلم جسارت در پرداختن به دورهای از تاریخ معاصر و شخصیتهای واقعی است. به شخصه تا پیش از این نمیدانستم نام دانشگاه صنعتی شریف برگرفته از نام شهید شریف واقفی است. در «سیانور» هم از واقعیتِ مستند وام گرفته شده است و هم شاهد استقلال نگاه نویسنده و کارگردان فیلم هستیم. یکی از دشواری های کار آنها این بوده که تصویرِ دهه 50 به لطف صدا و سیما و فیلمهای به شدت شعاری و تبلیغاتی دهه 60، نخنما شده است. این امر به دلیل آثار یکجانبه و تک قطبی است که به مخاطب تزریق شده است. به عنوان مثال تا اسم یک فرد ساواکی به میان میآید، مخاطب میتواند شمایل کاراکتر را تصور کند، اما در «سیانور» برای ایفای نقش ساواکی سراغ مهدی هاشمی رفتهاند که سابقه ذهنی مخاطب از بازیهای او نیز با این نقش سازگار نیست.»
وی افزود: «کارگردان در این فیلم با هوشمندی توانسته نگاه خودش و نویسنده و بازیگر را به گونهای تلاقی دهد که با دیدن هاشمی تصور ما از مامور ساواک عوض شود. در اینجا با کاراکتری خاکستری مواجه هستیم و مخاطب به لایههای درونیتر زندگی او برده میشود. از این جهت «سیانور» تلاش کرده ذهنیت اولیه مخاطب را بشکند.»
این منتقد در بخش دیگری از سخنانش بیان کرد: «یکی دیگر از ویژگیهای فیلم، تصویر کردن چریک زن است، در حالی که در سینمای ایران نمونه زیادی از آن وجود ندارد. در فیلمهای تک بعدی دهه 60، حتی در فیلمهای خانوادگی و کمدی، زنها همواره در حاشیه بودند چه رسد به اینکه در فیلمهای سیاسی محوریت داشته باشند. در دهه 70 به بعد کاراکتر زن احیا و پویا میشود، اما باز هم فیلم سینمایی نداریم که بتواند تصویری روشن از یک چریک زن به ما عرضه کند. اینکه یک زن چطور بین وظیفه مادرانه و وظیفه سازمانی و چریکی خود دست به انتخاب میزند و اینکه چطور فعالیت سازمانی برای یک مادر آنقدر پررنگ میشود که جنبه مادرانه خود را کنار میگذارد. این شخصیت در فیلم به خصوص برای ما که آن دوره را تجربه نکردهایم، دور از ذهن است و بهنوش طباطبایی تصویر خوب و دقیقی از تردیدها و سرنوشت دردناک او ارائه کرده است.»
در ادامه بهروز شعیبی در مورد وفاداری فیلم به واقعیت توضیح داد: «ما مبنا را بر ارتباط و اتفاق کلی گذاشتیم. این فیلم شخصیتهای مهم و تاثیرگذاری دارد که هر یک از آنها داستان مجزا و جذابی دارند. قصه هر یک از آنها آن قدر جذاب بود که در حین ساخت فیلم وسوسه بودیم که به کدام یک از آنها پررنگتر بپردازیم. من مجبور بودم برای اینکه روایت سینمایی داشته باشیم به یکی از این شخصیت ها به صورت متمرکز بپردازم و در تمام بخشهای فیلم سعی کردیم به هیچ عنوان شبیه آثار قبلی و شعارزدگیها و کلیشههای آثار قدیمی نباشد.»
وی ادامه داد: «این اولین بار است که فیلمی با این مضمون و بر اساس واقعیت و با اسامی واقعی ساخته شده است. ما در حقیقت گزینشی از روایات واقعی داشتیم و اقتباسمان را از یک روایت ساختیم. اصل را با اقتباس و ساختار خودمان روایت کردیم. امیدوارم که توانسته باشیم اتفاق اصلی را به درستی بیان کنیم.»
سیدمحمود رضوی در مورد فضاسازی دهه 50 بیان کرد: «آیدین ظریف پیش از این کار مشابهی به عنوان «صد سال به این سالها» داشت که تجربه آن کار و ذهنیتی که بهروز شعیبی داشت موجب رسیدن به فضای فیلم شد. رسیدن به این محدودهها درست است که سخت بود ولی نشدنی نبود. بازسازی و ساخت دکورها عین به عین واقعیت نیست اما خیلی تلاش کردیم نزیک به واقعیت باشد و دردناک بود که در مقایسه با فیلمهای همان دوره حداقل این وجوه فیلم هم در جشنواره دیده نشد.»
شعیبی در پایان سخنانش اظهار کرد: «بهترین اتفاق برای من جایزه نگرفتن در جشنواره بود. زیرا ممکن است سالها بعد طاقت و انرژی الان را نداشته باشم و موجب شد با تلاش فیلم بعدیمان را بسازیم. انرژیمان برای فیلم بعدی بیشتر شد و یاد گرفتیم چگونه به سینما نگاه کنیم. مهمترین و بزرگترین اتفاق در زندگی برایم این بود که «سیانور» را بسازم.»
در پایان این جلسه اسماعیل مهیندوست که در این نشست حضور داشت در مورد فیلم «سیانور» گفت: «علیرغم گرفتاریهای زیاد فیلم را در جشنواره دیدم و الان هم دوست داشتم دوباره آن را ببینم. فیلم تاریخی سختیهای خودش را دارد. به خصوص که در این کشور بخواهی یک فضای قدیمی را بازسازی کنی امکان لجستکی لازم را نداری.»
وی ادامه داد: «برای ساخت آثار دفاع مقدس میتوان به شهرک دفاع مقدس رفت اما برای فیلمهایی در این مقطع از تاریخ میزانسنی بر اساس واقعیت به سختی پیدا میشود. هم نسلان ما شاید اطلاعاتی در این رابطه داشته باشند اما باید دید کسی که آن دوران را تجربه نکرده چقدر با این ماجراها ارتباط برقرار میکند و آیا مسائل سیاسی درون یک تشکیلات سیاسی در یک فیلم سینمایی منتقل شده و از چه درجه اهمیتی برای گروه سازنده برخوردار بوده است.»
انتهای پیام/