تئاتر؛ آینهای زنده برای نقد جامعه و بیداری فکری مخاطب
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، تئاتر یکی از تأثیرگذارترین هنرهای نمایشی است که فراتر از سرگرمی، به عنوان فضایی برای بازتاب واقعیتهای اجتماعی، فرهنگی و انسانی عمل میکند. تئاتر یکی از قدیمیترین و تأثیرگذارترین هنرهای نمایشی است که نقش مهمی در شکلدهی فرهنگ، اندیشه و جامعه ایفا میکند. اهمیت تئاتر از چند جنبه قابل بررسی است: تئاتر بازتابی زنده از مسائل، دغدغهها و تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است و میتواند نقدی صادقانه و بیپرده از واقعیتهای جامعه ارائه دهد. از سویی برخلاف بسیاری از سرگرمیهای صرف، تئاتر مخاطب را به تفکر عمیق، تأمل و گفتگوی سازنده دعوت میکند و زمینهساز تغییر نگرشها و رفتارها میشود. از سوی دیگر تئاتر با نمایش زندگی واقعی و احساسات انسانی، امکان ایجاد همدلی و درک بهتر بین افراد را فراهم میکند و پل ارتباطی میان فرهنگها و نسلها میسازد.
مهدی امیری، نویسنده و کارگردان فعال در هنرهای نمایشی که آثار متعددی، چون «میزامپلی»، «کاستلانو»، «پارتیزان» و «اتاق سبز» از او تاکنون وارد بازار نشر شده است و نمایشهایی مانند «خانه عروسک» و «پارتیزان»، «قرمز و دیگران»، «رقص کاغذ پاره ها»، «نیرنگهای اسکاپن»، «پنح نفر و نصفی» را در مقام کارگردان تا کنون ذر کارنامه خود به ثبت رسانده و دانش آموخته کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر تهران است.
امیری، در گفتوگو با خبرنگارخبرگزاری آنا از ورود خود به دنیای پرچالش تئاتر و فلسفه کاریاش سخن گفت و عنوان کرد:همه چیز با یک آگهی آموزشگاه تئاتر در میدان انقلاب آغاز شد، جایی که شاید بسیاری فقط از آنجا رد میشوند، اما برای من دریچهای به جهانی دیگر گشود. وارد کلاس بازیگری استاد خمسه شدم و پس از آن به تحصیل تخصصی در حوزه تئاتر و نمایشنامهنویسی پرداختم. دیدن نمایش «جنایت و مکافات» نقطه عطفی بود که مرا متقاعد کرد تئاتر، آنهم نه صرفاً سرگرمی بلکه عرصهای برای بیان حقیقت است؛ هرچند میدانستم ساختار صنفی این حوزه پر از ضعف و مشکلات است.
امیری که ابتدا بازیگری را انتخاب کرده بود، اما به سرعت از آن فاصله گرفت، درباره انگیزهاش گفت: بازیگری برای من سادهتر و کمدردسرتر بود، ولی باور دارم تئاتر باید همواره در حال تحول باشد و افکار مخاطب را به چالش بکشد. متأسفانه بیشتر اجراها روی خنده و گریه تمرکز دارند، بدون اینکه مخاطب را به تفکر دعوت کنند. به همین دلیل تصمیم گرفتم خودم نویسندگی کنم و سپس کارگردانی، تا صدای جامعه را به شیوهای نو و چالشی به گوش برسانم.
وی افزود: اولین تجربه کارگردانیام با نمایش «خانه عروسک» همراه بود؛ تجربهای که نه تنها شیرین نبود بلکه مملو از سختی و چالش بود. بازیگران حرفهای نبودند، بودجه و امکانات کم بود و حتی مجبور شدم خودم نقش سنگینی را بازی کنم. اما این سختیها برای عاشقان تئاتر چیزی جز شعف و لذت واقعی نیست. تئاتر برای من زندگی است، نه صرفاً یک هنر.
امیری درباره سبک کارگردانیاش با صراحت گفت: من قلم خودم را کارگردانی میکنم؛ قلمی که رسالتش بیان حقیقت بدون دخل و تصرف است. برای من متن اصل است و همه چیز باید در خدمت متن باشد. برخلاف بسیاری که صحنه را با اکسسوار و حرکات بیهدف شلوغ میکنند، من ترجیح میدهم همه چیز به نفع کلمات و جملات کلیدی باشد. ما روی صحنه، کارگر متنیم؛ اگر این را نفهمیم، تئاتر فقط نمایش است نه هنر.
وی گفت: من معتقدم در هنر الهامی وجود ندارد. هر کسی باید صدای خود را پیدا کند. تقلید و الهام گرفتن فقط مُسکنی زودگذر است. نمایشنامههایم حول محور مسائل فرهنگی و اجتماعی تأثیرگذار بر قشر جوان است؛ فشارهای مدیریتی، فجایع امپریالیستی که عمدتاً در غرب رخ میدهد و جولان فرهنگی بیگانه در کشور ما که متأسفانه به کمدی سیاه بدل شده است.
امیری درباره پروژههای اخیرش گفت: در آخرین اثرم سعی کردم مضرات حکومت سکولار و مشکلات اجرایی آن را به صراحت به مخاطب نشان دهم. شاید برای برخی این جسارت خوشایند نباشد، اما هنر باید آینه تمامنمای جامعه باشد. ما هدف واحدی داریم: بیدار کردن مخاطب نسبت به استثمار سیاسی و اجتماعی. وقتی فرهنگ ما در معرض تهدید است، وظیفه هر هنرمند است تا صدای حقیقت باشد. برنامه دارم با ایجاد رویدادهای خوانش متن، نسل جوان را با اهمیت واقعی نمایشنامه آشنا کنم.
وی در پاسخ به سوالی درباره موانع و مشکلات مسیر پیش رو، امیری با لبخندی تلخ گفت: نبود امکانات، کمبود بودجه و فروش پایین، مشکلاتی است که هر هنرمند تئاتر با آن دست و پنجه نرم میکند. اما اگر عاشق نباشید، این مسیر اصلاً قابل تحمل نیست. اگر فکر میکنید کارگردانی صرفاً اجرای صحنهای است، سخت در اشتباهید. پایه و اساس کار، نمایشنامهخوانی است. خود را از دلمشغولیها دور کنید و کار را با متن آغاز کنید.
امیری درباره علاقهاش به دیگر هنرهای نمایشی گفت: اپرا و فیلم کوتاه دو حوزهای است که به شدت جذبم میکند. تئاتر باید فلسفه و زندگی را به مخاطب منتقل کند، نه صرفاً سرگرمی. اگر تئاتر نتواند حقیقت را به شکل تابناک و ماندگار به مخاطب برساند، وجودش بیمعناست. تئاتر فرصتی است برای دیدن حقیقت زندگی و فلسفه آن. به این هنر احترام بگذارید و بدانید کلمات نماینده حقیقتاند؛ حقیقتی که با گذشت زمان هرگز کهنه نمیشود.
انتهای پیام/