ایران در مسیر اصلاح مقطع کارشناسی با نگاه به استانداردهای بینالمللی
فرهاد ابراهیمآبادی، عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی گروه نوآوریهای آموزشی و درسی، در گفتوگو با خبرنگار آنا، با اشاره به رویکردهای جهانی در راستای کاهش طول مقطع کارشناسی، اظهار کرد: مقطع لیسانس باید در بطن نظام آموزش عالی دیده شود.
وی با اشاره به سیستم آموزشی بریتانیا، گفت: دانشآموز یک سال زودتر از ایران در انگلستان بریتانیا وارد نظام آموزشی رسمی میشود و پس از ۱۱ سال تحصیل اجباری (ابتدایی، متوسطه اول و دوم)، دیپلم متوسطه میگیرد. اما برای ورود به دانشگاه، حتماً باید در دورهای بهنام A-Level شرکت کند که دو سال طول میکشد و در آن، دروس پایه و تخصصی را میگذراند.
ابراهیمآبادی افزود: دانشجوی انگلیسی قبل از ورود به دوره لیسانس، ۱۳ سال تحصیل رسمی دارد و دانشگاهها بر اساس نمرات دانشجو در دروس پایه دوره A-Level، او را پذیرش میکنند. یعنی دانشگاهها دقیقاً مشخص میکنند که برای پذیرش در رشتههای خاص، داوطلب باید در دروس پایه مانند ریاضی یا فیزیک، نمره مشخصی کسب کرده باشد و در ادامه، مقطع لیسانس برای وی سه ساله خواهد شد که به علت ۱۳ سال تحصیل دانش آموز در مدرسه کاملا منطقی است.
سهساله شدن لیسانس، میراث مشترک سیستم آموزشی بریتانیا
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی اضافه کرد: این الگو نهتنها در بریتانیا، بلکه در بسیاری از کشورهایی که تحت تأثیر سیستم آموزشی این کشور قرار گرفتهاند مانند سنگاپور، مالزی و هند نیز دیده میشود. در این کشورها نیز لیسانس معمولاً سه ساله است، چرا که پیشفرض آن است که دانشجویان قبلاً دروس پایه را گذراندهاند.
وی، در ادامه به رویکرد جدید جهانی در آموزش عالی اشاره کرد و گفت: امروزه در نظامهای آموزش عالی پیشرفته، ابتدا شایستگیها و ویژگیهای مورد نیاز یک دانشجو (Learning Outcomes) مشخص میشود. سپس، با مشارکت اساتید دانشگاه، نمایندگان صنعت و فارغالتحصیلان، به صورت حرفهای تصمیم گرفته میشود که چه دانش، مهارت و نگرشی باید در طول دوره آموزش داده شود.
ابراهیمآبادی اضافه کرد: بر این اساس، مدت زمان تحصیل، تعداد واحدها و ساختار برنامه درسی همگی بر اساس هدف نهایی یعنی تربیت یک فارغالتحصیل شایسته طراحی میشوند. این رویکرد، دوره لیسانس را از یک ساختار ثابت و زمانبندیشده، به یک فرآیند هدفمند و انعطافپذیر تبدیل میکند.
وی تأکید کرد که برای اصلاح نظام آموزش عالی در ایران نیز باید از این دیدگاه جامع و نظاممند استفاده کرد و مقطع لیسانس را نه بهتنهایی، بلکه در پیوند کامل با مراحل قبلی و نیازهای جامعه مورد بازنگری قرار داد.
درسگرفتن از اتحادیه اروپا برای تعیین طول مقطع لیسانس
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی با اشاره به تجربه اتحادیه اروپا، گفت: پس از شکلگیری اتحادیه اروپا، کشورهای عضو برای رفع ناهماهنگیهای موجود در نظامهای آموزشی، دو محور اصلی را در دستور کار قرار دادهاند، یکی ویژگیهای فارغالتحصیل و دوم طول مقطع تحصیلی بود. در این راستا، چارچوب اروپایی مدارک تحصیلی (EQF) تدوین شد که در آن، دورههای لیسانس معمولاً بین ۳ تا ۴ سال با توجه به شرایط هر کشور در نظر گرفته میشوند، البته بستگی به کشورها متفاوت دیده میشود.
ابراهیمآبادی، افزود: این رویکرد تنها مختص اروپا نیست. مناطق دیگری مانند جنوب شرق آسیا، آفریقا و کارائیب نیز چارچوبهای منطقهای خود را برای مقاطع تحصیلی تدوین کردهاند. بر این اساس، هر کشور باید چارچوب ملی مدارک تحصیلی خود را با توجه به این استانداردهای منطقهای و بینالمللی تنظیم کند.
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی توضیح داد: پس از تدوین چارچوب ملی، چارچوبهای تخصصی در حوزههایی مانند مهندسی، حقوق، پزشکی، پرستاری و کشاورزی توسط نهادهای ذیصلاح تهیه میشوند و به دانشگاهها ابلاغ میگردند. این چارچوبها استقلال دانشگاهها را تضمین میکنند، اما در عین حال، فضایی ساختاریافته برای اطمینان از کیفیت و قابلیت مقایسه مدارک فراهم میآورند.
ابراهیم آبادی تأکید کرد: در حال حاضر، هم گرایی بین نظام آموزش عالی جهان شکل گرفته است، اگر قصد تصمیم گیری داریم، باید چارچوبها و استانداردهای بین المللی در سرفصلهای درسی مشاهده شود.
وی همچنین به رویکرد دستاوردمحور (Outcome-Based) در آموزش عالی اشاره کرد و گفت: امروزه دانشگاههای مطرح جهان بر این اصل استوارند که دانشجو باید به شایستگیهای مشخصی از جمله مهارتهای شغلی و درآمدزایی دست یابد. حتی تخصیص بودجه عمومی به دانشگاهها در بسیاری از کشورها به میزان دستیابی به این اهداف بستگی دارد.
مطالبه استاد دانشگاه برای حذف دروس تکراری
ابراهیمآبادی با اشاره به انعطافپذیری در ارائه دروس، گفت: اگر دانشجویی از طریق دورههای معتبر آنلاین، آموزشهایی مانند زبان انگلیسی (مثلاً با ارائه مدرک آیلتس) یا دروس عمومی را گذرانده باشد، نباید مجبور شود دوباره آنها را در دانشگاه بگذراند. این رویکرد نهتنها از تکرار غیرضروری جلوگیری میکند، بلکه هزینهها را کاهش داده و زمان تحصیل را بهینه میسازد.
وی تأکید کرد: برنامه هفتم توسعه نیز بر جذب دانشجویان بینالمللی و گسترش تبادلات دانشجویی و اساتید تأکید دارد و این اهداف بدون هماهنگی با استانداردهای جهانی میسر نخواهد بود. بنابراین، هماهنگی با چارچوبهای بینالمللی نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای نظام آموزش عالی کشور ماست.
نرخ اشتغال، مبنای پذیرش دانشجوی جدید در دانشگاههای جهان
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در پایان تأکید کرد: دانشگاههای مطرح دنیا موظف به اعلام نرخ اشتغال فارغ التحصیلان خود هستند تا متناسب با آن بتوانند دانشجوی جدید جذب کنند؛ این مسئله نکته بسیار مهمی است؛ چرا که این موضوع را مطرح میکند که اگر فارغ التحصیلی بیکار است، نباید پذیرش دانشجویان نوورود انجام شود.
انتهای پیام/