صفحه نخست

آناتک

آنامدیا

دانشگاه

فرهنگ‌

علم

سیاست و جهان

اقتصاد

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

همدان

هرمزگان

یزد

پخش زنده

۰۷:۵۰ | ۰۵ / ۰۷ /۱۴۰۴
| |
اعظم پشت‌مشهدی در گفت‌و‌گو با آنا

زخم عمیق مجروحان شیمیایی جنگ هرگز کهنه نمی‌شود

نویسنده کتاب «من شهید نیستم!» گفت: پدرم جانباز شیمیایی بود و سال‌ها با آن رنج جان‌کاه زندگی کرد. بدون شک در نوشتن این کتاب، تجربه زیست خودم و درکی که از وضعیت جانبازان شیمیایی داشتم و با پوست و استخوانم آنها را لمس کرده بودم، تأثیر فراوانی داشت.
کد خبر : 999689

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، کتاب «من شهید نیستم!» به قلم اعظم پشت‌مشهدی، خاطرات جانباز شیمیایی محمد میری است. محمد میری از رزمندگان یگان دریایی لشکر ۴۱ ثارالله است که مدت ۵۴ ماه و از سال ۶۲ در مناطق عملیاتی جفیر، هورالهویزه، بستان، طلاییه، آبادان، خرمشهر و در عملیات‌های والفجر ۸، عملیات بدر، عملیات کربلای ۳ (سکوی الامیه)، کربلای ۴ و پاتک طلاییه حضور داشته است.

او در سال ۶۷ به‌عنوان ناخدای شناور والفجر در حین عملیات دریایی در جزایر، شاهد سقوط هواپیمای ایرباس ۶۵۵ بوده که با اطلاع‌رسانی به شناور‌های دریایی، در شناسایی محل سقوط و جمع‌آوری شهدای ایرباس نقش بسزایی داشته است.

اعظم پشت‌مشهدی در این کتاب به گردآوری خاطرات کودکی تا بزرگ‌سالی این رزمنده و جانباز شیمیایی جنگ تحمیلی پرداخته است. انتشارات سوره مهر این اثر را در ۵۰۴ صفحه و بهای ۴۹۵ هزار تومان منتشر کرده است. به مناسبت هفته دفاع مقدس با نویسنده این کتاب گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه می‌توانید بخوانید:

شما خود را در ابتدای کتاب «نگارنده حقیقت» معرفی کرده‌اید. چه دلایلی ممکن است باعث تحریف حقایق زندگی شهدا و جانبازان دفاع مقدس شود؟

بزرگ‌ترین وظیفه و رسالت یک نویسنده، وفاداری به داده‌هایی است که راوی در اختیار او قرار می‌دهد. آنچه باعث تحریف آثار با درون‌مایه دفاع مقدس و زندگی شهدا شده و می‌شود، دخل و تصرف دور از چهارچوب برخی نویسندگان در متن برای زیباسازی و استفاده از عناصر داستانی است. نکتة حائز اهمیت در تولید آثار با موضوع دفاع مقدس، اصل وفاداری نویسنده به حقایقی است که به او سپرده شده و باید در آن لحن و زبان راوی حفظ شود.

شروع کتاب، ماجرای هیجان‌انگیز و غریبی دارد. شما حین مصاحبه‌ها و نگارش کتاب، زندگی جانباز محمد میری را چطور دیدید؟

انتخاب سوژه کتاب «من شهید نیستم!» یعنی آقای محمد میری ماجرای جالبی دارد. در نشست جانبازان شیمیایی هرمزگان با هم آشنا شدیم و شکستگی عمیق روی پیشانی ایشان توجه من را جلب کرد: دقیقاً نقطه عطف کتاب و شهیدشدن راوی در عملیات کربلای سه در سکوی الامیه. بازگشت به زندگی در سردخانه و رنج و مشقت‌هایی که نیرو‌های یگان دریایی در عملیات‌های آبی داشتند از نقاط مغفول‌افتاده تاریخ دفاع مقدس و جنگ تحمیلی در خلیج فارس است. زندگی جذاب و پُرکشش آقای محمد میری من را برای مصاحبه و نوشتن خاطرات ایشان مصمم کرد و به لطف خدا بعد از هفت سال تحقیق و پژوهش به ثمر رسید.

به دور از روایت‌هایی که در رسانه‌های رسمی می‌شود، شما در تجربه تهیه این کتاب، در زندگی جانبازان شیمیایی چه چیز‌هایی دیدید که مردم باید از آن آگاه شوند؟

پدرم جانباز شیمیایی بود و سال‌ها با آن رنج جان‌کاه زندگی کرد. من با تمام وجودم آن رنج را دیدم و احساس کردم. حتی بعد از گذشت سال‌ها از جنگ تحمیلی، هرگز زخم عمیق مجروحان شیمیایی، کهنه نشد و این قشر از آسیب‌دیدگان جنگ، همچنان درگیر مصائب و مشکلات‌شان هستند. بدون شک در نوشتن کتاب «من شهید نیستم!» تجربه زیست خودم و درکی که از وضعیت جانبازان شیمیایی داشتم و با پوست و استخوانم آنها را لمس کرده بودم، تأثیر فراوانی داشت. با توجه به اینکه قبل از نگارش کتاب، پژوهشی کاربردی با موضوع بررسی وضعیت جانبازان شیمیایی و اعصاب و روان در هرمزگان انجام داده بودم، به پشتوانه آن تحقیق و دیده‌ها، برش کوچکی از وضعیت این جانبازان عزیز را به تصویر کشیدم که البته در مقابل رنج بزرگ آنها و خانواده‌هایشان، نقطه‌ای بیش نیست و پرداختن به آنها می‌تواند نگاه و دید جامعه را به این قشر تغییر دهد. نیاز است نویسندگان نگاه عمیق‌تری به مقوله آسیب‌های جنگ داشته باشند و مردم جامعه نیز آنها را بشناسند.

فضای زندگی جانباز میری که در بندرعباس و هرمز بوده است، خواندنی‌های متفاوتی برای مخاطبان غیرجنوبی فراهم آورده است. به نظر می‌آید انتشار کتاب‌های زندگی‌نامه به این صورت که به دوران کودکی و نوجوانی و محیط زندگی رزمندگان هم بپردازد، می‌تواند جذابیت‌های بیشتری نسبت به زندگی‌نامه‌نویسی کلیشه‌ای و کلی داشته باشد. نظر شما چیست؟

بله دقیقاً همین‌طور است. نویسنده تاریخ شفاهی باید به پیشینه، زیست و جغرافیای محل زندگی سوژه توجه کند و به آن بپردازد. پرداختن به مقاطع و زوایای مختلف زندگی سوژه، نشان‌دهنده دید وسیع و جهان‌بینی نویسنده است. بی‌تردید در گذشته هر شخصی، تجربه‌هایی وجود دارد که آینده آن را می‌سازد. اگر نویسنده نتواند سوژه را آن‌طور که شایسته و بایسته است بشناسد و بشناساند، بخش مهمی از وظیفة ذاتی خود یعنی انتقال تجربه و احترام به مخاطب را فراموش کرده است.

اگر کتاب، فصل‌های مختلف داشت، خواناتر شده و چشم را خسته نمی‌کرد. چرا دوره‌های مختلف را فصل‌بندی نکردید؟

در بیشتر قالب‌های ادبی عنوان‌نویسی یا فصل‌بندی در متن مرسوم است؛ اما از آنجا که من میانه‌ای با کلیشه‌ها ندارم ترجیح دادم اثر بدون فصل‌بندی ارائه شود. یکی از ویژگی‌های مهم راوی، داشتن حافظة خوب و به یاد آوردن جزئیات بود که شکافی در آن احساس نکردم و دوست داشتم این توالی و پیوستگی را هم مخاطب حس کند. فصل‌بندی یا عنوان‌نویسی پاگردی است برای استراحت چشم و ذهن مخاطب و نکته تأمل‌برانگیزی است؛ بااین‌وجود به دور از چهارچوب‌های معمول و تقطیع زمان، روایت‌ها و خاطرات پیوسته را در متن قرار دادم.

کدام اتفاق در زندگی جانباز میری برای شما بار عاطفی و معنایی بیشتری داشته است و بسیار تحت‌تأثیر آن قرار گرفته‌اید؟

مقاطع زیادی از زندگی آقای محمد میری برای من بار عاطفی و معنایی داشت؛ اما قسمت‌های مربوط به رودررویی راوی با حوادث مرتبط با خلیج فارس و به‌خصوص حادثه ایرباس ۶۵۵ و جمع‌آوری اجساد شهدا از بخش‌هایی بودند که در زمان مصاحبه و حتی نگارش به‌شدت روی من تأثیر عاطفی داشتند و بار‌ها حین بازنویسی متن گریه کردم.

کتاب دفاع مقدسی دیگر‌ی نیز در دست نگارش یا انتشار دارید؟

بله، هشت عنوان در دست نگارش دارم که دوتای آنها در مرحله بازخوانی نهایی هستند؛ کتاب «نشانی‌ام را از دریا بپرس» خاطرات سه تن از شهدای وزارت دفاع و «جز تو کسی نبود» خاطرات آزاده دکتر خیرالله پروین، عضو حقوق‌دان شورای نگهبان که به‌زودی منتشر خواهند شد. ۶ اثر دیگر در مرحله راستی‌آزمایی محتوای تاریخی هستند که به امید خدا در آینده نزدیک، روند تولید نهایی آنها نیز طی خواهد شد.

انتهای پیام/

ارسال نظر