بازار پرفروش جنین/ بررسی ابعاد حقوقی پدیده رو به افزایش خرید و فروش نوزادان
درخصوص ابعاد حقوقی و قانونی و مسئولیت قانونی مترتب بر مسأله خرید و فروش جنین و نوزادان «شهروند» با محمدرضا زمانی درمزاری (فرهنگ) حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری به گفتوگو نشسته و قوانین موجود در این رابطه را نقد کرده است.
کد خبر : 99917
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، گویا هرچه بازار اقتصادی ایران طی چندسال اخیر کمرونق بوده، بازار خرید وفروش جنین و نوزاد گرم بوده تا جایی که زنگهای هشدار بهصدا درآمدهاند. اخبار و گزارشات متعدد و منتشره در مورد رحم جایگزین، خرید و فروش جنین و نوزادان ارزان و بازخورددهای گسترده رسانهای آن در بین مردم و افکار عمومی، شایبه یک جریان ساماندهیشده و شبکههای انسانی را در اینباره ایجاد کرده است.
خرید و فروش جنین و نوزاد از حیث حقوقی و قانونی چگونه است؟ و آیا در قانون نسبت به آن جرمانگاری شده است؟
درخصوص واگذاری و خرید و فروش جنین باید قایل به تفکیک، نسبت به چند مورد بود.
حالت اول (فرزندخواندگی): این وضع در قالب «فرزندخواندگی» بعد از تولد نوزاد یا کودک بوده که نهتنها منع قانونی نداشته، بلکه به موجب قوانین متعدد نیز تجویز و مقرر شده است. قانون حمایت از کودکان بدسرپرست، مصوب ۲۹اسفند ۱۳۵۳، بند دوم از اصل بیستویکم قانون اساسی، مبنیبر تکلیف دولت به حمایت از مادران و کودکان بیسرپرست و قانون حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست، مصوب ۱۳۹۲ ناظر به این مهم است.
حالت دوم (اهدای جنین و گامت): این روش بهعنوان یکی از شیوههای درمان ناباروی بوده و ناظر به زمان قبل از تولد است. استفاده از گامت جایگزین در تشکیل جنین، یکی از روشهای باروری لقاح خارج رحمی بوده که ضوابط و چارچوبهای آن در بسیاری از کشورها تنظیم و مورد استفاده قرار گرفته است. این حالت نیز به ترتیب مزبور فاقد منع قانونی بوده و در قانون اهدای جنین به زوجین نابارور، مصوب ۲۹ تیر ۱۳۸۲ و بند ۱۷ ذیل ماده ۴ قانون حمایت از خانواده، مصوب ۱/۱۲/۱۳۹۱ پیشبینی و مقرر شده است.
حالت سوم (رحم جانشین) یا مادر قراردادی بوده که به اشتباه از آن بهعنوان «رحم اجارهای» یاد میشود. روشهای نوین کمک باروری یا فنآوریهای کمکی تولیدمثل انسانی (ART)، ازجمله دستاوردهای پزشکی معاصر محسوب میشود؛ شیوههایی که دربرگیرنده تلقیح نطفه به داخل لوله رحم (GIFT)، انتقال نطفه بارورشده به داخل لوله رحم (ZIFT)، تزریق اسپرم به داخل تخمک (ICSI) و لقاح خارج رحمی (IVF) است. در این میان، رحم جایگزین (Surrogacy) یا مادر قراردادی نیز از راههای درمان ناباروری به شمار میرود. این روش، بهخودیخود، شیوه خاصی از فنآوریهای کمکی تولیدمثل انسان نیست، بلکه ناشیاز توافقی است که بر حسب آن، زنی میپذیرد باردار شود و پس از بارداری، کودک را به زوجین متقاضی کودک تحویل دهد.
در رابطه با رحم اجارهای قوانینی وجود دارد؟
در حقوق ایران، ضابطه قانونی نسبت به رحم جانشین تعریف نشده و فاقد قانون خاص در این رابطه بوده و خلأ قانونی آن کاملا مشهود و محسوس است.
در بحث اهدای جنین نگاه قانونگذار چگونه است؟
نسبت به اهدای جنین، قانون اهدای جنین به زوجین نابارور، مصوب ۲۹تیر ۱۳۸۲، تصویب و لازمالاجرا شده است. از اینرو، نظر به فقدان قانون خاص نسبت به استفاده از رحم جانشین، اقدام والدین ژنتیکی و حملکننده جنین یا اشخاص ثالث، نوعا مبتنی بر انعقاد قرارداد خصوصی در چارچوب ماده ۱۰قانون مدنی و با رعایت الزامات مربوط به قواعد عمومی قراردادها و تجویز شرعی حاصله، حسب مورد است، اما این موضوع درخصوص اهدای جنین و گامت متفاوت بوده و طرفین در چارچوب شرایط قانونی مقرر در آن باید عمل کنند.
البته؛ برخلاف اهدای جنین، در روش استفاده از رحم جایگزین، دادگاهها و محاکم قضائی مجاز به صدور مجوز قانونی لازم و صدور رأی در اینباره، جز نسبت به مطالبات یا خسارات موضوع قراردادهای ارجاعی نیستند. علاوه بر این، برخلاف روش استفاده از رحم جایگزین، وضع حقوقی جنین حاصل از اهدای جنین، از حیث نفقه، نسب، وراثت و مانند آن به جهت تصویب قانون خاص و آثار حاصل از آن مشخص است. همچنین، با عنایت به تصویب قانون اهدای جنین- نحوه درخواست و اعمال آن، به ترتیب مقرر در این قانون تعریف و مشخص شده است، اما نسبت به روش استفاده از رحم جانشین، به لحاظ فقدان قانون خاص، روشها و اقدامات طرفین، جز نسبت به امور پزشکی ذیربط و ضروری، بنابر تعدد و تفاوت توافقات و تصمیمات متفاوت خواهد بود.
اما جناب زمانی خرید و فروش جنین، اینروزها قانونمند انجام نمیشود؟
خرید و فروش جنین و کودک نوعا، مشمول واگذاری کلی جنین یا نوزاد متولدشده به شخص یا اشخاص ثالث در قالب خرید و فروش و واگذاری عینی آن است. پدیدهای که متاسفانه، این روزها بسیار شایع و خبرساز شده است. در این وضعیت، نوزاد یا کودک مزبور، حسب توافق اولیه فیمابین پدر و مادر واقعی کودک یا خاندان آنها یا اشخاص ثالث و واسطه!! با مرد و زن متقاضی دریافت آنها، بدون رعایت تشریفات قانونی مربوط به فرزندخواندگی عملی یا حمایت از کودکان بیسرپرست و بدپرست و نیز بدون انعکاس رسمی مراتب به مراجع قانونی و قضائی ذیربط، به صورت پنهانی، مورد مبادله و خرید و فروش موردی یا مکرر قرار میگیرد!
آیا توافق سرپرست یا والدین برای مبادله کودک کفایت میکند؟ مدارک شناسایی و هویتی چگونه صادر خواهد شد؟
صرفنظر از ماهیت حقوقی توافقات آنها در این حالت، نکته مهم و اساسی نسبت به هویت واقعی نوزاد و کودک مزبور و تفاوت و تعارض با هویت غیرواقعی و جاری آنها بوده که به لحاظ عدمرعایت تشریفات قانونی مربوطه، خریداران آنها بهناچار به شیوههای غیرقانونی، نوعا مبادرت به اخذ شناسنامه و مدارک هویتی و تلاش برای منتسبکردن آنها به خود، بهطور غیرواقع برمیآیند و بعضا نیز نسبت به انتقال آن کودک یا نوزاد به خارج از کشور و تحصیل هویت شهروندی جدید برای وی آنجا اقدام میکنند. اقدام مزبور واجد وصف مجرمانه بوده و مستوجب مسئولیت قانونی و جزایی مقرر نیز حسب مورد میتواند باشد. هرچند خرید و فروش نوزادان و کودکان خصوصا از سوی والدین معتاد و بدسرپرست و بیسرپرست، پدیده شایعی است که در روزهای اخیر، محل توجه رسانهها، افکار عمومی و مسئولان مربوطه بوده و هیچ آمار دقیق و مستندی از آن نیز در دست نیست.
در این شرایط پیامدهای مترتب بر کتمان هویت واقعی کودکان خریداریشده، مثلا تقسیم ارث چه میشود؟
در رابطه با پیامدهای مترتب بر کتمان هویت واقعی آن کودکان، در زمان فوت یا متارکه پدران و مادران مفروض و غیرواقعی آنها و یا اقدام بعدی هر یک از آنها در ازدواج مجدد و مخالفت زوج یا زوجه بعدی با تداوم ثبتنام آنها در شناسنامه آنان، حسب مورد بوده تا خود و همسر خویش را نسبت به موضوع وراثت احتمالی آن کودکان بیگناه در آتیه مصون بدارند. در چنین حالتی، مشکلات هویتی و قانونی آن کودکان صدچندان میشود؛ از یکسو، هویت واقعی آنها مشخص نیست و از سوی دیگر، پس از سالها و مناسبات عاطفی و خانوادگی فیمابین با پدر و مادر مفروض آنها، باید در معرض اختلافات آنان به علت جدایی یا تلاش برای خروج احتمالی آن کودکان از شناسنامه خویش در اثنای ازدواج جدید آنها با هدف محرومکردن آن فرزندان از ماترک آتی خود قرار گیرند. سوءاستفادههای احتمالی از آنها در قالب «کودکان کار- کودکان فحشا و...» خود حکایت تاسفبار دیگری است.
با توجه به گسترش خرید و فروش جنین و نوزادان آیا پیامدهای حقوقی و اجتماعی دیگری به جز ارث بر آن مترتب است یا خیر؟
صرفنظر از مسئولیت قانونی و حقوقی، پیامدهای دیگری را میتوان بر شمرد، از جمله:
۱- نامشخص بودن هویت واقعی و حقیقی کودک و پیامدهای احتمالی مترتب بر کشف هویت وی در آینده نسبت به سلامت عاطفی، روحی و روانی آنها.
۲- تاثیر اختلافات خانوادگی فیمابین پدر و مادر مفروض و غیرواقعی (خریدار جنین و نوزاد) بر سرنوشت جاری و آتی آنها از حیث تداوم وضع فرزندخواندگی غیررسمی آنان یا تحقق وضع ماترک و وراثت.
۳- فقدان رابطه عاطفی و ژنتیکی ناشی از عدمانتساب نسبی یا سببی نسبت به جنین و کودک خریداریشده و احتمال رهاسازی آتی آنها و بلاتکلیفبودن وضع ناشی از نامعلومبودن هویت واقعی آنها.
۴- عدمثبت و ضبط مستند و مقرون به واقع هویت جنین و کودکان خرید و فروش شده در مراجع قانونی و رسمی کشور و فقدان هر گونه آمار مستند و مشخص از آنها.
۵- امکان سوءاستفادههای متعدد جنسی، عاطفی، کودکآزاری و فروش مکرر نوزادان مزبور و نیز فحشا و استثمار جنسی آنها و آسیبهای اجتماعی مترتب بر آنها.
۶- منتفینبودن امکان هدایت و تبدیل نوزادان و کودکان خریداریشده در قالب واگذاریهای موقت به شکل «اجاره کودک- کودک کار- کودک تنفروش و...»
در رابطه با علل و عوامل فروش جنین و نوزاد و روند فزاینده آن در جامعه شاید دلایل بسیاری قابل بررسی باشد اما قبل از ورود به عوامل موثر، میخواهیم بدانیم خلأ قانونی تا چه میزان بر این امر تاثیرگذار بوده است؟
به لحاظ خلأ قانونی شدید نسبت به کودکان بدسرپرست و بیسرپرست و عدمحمایت حقوقی و قانونی همهجانبه از آنها در شناسایی و تضمین حقوق اساسی آنان در همه زمینهها و حالات قابل تصور و پیشبینی براساس استانداردهای بینالمللی حقوق کودک، باوجود تعهد بینالمللی دولت ایران در الحاق به پیمان جهانی حقوق کودک و پروتکلهای الحاقی مربوطه. علاوه بر این، باید از عدمبازدارندگی قوانین از حیث مسئولیت قانونی مترتب بر خرید و فروش کودکان و عدمتوجه لازم مقنن نسبت به این پدیده شایع و فزاینده در جامعه از حیث حقوقی نام برد.
باتوجه به قیمت پایین خرید و فروش جنین و نوزاد، شرایط نامساعد اقتصادی والدین اصلی کودک نقش مهمی در این پروندهها دارد! به دلیل عدمتوانایی مالی و درآمدی مناسب پدر و مادر واقعی نوزادان و کودکان در معرض فروش و واگذاری، فقر مطلق و غیرقابل انکار خانوادههای آنها و عدمحمایت دولتی لازم و همهجانبه از آنان برای حفظ و نگهداری، آموزش، درمان و تأمین هزینههای رشد و تعالی کمی و کیفی آنان، باعث میشود شاهد فروش این کودکان باشیم. نبود احساس امنیت نسبت به سلامت، شغل، آینده و سرنوشت نوزادان و کودکان بسیاری از خانوادههای دارای وضع معیشتی و اجتماعی نامناسب، میتواند زمینهتحقق آن را فراهم کند. لازم به ذکر است؛ «امنیت انسانی»؛ از واژگان وارده بر ادبیات حقوق بینالملل و اسناد بینالمللی سازمان ملل بوده که در سالهای اخیر، مورداستفاده متعدد این سازمان، نهادهای کمکرسان به توسعه ملی و سازمانهای غیردولتی و بینالمللی قرار گرفته است.
عدهای معتقدند یکی از دلایل گرمبودن چنین بازاری افزایش ناباروری در زنان و مردان است؟
یکی از این عوامل همین امر است. در شیوع فزاینده ناباروری زوجین جوان ناشی از عوامل محیطی چون آلودگی روزافزون هوای کلانشهرها مانند تهران، وجود گسترده امواج الکترومغناطیس (پارازیتها)، مواد غذایی ناسالم و نگهدارنده، آسیبهای ناشی از زندگی شهری و... و نیاز مبرم آنها به داشتن فرزند، بهمنظور حفظ زندگی مشترک و پرهیز و جلوگیری از طلاق و ازهمپاشیدگی آن، زوجهای جوان را مجبور به انجام چنین اقداماتی کرده است.
نقش و مسئولیت دولت نسبت به سرنوشت اینگونه کودکان و حقوق آنها چیست؟
صرفنظر از آموزههای متعدد و موکد شرعی و مذهبی، تکالیف قانونی مقرر در قانون حمایت از خانواده، مصوب اول اسفند۱۳۹۱، قانون حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست، مصوب ۱۳۹۲، الزامات اساسی مقرر در قانون اساسی، قوانین خاص و آییننامهها و دستورالعملهای مربوطه- تعهدات بینالمللی دولت ایران از حیث الحاق آن به پیمان (جهانی) حقوق کودک، پروتکلهای الحاقی مانند «پروتکل اختیاری- الحاقی به کنوانسیون حقوق کودک درخصوص فروش، فحشا و هرزهنگاری کودکان» در این رابطه، از اهمیت شایانی برخوردار است.
در پی تصویب کنوانسیون مزبور و الحاق ایران به آن و طبق پروتکل مزبور، همکاری کشورها در توسعه فعالیتهای خویش جهت تضمین حمایت از کودک در برابر فروش، فحشا و هرزهنگاری و حق آنها برای حمایت در برابر استثمار اقتصادی و ممنوعیت از اشتغال کارهای زیانبار تأکید شده است. همچنین، ضمن ابراز نگرانی شدید از روند روبه افزایش و قابلتوجه قاچاق کودکان با هدف فروش، فحشا و هرزهنگاری و نگرانی عمیق نسبت به توریسم جنسی فزاینده و درحال تداوم نسبت به آنها و توجه به دامنه گستردهتر استثمار جنسی نسبت به تعدادی از گروههای آسیبپذیر خاص (دختربچهها) و ابراز نگرانی از هرزهنگاری کودکان در اینترنت و دیگر فناوریهای درحال گسترش، بر اهمیت همکاری و مشارکت نزدیکتر میان دولتها و صنعت اینترنت تأکید شده است.
برای اجرای پروتکل کنوانسیون حقوق کودک ضمانت اجرایی هم درنظر گرفته شده است؟
ضمانتهای جزایی مقرر در جرایم مندرج در پروتکل در قوانین جاری ایران در مواد ۸۲، ۱۰۷، ۱۱۰، ۱۱۲، ۱۲۱، ۱۲۶، ۱۳۸، ۶۲۱، ۶۳۹، ۶۴۰ و ۷۱۳ قانون مجازات اسلامی و بند ۴ اصل ۴۳ سابق- جزو بند ۶ اصل ۲ قانون اساسی - مواد ۷۹، ۱۷۱ و ۱۷۲ قانون کار مصوب ۲۶/۸/۱۳۶۹ - مواد ۵-۳ قانون نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیتهای غیرمجاز میکنند (مصوب۲۴/۱۱/۱۳۷۲) و ماده ۱۶ قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست مصوب ۲۹/۱۲/۱۳۵۳ مقرر گردید و قوهقضائیه نیز در صورت لزوم به تهیه لایحه مرتبط و انجام تشریفات قانونی مربوطه در پیشبینی مجازاتهای جدید یا تشدید مجازاتهای فعلی
اجازه یافت.
خرید و فروش جنین و نوزاد از حیث حقوقی و قانونی چگونه است؟ و آیا در قانون نسبت به آن جرمانگاری شده است؟
درخصوص واگذاری و خرید و فروش جنین باید قایل به تفکیک، نسبت به چند مورد بود.
حالت اول (فرزندخواندگی): این وضع در قالب «فرزندخواندگی» بعد از تولد نوزاد یا کودک بوده که نهتنها منع قانونی نداشته، بلکه به موجب قوانین متعدد نیز تجویز و مقرر شده است. قانون حمایت از کودکان بدسرپرست، مصوب ۲۹اسفند ۱۳۵۳، بند دوم از اصل بیستویکم قانون اساسی، مبنیبر تکلیف دولت به حمایت از مادران و کودکان بیسرپرست و قانون حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست، مصوب ۱۳۹۲ ناظر به این مهم است.
حالت دوم (اهدای جنین و گامت): این روش بهعنوان یکی از شیوههای درمان ناباروی بوده و ناظر به زمان قبل از تولد است. استفاده از گامت جایگزین در تشکیل جنین، یکی از روشهای باروری لقاح خارج رحمی بوده که ضوابط و چارچوبهای آن در بسیاری از کشورها تنظیم و مورد استفاده قرار گرفته است. این حالت نیز به ترتیب مزبور فاقد منع قانونی بوده و در قانون اهدای جنین به زوجین نابارور، مصوب ۲۹ تیر ۱۳۸۲ و بند ۱۷ ذیل ماده ۴ قانون حمایت از خانواده، مصوب ۱/۱۲/۱۳۹۱ پیشبینی و مقرر شده است.
حالت سوم (رحم جانشین) یا مادر قراردادی بوده که به اشتباه از آن بهعنوان «رحم اجارهای» یاد میشود. روشهای نوین کمک باروری یا فنآوریهای کمکی تولیدمثل انسانی (ART)، ازجمله دستاوردهای پزشکی معاصر محسوب میشود؛ شیوههایی که دربرگیرنده تلقیح نطفه به داخل لوله رحم (GIFT)، انتقال نطفه بارورشده به داخل لوله رحم (ZIFT)، تزریق اسپرم به داخل تخمک (ICSI) و لقاح خارج رحمی (IVF) است. در این میان، رحم جایگزین (Surrogacy) یا مادر قراردادی نیز از راههای درمان ناباروری به شمار میرود. این روش، بهخودیخود، شیوه خاصی از فنآوریهای کمکی تولیدمثل انسان نیست، بلکه ناشیاز توافقی است که بر حسب آن، زنی میپذیرد باردار شود و پس از بارداری، کودک را به زوجین متقاضی کودک تحویل دهد.
در رابطه با رحم اجارهای قوانینی وجود دارد؟
در حقوق ایران، ضابطه قانونی نسبت به رحم جانشین تعریف نشده و فاقد قانون خاص در این رابطه بوده و خلأ قانونی آن کاملا مشهود و محسوس است.
در بحث اهدای جنین نگاه قانونگذار چگونه است؟
نسبت به اهدای جنین، قانون اهدای جنین به زوجین نابارور، مصوب ۲۹تیر ۱۳۸۲، تصویب و لازمالاجرا شده است. از اینرو، نظر به فقدان قانون خاص نسبت به استفاده از رحم جانشین، اقدام والدین ژنتیکی و حملکننده جنین یا اشخاص ثالث، نوعا مبتنی بر انعقاد قرارداد خصوصی در چارچوب ماده ۱۰قانون مدنی و با رعایت الزامات مربوط به قواعد عمومی قراردادها و تجویز شرعی حاصله، حسب مورد است، اما این موضوع درخصوص اهدای جنین و گامت متفاوت بوده و طرفین در چارچوب شرایط قانونی مقرر در آن باید عمل کنند.
البته؛ برخلاف اهدای جنین، در روش استفاده از رحم جایگزین، دادگاهها و محاکم قضائی مجاز به صدور مجوز قانونی لازم و صدور رأی در اینباره، جز نسبت به مطالبات یا خسارات موضوع قراردادهای ارجاعی نیستند. علاوه بر این، برخلاف روش استفاده از رحم جایگزین، وضع حقوقی جنین حاصل از اهدای جنین، از حیث نفقه، نسب، وراثت و مانند آن به جهت تصویب قانون خاص و آثار حاصل از آن مشخص است. همچنین، با عنایت به تصویب قانون اهدای جنین- نحوه درخواست و اعمال آن، به ترتیب مقرر در این قانون تعریف و مشخص شده است، اما نسبت به روش استفاده از رحم جانشین، به لحاظ فقدان قانون خاص، روشها و اقدامات طرفین، جز نسبت به امور پزشکی ذیربط و ضروری، بنابر تعدد و تفاوت توافقات و تصمیمات متفاوت خواهد بود.
اما جناب زمانی خرید و فروش جنین، اینروزها قانونمند انجام نمیشود؟
خرید و فروش جنین و کودک نوعا، مشمول واگذاری کلی جنین یا نوزاد متولدشده به شخص یا اشخاص ثالث در قالب خرید و فروش و واگذاری عینی آن است. پدیدهای که متاسفانه، این روزها بسیار شایع و خبرساز شده است. در این وضعیت، نوزاد یا کودک مزبور، حسب توافق اولیه فیمابین پدر و مادر واقعی کودک یا خاندان آنها یا اشخاص ثالث و واسطه!! با مرد و زن متقاضی دریافت آنها، بدون رعایت تشریفات قانونی مربوط به فرزندخواندگی عملی یا حمایت از کودکان بیسرپرست و بدپرست و نیز بدون انعکاس رسمی مراتب به مراجع قانونی و قضائی ذیربط، به صورت پنهانی، مورد مبادله و خرید و فروش موردی یا مکرر قرار میگیرد!
آیا توافق سرپرست یا والدین برای مبادله کودک کفایت میکند؟ مدارک شناسایی و هویتی چگونه صادر خواهد شد؟
صرفنظر از ماهیت حقوقی توافقات آنها در این حالت، نکته مهم و اساسی نسبت به هویت واقعی نوزاد و کودک مزبور و تفاوت و تعارض با هویت غیرواقعی و جاری آنها بوده که به لحاظ عدمرعایت تشریفات قانونی مربوطه، خریداران آنها بهناچار به شیوههای غیرقانونی، نوعا مبادرت به اخذ شناسنامه و مدارک هویتی و تلاش برای منتسبکردن آنها به خود، بهطور غیرواقع برمیآیند و بعضا نیز نسبت به انتقال آن کودک یا نوزاد به خارج از کشور و تحصیل هویت شهروندی جدید برای وی آنجا اقدام میکنند. اقدام مزبور واجد وصف مجرمانه بوده و مستوجب مسئولیت قانونی و جزایی مقرر نیز حسب مورد میتواند باشد. هرچند خرید و فروش نوزادان و کودکان خصوصا از سوی والدین معتاد و بدسرپرست و بیسرپرست، پدیده شایعی است که در روزهای اخیر، محل توجه رسانهها، افکار عمومی و مسئولان مربوطه بوده و هیچ آمار دقیق و مستندی از آن نیز در دست نیست.
در این شرایط پیامدهای مترتب بر کتمان هویت واقعی کودکان خریداریشده، مثلا تقسیم ارث چه میشود؟
در رابطه با پیامدهای مترتب بر کتمان هویت واقعی آن کودکان، در زمان فوت یا متارکه پدران و مادران مفروض و غیرواقعی آنها و یا اقدام بعدی هر یک از آنها در ازدواج مجدد و مخالفت زوج یا زوجه بعدی با تداوم ثبتنام آنها در شناسنامه آنان، حسب مورد بوده تا خود و همسر خویش را نسبت به موضوع وراثت احتمالی آن کودکان بیگناه در آتیه مصون بدارند. در چنین حالتی، مشکلات هویتی و قانونی آن کودکان صدچندان میشود؛ از یکسو، هویت واقعی آنها مشخص نیست و از سوی دیگر، پس از سالها و مناسبات عاطفی و خانوادگی فیمابین با پدر و مادر مفروض آنها، باید در معرض اختلافات آنان به علت جدایی یا تلاش برای خروج احتمالی آن کودکان از شناسنامه خویش در اثنای ازدواج جدید آنها با هدف محرومکردن آن فرزندان از ماترک آتی خود قرار گیرند. سوءاستفادههای احتمالی از آنها در قالب «کودکان کار- کودکان فحشا و...» خود حکایت تاسفبار دیگری است.
با توجه به گسترش خرید و فروش جنین و نوزادان آیا پیامدهای حقوقی و اجتماعی دیگری به جز ارث بر آن مترتب است یا خیر؟
صرفنظر از مسئولیت قانونی و حقوقی، پیامدهای دیگری را میتوان بر شمرد، از جمله:
۱- نامشخص بودن هویت واقعی و حقیقی کودک و پیامدهای احتمالی مترتب بر کشف هویت وی در آینده نسبت به سلامت عاطفی، روحی و روانی آنها.
۲- تاثیر اختلافات خانوادگی فیمابین پدر و مادر مفروض و غیرواقعی (خریدار جنین و نوزاد) بر سرنوشت جاری و آتی آنها از حیث تداوم وضع فرزندخواندگی غیررسمی آنان یا تحقق وضع ماترک و وراثت.
۳- فقدان رابطه عاطفی و ژنتیکی ناشی از عدمانتساب نسبی یا سببی نسبت به جنین و کودک خریداریشده و احتمال رهاسازی آتی آنها و بلاتکلیفبودن وضع ناشی از نامعلومبودن هویت واقعی آنها.
۴- عدمثبت و ضبط مستند و مقرون به واقع هویت جنین و کودکان خرید و فروش شده در مراجع قانونی و رسمی کشور و فقدان هر گونه آمار مستند و مشخص از آنها.
۵- امکان سوءاستفادههای متعدد جنسی، عاطفی، کودکآزاری و فروش مکرر نوزادان مزبور و نیز فحشا و استثمار جنسی آنها و آسیبهای اجتماعی مترتب بر آنها.
۶- منتفینبودن امکان هدایت و تبدیل نوزادان و کودکان خریداریشده در قالب واگذاریهای موقت به شکل «اجاره کودک- کودک کار- کودک تنفروش و...»
در رابطه با علل و عوامل فروش جنین و نوزاد و روند فزاینده آن در جامعه شاید دلایل بسیاری قابل بررسی باشد اما قبل از ورود به عوامل موثر، میخواهیم بدانیم خلأ قانونی تا چه میزان بر این امر تاثیرگذار بوده است؟
به لحاظ خلأ قانونی شدید نسبت به کودکان بدسرپرست و بیسرپرست و عدمحمایت حقوقی و قانونی همهجانبه از آنها در شناسایی و تضمین حقوق اساسی آنان در همه زمینهها و حالات قابل تصور و پیشبینی براساس استانداردهای بینالمللی حقوق کودک، باوجود تعهد بینالمللی دولت ایران در الحاق به پیمان جهانی حقوق کودک و پروتکلهای الحاقی مربوطه. علاوه بر این، باید از عدمبازدارندگی قوانین از حیث مسئولیت قانونی مترتب بر خرید و فروش کودکان و عدمتوجه لازم مقنن نسبت به این پدیده شایع و فزاینده در جامعه از حیث حقوقی نام برد.
باتوجه به قیمت پایین خرید و فروش جنین و نوزاد، شرایط نامساعد اقتصادی والدین اصلی کودک نقش مهمی در این پروندهها دارد! به دلیل عدمتوانایی مالی و درآمدی مناسب پدر و مادر واقعی نوزادان و کودکان در معرض فروش و واگذاری، فقر مطلق و غیرقابل انکار خانوادههای آنها و عدمحمایت دولتی لازم و همهجانبه از آنان برای حفظ و نگهداری، آموزش، درمان و تأمین هزینههای رشد و تعالی کمی و کیفی آنان، باعث میشود شاهد فروش این کودکان باشیم. نبود احساس امنیت نسبت به سلامت، شغل، آینده و سرنوشت نوزادان و کودکان بسیاری از خانوادههای دارای وضع معیشتی و اجتماعی نامناسب، میتواند زمینهتحقق آن را فراهم کند. لازم به ذکر است؛ «امنیت انسانی»؛ از واژگان وارده بر ادبیات حقوق بینالملل و اسناد بینالمللی سازمان ملل بوده که در سالهای اخیر، مورداستفاده متعدد این سازمان، نهادهای کمکرسان به توسعه ملی و سازمانهای غیردولتی و بینالمللی قرار گرفته است.
عدهای معتقدند یکی از دلایل گرمبودن چنین بازاری افزایش ناباروری در زنان و مردان است؟
یکی از این عوامل همین امر است. در شیوع فزاینده ناباروری زوجین جوان ناشی از عوامل محیطی چون آلودگی روزافزون هوای کلانشهرها مانند تهران، وجود گسترده امواج الکترومغناطیس (پارازیتها)، مواد غذایی ناسالم و نگهدارنده، آسیبهای ناشی از زندگی شهری و... و نیاز مبرم آنها به داشتن فرزند، بهمنظور حفظ زندگی مشترک و پرهیز و جلوگیری از طلاق و ازهمپاشیدگی آن، زوجهای جوان را مجبور به انجام چنین اقداماتی کرده است.
نقش و مسئولیت دولت نسبت به سرنوشت اینگونه کودکان و حقوق آنها چیست؟
صرفنظر از آموزههای متعدد و موکد شرعی و مذهبی، تکالیف قانونی مقرر در قانون حمایت از خانواده، مصوب اول اسفند۱۳۹۱، قانون حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست، مصوب ۱۳۹۲، الزامات اساسی مقرر در قانون اساسی، قوانین خاص و آییننامهها و دستورالعملهای مربوطه- تعهدات بینالمللی دولت ایران از حیث الحاق آن به پیمان (جهانی) حقوق کودک، پروتکلهای الحاقی مانند «پروتکل اختیاری- الحاقی به کنوانسیون حقوق کودک درخصوص فروش، فحشا و هرزهنگاری کودکان» در این رابطه، از اهمیت شایانی برخوردار است.
در پی تصویب کنوانسیون مزبور و الحاق ایران به آن و طبق پروتکل مزبور، همکاری کشورها در توسعه فعالیتهای خویش جهت تضمین حمایت از کودک در برابر فروش، فحشا و هرزهنگاری و حق آنها برای حمایت در برابر استثمار اقتصادی و ممنوعیت از اشتغال کارهای زیانبار تأکید شده است. همچنین، ضمن ابراز نگرانی شدید از روند روبه افزایش و قابلتوجه قاچاق کودکان با هدف فروش، فحشا و هرزهنگاری و نگرانی عمیق نسبت به توریسم جنسی فزاینده و درحال تداوم نسبت به آنها و توجه به دامنه گستردهتر استثمار جنسی نسبت به تعدادی از گروههای آسیبپذیر خاص (دختربچهها) و ابراز نگرانی از هرزهنگاری کودکان در اینترنت و دیگر فناوریهای درحال گسترش، بر اهمیت همکاری و مشارکت نزدیکتر میان دولتها و صنعت اینترنت تأکید شده است.
برای اجرای پروتکل کنوانسیون حقوق کودک ضمانت اجرایی هم درنظر گرفته شده است؟
ضمانتهای جزایی مقرر در جرایم مندرج در پروتکل در قوانین جاری ایران در مواد ۸۲، ۱۰۷، ۱۱۰، ۱۱۲، ۱۲۱، ۱۲۶، ۱۳۸، ۶۲۱، ۶۳۹، ۶۴۰ و ۷۱۳ قانون مجازات اسلامی و بند ۴ اصل ۴۳ سابق- جزو بند ۶ اصل ۲ قانون اساسی - مواد ۷۹، ۱۷۱ و ۱۷۲ قانون کار مصوب ۲۶/۸/۱۳۶۹ - مواد ۵-۳ قانون نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیتهای غیرمجاز میکنند (مصوب۲۴/۱۱/۱۳۷۲) و ماده ۱۶ قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست مصوب ۲۹/۱۲/۱۳۵۳ مقرر گردید و قوهقضائیه نیز در صورت لزوم به تهیه لایحه مرتبط و انجام تشریفات قانونی مربوطه در پیشبینی مجازاتهای جدید یا تشدید مجازاتهای فعلی
اجازه یافت.
انتهای پیام/