تصمیمگیری فرهنگی بدون چارچوب نظری و ایدئولوژیک ممکن نیست
به گزارش خبرگزاری آنا، حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، در این جلسه که با حضور صاحبنظران حوزههای فرهنگی و اجتماعی برگزار شد، با اشاره به نظریه طبقهبندی سیستمها اثر یک دانشمند آمریکایی، گفت: وی سیستمها را از سادهترین (مانند سلولهای زیستی) تا پیچیدهترین آنها طبقهبندی کرده است؛ بهطوری که نهمین و بالاترین سطح، سیستمهای الهی یا ملکوتی و سطح هشتم را سیستمهای اجتماعی عنوان میکند.
استاد خسروپناه افزود: این یعنی حتی با وجود پیشرفتهای چشمگیر در علوم انسانی، هنوز هیچیک از متفکران، حتی استادان تمام جامعهشناسی، روانشناسی یا فلسفه، نتوانستهاند سیستم اجتماعی را بهطور کامل درک کنند و ادعای جامعبینی داشته باشند.
وی در ادامه با طرح مثال عدالت، بر این نکته تأکید کرد که هرچند همه جوامع و متفکران به عدالت اعتقاد دارند، اما در تعریف و نحوه تحقق آن، همواره تفاوتهای عمیق و ریشهداری وجود داشته است. از افلاطون و ارسطو در غرب گرفته تا فارابی و ابنسینا در جهان اسلام، و از شهید مطهری تا مقام معظم رهبری در عصر حاضر، هرکدام از منظر خاص خود عدالت را تبیین کردهاند. این تفاوتها بیانگر پیچیدگی ذاتی سیستم اجتماعی است، نه نقص در تفکر.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی همچنین خاطرنشان کرد که این پیچیدگی به معنای بیارزشی نظریهپردازی نیست. برخی معتقدند باید از نظریهها فاصله گرفت و فقط به واقعیتها نگاه کرد، اما چنین دیدگاهی درست نیست. هیچگونه کنش آگاهانهای در عرصه اجتماعی، خارج از چارچوبی نظری و ایدئولوژیک ممکن نیست.
وی تصریح کرد: در تمام دنیا هر فرد یا جامعهای، هرچند بهصورت ناخودآگاه، از مبنایی ایدئولوژیک برخوردار است. لیبرالیسم، سوسیالیسم، اسلامگرایی شیعی، وهابیت، یا حتی ایدئولوژیهای صوفیانه، هرکدام الگوی خاص خود را در نظامهای اجتماعی و سیاست عمومی اعمال میکنند.
استاد خسروپناه با اشاره به تفاوتهای میان الگوهای حکمرانی کشورهای اروپایی، توضیح داد که این تفاوتها ریشه در ایدئولوژیهای متفاوت دارد، نه صرفاً در شرایط اقتصادی. تفاوت میان دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا نیز در نوع نگاه به مالیات و مالکیت است؛ هر دو سیستم لیبرال هستند، اما ایدئولوژیهای اقتصادیِ متفاوتی دنبال میکنند.
استاد خسروپناه تأکید کرد که در مباحث فرهنگی و آموزشی نیز که هسته اصلی فعالیتهای شورای عالی انقلاب فرهنگی است، باید با آگاهی از این پیچیدگیها و در عین تکیه بر پشتوانههای اندیشمندانه و ایدئولوژیکِ اسلامی، تصمیمگیری شود. مباحث متعددی از آسیبهای اجتماعی تا بحرانهای فرهنگی جوانان وجود دارد که نیازمند پاسخهای عمیق و مبتنی بر شناخت سیستمی است، نه واکنشهای کوتاهمدت یا سطحی.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، به بحرانهای چندوجهی جهان امروز اشاره کرد و گفت: دنیای معاصر با بحرانهای عمیقی روبروست؛ از بحران هویت و محیط زیست گرفته تا بحران خانواده.
وی با بیان اینکه برخی اصطلاحات رایج درباره نسلهای جدید، مانند نسل زد یا نسل آلفا، از پایههای علمی برخوردار نیستند، گفت: چنین تقسیمبندیهایی اغلب ساخته ذهنهای غربی و القایی هستند و فاقد پشتوانههای روششناختی قویاند.
استاد خسروپناه افزود: در یک پژوهش پیمایشی که اخیراً انجام شد، بیش از ۹۵ درصد جوانان اعلام کردند که همچنان با خانواده خود حس تعلق دارند. این در حالی است که در کشورهایی مانند نروژ یا سایر نقاط اروپای شمالی، این احساس تعلق به خانواده تقریباً از بین رفته است.
وی با اشاره به تجربیات دهسالهاش از گفتوگوهای بینفرهنگی و بینادیانی در سطح جهانی، از جمله حضور در جلسات مشترک با محققان آمریکایی و اروپایی در کشورهایی مانند نروژ و همکاری با مؤسسه صلح نوبل، تصریح کرد: در این گفتوگوها، مکرّراً بر این نکته تأکید میشد که در اروپای معاصر، مفهوم خانواده بهشدت دگرگون شده است. زندگی مشترک بدون ازدواج، فقدان عقد کلیسایی یا مذهبی و حتی فرزندآوری بدون پیوند حقوقی، امری عادی محسوب میشود.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی هشدار داد که برخی از چالشهایی که در کشورهای غربی مانند بحران تنهایی یا خودکشی جوانان دیده میشود، در ایران هنوز بهصورت ساختاری شکل نگرفته، اما باید با هوشیاری فرهنگی از ورود آنها جلوگیری کرد. در برخی کشورها، وزارتی با عنوان «وزارت تنهایی» تشکیل شده است! این نشاندهنده عمق بحرانهایی است که در آن جوامع رخ داده است.
وی به گفتوگوهای ۲۰ ساله خود با واتیکان اشاره کرد و گفت: در این تعاملات، نمایندگان کلیسای کاتولیک بهطور مکرّر تأکید میکردند که اسلام ایرانی، بهویژه در رویکرد شیعی، از عقلانیت، خِردْورزی و تعادل در تفکر برخوردار است. این در حالی است که نگاه برخی دیگر از مذاهب یا گرایشهای اسلامی را کمتر عقلمحور میدانستند.
استاد خسروپناه افزود: خِردْورزی، در واقع، هسته فرهنگ ایرانی است، از شاهنامه فردوسی تا بوستان و گلستان سعدی. فردوسی در «خردنامه» خود تقریباً ۱۰ هزار بیت را صرفاً به تبیین ارزش خِرد اختصاص داده است. همچنین، پیش از اسلام، «حکمت خسروانی» هم مبتنی بر همین مفهوم بود.
وی توضیح داد که واژه حکمت جزء خاص فرهنگ و زبان فارسی است. قرآن کریم نیز حکمت را بهصورت خاصی به پیامبر اکرم (ص) نسبت داده است: «وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ». حکمت، در اینجا، فراتر از دانش یا فلسفه است؛ گوهری است که در کنار وحی، راهنمای عمل و اخلاق است.
استاد خسروپناه به ضرورت بازتعریف الگوی حکمرانی فرهنگی و آموزشی در کشور اشاره کرد و تأکید کرد که باید از مفهوم غربی گاورمنت (Government) به سوی گاورننس (Governance) حرکت کرد، یعنی حکمرانی مبتنی بر مشارکت، هوشمندی فرهنگی و عمق اندیشمندانه، نه صرفاً مدیریت اداری.
وی انتقاد کرد: ما در سیستم آموزشی هنوز نتوانستهایم حتی به سطحی برسیم که دانشجویان بتوانند متون تخصصی انگلیسی را بفهمند، نه اینکه انگلیسی صحبت کنند، بلکه بتوانند مستقیماً به منابع اصلی دسترسی داشته باشند. این ضعف، ریشه در الگوی نادرست حکمرانی آموزشی ما دارد.
استاد خسروپناه کتاب «مدرسهای برای زندگی» را به عنوان الگویی موفق در حوزه آموزش عمومی معرفی کرد و گفت: این کتاب، الگویی برای تحول در نظام مدرسهمحور است. در اصفهان، این رویکرد در برخی مدارس پیاده شده و نتایج شگفتانگیزی داشته است؛ دانشآموزان با شوق و عشق از مدرسه خارج میشوند و از زندگی در فضای آموزشی لذت میبرند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، با تأکید بر ضرورت داشتن یک الگوی جامع حکمرانی تعلیم و تربیت، خاطرنشان کرد که این الگو باید مبتنی بر اصولی باشد که دارای پشتوانههای فلسفی، تئوریک و ایدئولوژیک باشد.
وی با اشاره به تجربه موفق مدارس زندگیمحور در اصفهان گفت: در این مدارس، هنگامی که دانشآموزان از کلاس خارج میشوند، بهجای خستگی و بیحوصلگی، کتابهایی را در دست دارند که بر اساس برنامهریزیهای مهارتی و تربیتی طراحی شدهاند. حتی در مقطع ابتدایی، مثلاً برای دختران، درسهایی طراحی شده که میتواند بهعنوان الگویی قابل تعمیم به همه مقاطع مورد استفاده قرار گیرد.
استاد خسروپناه افزود که برخی صاحبنظران معتقدند باید دروس دینی را نه بهصورت جداگانه، بلکه در بافت دروس دیگر آموزش داد: البته این رویکرد هنوز در مراحل آزمایشی است، اما بازتاب خوبی داشته است. مهم این است که هر الگوی آموزشی، باید در چارچوبی استوار قرار گیرد که فراتر از سلیقههای فردی است، چارچوبی که ریشه در هویت تمدنی، ایدئولوژی اسلامی و فلسفه آموزشی جامعه داشته باشد.
وی با قاطعیت گفت: هر کس در این عالم که بگوید «من ایدئولوژی ندارم»، یا دروغ میگوید یا بیهویت است. ایدئولوژی یعنی مرامنامه زندگی؛ یعنی سیستم باورها و ارزشهایی که جهتگیریهای ما را رقم میزند. بنابراین، پرسش اصلی این است: الگوی حکمرانی تعلیم و تربیت ما، بهعنوان جامعه، نظام و شورای فرهنگی چیست؟
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی به آسیبهای اجتماعی، بهویژه دخانیات، پرداخت و گفت: وقتی در شورای عالی انقلاب فرهنگی پروژهای برای مقابله با سیگار را آغاز کردیم، با حملههای شدیدی از سوی گروههای مختلف مواجه شدیم. درحالیکه سیگار اولین عامل گرایش به مواد مخدر و یکی از پرمرگومیرترین عوامل بیماریهای تنفسی است.
وی افزود: جالب اینجاست که در حوزههای دیگر، ما تحت تحریم هستیم، اما سیگار آمریکایی با وجود تحریمها، در همین تهران بستهبندی میشود. شرکتهای آمریکایی، تحت پوشش برچسبهای ژاپنی و انگلیسی، سالانه صدها میلیارد نخ سیگار در ایران تولید میکنند. در همین کارخانهها، کارکنان ایرانی، تحت شرایطی کاملاً غربی و مدرن کار میکنند.
دبیر شورا هشدار داد که رسانههای خانگی بهطور مداوم سیگار کشیدن را نمایش میدهند و این موضوع، در شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد پیگیری جدی قرار گرفته است. اما نباید فراموش کرد که این شورا تنها نیست؛ باید خانوادهها، معلمان، دانشآموزان و دانشجویان نیز در این مسیر مشارکت فعال داشته باشند. چگونه میتوانیم دربارهای چیزی صحبت کنیم که آن را نمیشناسیم؟
استاد خسروپناه سپس به نقش تاریخی شورای عالی انقلاب فرهنگی در تحولات علمی و فرهنگی کشور اشاره کرد: تأسیس دانشگاه تربیت مدرس، ایجاد مرکز نشر دانشگاهی و تأسیس سازمان تدوین کتب علوم انسانی(سمت)، تصویب بنیاد ملی نخبگان، ایجاد صندوق حمایت از پژوهشگران و تأسیس دانشگاه فرهنگیان با اختیارات مستقل و.. همه با مصوبات شورای عالی بوده است.
وی گفت: امروز دانشگاه فرهنگیان، که سه سال پیش جایگاه علمی چندانی نداشت، حالا هیئت جذب مستقل، سامانه ممیزی مستقل و آییننامه ارتقای علمی مستقل دارد.
استاد خسروپناه به اصلاح سیستم سنجش و کنکور پرداخت و گفت: کنکور تستی، سیستمی حافظهمحور و ضدخرد است. ۱۲ سال مجلس تصمیم داشت که معدل سالانه در کنکور تأثیر داشته باشد، اما اجرا نمیشد. وقتی مسئله به شورای عالی انقلاب فرهنگی سپرده شد، در دوران ریاستجمهوری آقای روحانی اولین مصوبه تصویب شد، اما باز هم اجرا نشد. در دولت شهید رئیسی هم این مصوبه تصویب شد، اما تنها زمانی که وزیر آموزش و پرورش تعهد کرد، اجرای آن آغاز شد.
وی افزود: در دو سال گذشته که این مصوبه اجرا شده، استادان دانشگاه گزارش دادهاند که دانشجویان جدید، سواد خواندن و درک مطلب قویتری دارند، چرا که کتاب درسی باز ارزش پیدا کرده و تستزنی به حاشیه رفته است.
استاد خسروپناه با بیان اینکه فشارهای زیادی از سوی برخی نمایندگان مجلس، برای بازگشت به سیستم تستی وجود دارد، گفت: برخی حتی با تهدید و تطمیع سعی کردند ما را از اجرای این مصوبه منصرف کنند، اما ما محکم ایستادیم. من شخصاً قول دادهام که این مسیر خردمندِ اصلاح آموزشی تغییر نخواهد کرد.
وی گفت: اجرای یک مصوبه خردمند، آسان نیست؛ نیاز به مقاومت، تعهد و ایمان به آینده جوانان دارد. ما در این راه پابرجا خواهیم ماند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، با اشاره به پیشرفتهای علمی و فناورانه کشور در دهههای اخیر، گفت: دشمن هم اعتراف میکند که ایران امروز در حوزههای پزشکی، نانوتکنولوژی، هستهای، فناوری هوش مصنوعی، کوانتوم و هوا فضا گامهای بلندی برداشته است. امروز مردم دیگر کشورها حتی از اروپا برای پیوند کبد به ایران میآیند، درحالیکه در ابتدای انقلاب، پزشکان از بنگلادش و پاکستان به ایران میآمدند تا درمان کنند.
وی به عنوان نمونههایی از این پیشرفتها، به مجتمع آموزشی-پژوهشی بوعلیسینا و فعالیتهای دکتر ملکزاده حسینی در شیراز اشاره کرد: این مجتمع ۱۵۰ هکتاری، که کاملاً با مشارکت عمومی مردم و بدون دریافت یک ریال کمک دولتی ساخته شده، امروز یکی از بزرگترین مراکز سلامت کشور است. این نوع حکمرانی در سلامت، نشاندهنده قدرت آمادگی مردمی و نخبگان داخلی است.
استاد خسروپناه خاطرنشان کرد که پیشرفتهای علمی کشور، حاصل برنامهریزیهای سیستماتیک شورای عالی انقلاب فرهنگی است: سند نانو دو دهه پیش در شورا تنظیم شد، سپس ستاد نانو در معاونت علمی رئیسجمهوری تصویب شد. امروز ایران در رتبه پنجم جهانی نانوتکنولوژی قرار دارد.
وی گفت: در حوزههایی مانند هوش مصنوعی و کوانتوم، بیشتر نوآوران ما جوانان ۲۵ تا ۳۵ سالهاند، جوانانی که میتوانستند مهاجرت کنند، اما نکردند.
دبیر شورا تأکید کرد که این نخبگان جوان، محصول نظام آموزشی داخلی از مدرسه تا دانشگاه هستند: این بچههای نابغه، از همان مدارس دولتی و غیر دولتی بیرون آمدهاند. البته اگر معلمان ما جهادگر، مخلص و زحمتکش نبودند، اگر دانشآموزان ما باسواد نمیشدند، هیچکدام از این دستاوردها امکانپذیر نبود.
استاد خسروپناه ضمن اشاره به تجربه شخصی خود از دوران جنگ تحمیلی، گفت: من هشت سال جنگ را با شهدا و جوانان آن روز سپری کردم. اما امروز میبینم که تعهد جوانان به علم و فناوری، از تعهد آن دوران هم بیشتر است.
وی در عین اینکه از بحرانهای فرهنگی نسل جوان سخن گفت، به هشدارهای خود در کتاب جریانشناسی ضدفرهنگها اشاره کرد: من از آن زمان به لمپنیسم فرهنگی و شیطانپرستی به عنوان جریانهای تخریبگر هشدار دادهام و امروز نیز در میان جدیدترین جریانهای ضدفرهنگی حضور دارم و میدانم چه میگذرد.
اما وی هشدار داد که تنها دیدن منفیها، دیدگاهی ناقص است، آسیبها را باید دید و برخورد کرد، مثلاً اگر کسی به ملت خیانت کرده، باید مجازات شود، تعارف جایی ندارد. اما هزاران نفر دیگر، با تولید مواد اولیه و وارد کردن بخش محدودی از این حوزه، داروی ایران را از ۷۰ درصد وابستگی به ۹۷ درصد خودکفایی رساندهاند.
استاد خسروپناه از رضایت جامعه از عملکرد دستگاههای امنیتی و قضایی خبر داد: بر اساس یک پیمایش ملی، بیشتر مردم از نحوه برخورد با مفاسد راضی هستند. دنیا عالم تضاد است؛ هم فساد وجود دارد، هم سلامت. اما ما گاهی فقط منفیها را پررنگ میبینیم.
وی همچنین خواستار توسعه رشتههای درمانی مبتنی بر هنر و ورزش شد: وزارت علوم باید رشتههایی مانند هنر درمانی و توانبخشی هنری را در سطح دانشگاهی گسترش دهد. رشتهای به نام ورزش درمانی هنوز در نظام آموزشی ما جایگاه رسمی ندارد، درحالیکه آزمایشها نشان دادهاند، حتی یک ساعت سوارکاری در هفته میتواند حرکات ناهنجار عصبی را کاهش دهد.
استاد خسروپناه در پایان با قدردانی از همه همکاران، نخبگان و جوانان کشور، سخنانش را با این جمله به پایان رساند: اولین منبع امید، دیدن ظرفیتهای مثبت جامعه است. بیاییم هم آسیبها را ببینیم، هم امیدها را بکاریم و با هم، برای ساختن ایرانی فرهنگی، اسلامی و پیشرفته، گام برداریم.
انتهای پیام/