از ELIZA تا ChatGPT؛ داستان هیجانانگیز تحول گفتوگو با ماشین
به گزارش (cdn.openai) در کمتر از ۳ سال، ChatGPT توانست میلیونها کاربر در سراسر جهان جذب کند. این ابزار نهتنها شیوهٔ کار حرفهای بسیاری از افراد را متحول کرده، بلکه به بخشی از زندگی روزمرهٔ کاربران نیز بدل شده است؛ از پرسشهای ساده و راهنماییهای عملی گرفته تا تجربههای آموزشی و حتی مسائل شخصی. تازهترین گزارش (OpenAI) نشان میدهد که پیامهای غیرکاری و کاربران جوان و زنان، سهم فزایندهای از این استفادهها را به خود اختصاص دادهاند؛ تغییری که پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی گستردهای به همراه دارد.
(ChatGPT) که در نوامبر ۲۰۲۲ عرضه شد، با سرعتی بیسابقه رشد کرد و تنها طی ۲ سال جایگاهی پایدار در زندگی دیجیتال مردم یافت.
گزارش پژوهشی «How People Use ChatGPT» که در سپتامبر ۲۰۲۵ توسط محققان OpenAI منتشر شد، با تحلیل میلیونها پیام و رفتار کاربران، تلاش کرده است الگوهای استفاده، تفاوتهای دموگرافیک و پیامدهای کلان این فناوری را روشن سازد.
دادهها از کاربران نسخههای مصرفی (Free، Plus و Pro) بین می ۲۰۲۴ تا ژوئن ۲۰۲۵ جمعآوری شده و بهطور خودکار و ناشناس مورد بررسی قرار گرفتهاند تا حریم خصوصی حفظ شود.
قبل از ظهور ChatGPT مردم برای پرسش، نوشتن و «همراهی» با ماشینها چه میکردند؟
به گزارش (newyorker) چتباتها پدیدهای تازه نیستند؛ ریشههای آنها به دههٔ ۱۹۶۰ و برنامهٔ معروف (ELIZA) برمیگردد که «جوزف وایزنباوم» میان سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۶۶ طراحی کرد. این برنامه ساده، گفتوگویی شبیهسازیشده در قالب رواندرمانی متنی ارائه میداد و نمونهٔ اولیهای از گفتوگو با ماشین به شمار میرفت.
در دههٔ ۱۹۹۰ نیز نسل دیگری از چتباتها مانند(A.L.I.C.E.) پدیدار شدند که بر اساس قواعد زبانی و الگویابی کار میکردند. این مسیر نشان میدهد که پیش از ظهور مدلهای زبانی بزرگ، تعامل انسان و ماشین بیشتر بر پایهٔ مجموعهای از قوانین ازپیشتعریفشده شکل گرفته بود.
اما مردم برای پاسخگویی به نیازهای روزمرهٔ خود تنها به این چتباتهای ساده اکتفا نمیکردند. ابزار اصلی و فراگیر تا پیش از ChatGPT، موتورهای جستوجویی مانند گوگل بودند. هر کاربر برای یافتن پاسخ پرسش خود معمولاً نخست سراغ جستوجو در گوگل میرفت و سپس برای توضیحات عمیقتر به مقالات یا وبسایتهای تخصصی مراجعه میکرد.
همچنین به گزارش (stackoverflow) در حوزههای فنی و تخصصی، سایتهای پرسشوپاسخ همچون Stack Overflow، Reddit و Quora نقش مهمی داشتند و بسیاری از برنامهنویسان و کاربران متخصص برای دریافت راهحل به این فضاها پناه میبردند.
در کنار این منابع، ابزارهای کمکنگارشی نظیر Grammarly نیز در دههٔ ۲۰۱۰ محبوب شدند و به کاربران کمک میکردند متنهای خود را ویرایش یا روانتر بنویسند. همزمان، دستیارهای صوتی مانند Siri (از ۲۰۱۱)، Amazon Alexa (از ۲۰۱۴) و Google Assistant نیز تجربهای از تعامل گفتاری را در اختیار مردم گذاشتند؛ هرچند کارکرد آنها محدود به فرمانهای کوتاه و از پیش تعریفشده بود. در حوزههای خاص نیز چتباتهایی مانند Woebot از سال ۲۰۱۷ بهعنوان ابزاری برای پشتیبانی سلامت روان عرضه شدند و نشان دادند که کاربران حاضرند برای مشاوره یا حمایت اولیه به ماشینها اعتماد کنند، هرچند توانایی آنها بسیار محدود بود.
تحولات فناورانه در میانهٔ دههٔ ۲۰۱۰، با ظهور یادگیری عمیق و معماری ترنسفورمر، نقطهٔ عطفی را رقم زد. مدلهایی مانند GPT-۲ در سال ۲۰۱۹ و GPT-۳ در سال ۲۰۲۰ زمینه را برای جهش بزرگ بعدی آماده کردند؛ جهشی که سرانجام در نوامبر ۲۰۲۲ با عرضهٔ ChatGPT در دسترس عموم قرار گرفت. برای نخستین بار، کاربران عادی میتوانستند با ماشینی وارد گفتوگویی نسبتاً طبیعی شوند و پاسخهایی متنی، روان و متناسب با نیازشان دریافت کنند.
دادهها نشان میدهد که تقریباً نیمی از پیامها توسط افراد زیر ۲۶ سال ارسال شدهاند؛ نسلی که هم از نظر آشنایی با فناوری و هم نیاز به ابزارهای آموزشی و مشاورهای بیشترین همسویی را با چنین محصولی دارد
قبل از چت جی پی تی زنان بیشتر از موتورهای جست و جو و ابزارها استفاده میکردند یا مردان؟
از منظر ترکیب جنسیتی، پیش از ChatGPT الگوهای متفاوتی وجود داشت. در جامعهٔ توسعهدهندگان و کاربران فنی، مردان غالب بودند. برای نمونه، نظرسنجی Stack Overflow در سال ۲۰۲۲ نشان داد اکثریت قاطع پاسخدهندگان را مردان تشکیل میدادند. در مقابل، ابزارهای عمومیتر مانند Grammarly یا دستیارهای صوتی کاربران متنوعتری جذب کردند و نسبت جنسیتی متعادلتر بود؛ بنابراین میتوان گفت ابزارهای فنی و آزمایشی پیش از ChatGPT بیشتر مردمحور بودند، در حالی که ابزارهای مصرفی روزمره مخاطبان گستردهتری از هر دو جنس داشتند.
با ورود ChatGPT این الگو بهطور چشمگیری تغییر کرد. به دلیل کاربردهای گستردهاش از نوشتن و راهنمایی تحصیلی گرفته تا کمک در امور روزمره دامنهٔ کاربران از حلقهٔ محدود فنی فراتر رفت. همین گستردگی باعث شد شکاف جنسیتی کاهش یابد و طبق گزارش OpenAI، تا میانهٔ ۲۰۲۵ حتی زنان کمی بیش از نیمی از کاربران فعال هفتگی را تشکیل دهند. این تغییر، نشانهای روشن از تحول تاریخی در مسیر فناوریهای تعاملی بود؛ مسیری که از «مردمحوری فنی» به «مصرف عمومی و متوازن جنسیتی» گذر کرد.
بر اساس یافتهها تا جولای ۲۰۲۵ حدود ۷۰۰ میلیون نفر در جهان از ChatGPT استفاده کرده و هر هفته بیش از ۱۸ میلیارد پیام از طریق آن ردوبدل شده است؛ رقمی که معادل تقریباً ده درصد از جمعیت بالغ جهان است. نکتهٔ قابل توجه این است که سهم پیامهای غیرکاری بهطور چشمگیری افزایش یافته و از حدود ۵۳ درصد در ژوئن ۲۰۲۴ به بیش از ۷۰ درصد در ژوئن ۲۰۲۵ رسیده است. این تغییر نشان میدهد که ChatGPT از یک ابزار حرفهای به یک یار روزمره برای مشاوره، آموزش و حتی سرگرمی تبدیل شده است.
تا جولای ۲۰۲۵ حدود ۷۰۰ میلیون نفر در جهان از ChatGPT استفاده کرده و هر هفته بیش از ۱۸ میلیارد پیام از طریق آن ردوبدل شده است؛ رقمی که معادل تقریباً ده درصد از جمعیت بالغ جهان است. نکتهٔ قابل توجه این است که سهم پیامهای غیرکاری بهطور چشمگیری افزایش یافته و از حدود ۵۳ درصد در ژوئن ۲۰۲۴ به بیش از ۷۰ درصد در ژوئن ۲۰۲۵ رسیده است. این تغییر نشان میدهد که ChatGPT از یک ابزار حرفهای به یک یار روزمره برای مشاوره، آموزش و حتی سرگرمی تبدیل شده است
ChatGPT در جذب مخاطبان زن موفق بوده است
یکی دیگر از تحولات مهم، کاهش فاصلهٔ جنسیتی در استفاده از این فناوری است. در نخستین ماههای عرضه، کاربران عمدتاً با نامهای مذکر فعال بودند، اما تا میانهٔ سال ۲۰۲۵، نسبت استفاده میان زنان و مردان تقریباً برابر شد و حتی سهم کاربران با نامهای مؤنث کمی بالاتر رفت. این تغییر نشان میدهد که ChatGPT برخلاف بسیاری از فناوریهای گذشته، توانسته است بهطور واقعی مخاطبان زن را جذب کند. در کنار این، دادهها نشان میدهد که تقریباً نیمی از پیامها توسط افراد زیر ۲۶ سال ارسال شدهاند؛ نسلی که هم از نظر آشنایی با فناوری و هم نیاز به ابزارهای آموزشی و مشاورهای بیشترین همسویی را با چنین محصولی دارد.
موضوعاتی که بیشترین سهم از مکالمات کاربران را تشکیل میدهند نیز خود گویای تغییر کارکرد این فناوری هستند. نزدیک به ۸۰ درصد از گفتوگوها در سه حوزهٔ «راهنمایی عملی»، «جستجوی اطلاعات» و «نوشتن» قرار دارند. در حوزهٔ کاری، نوشتن و تولید محتوا همچنان اصلیترین کاربرد است و حدود ۴۰ درصد از پیامهای کاری به آن اختصاص دارد. این داده نشان میدهد که ChatGPT به ابزاری کلیدی برای مشاغل دانشمحور و فعالیتهای مبتنی بر نوشتن بدل شده است، در حالی که در زندگی روزمره بهعنوان راهنمای شخصی یا کمک آموزشی نیز کاربرد دارد.
چرا زنان و جوانان بیشتر جذب چت جی پی تی شدهاند؟
اما چرا زنان و جوانان بیشتر جذب این فناوری شدهاند؟ پاسخ را باید در ترکیب نیازها و قابلیتهای ChatGPT جستوجو کرد. نسل جوان که با ابزارهای دیجیتال بزرگ شده، بهطور طبیعی راحتتر با چتباتها ارتباط برقرار میکند. زنان نیز با توجه به کاربردهای متنوع غیرکاری، آموزشی و شخصی این فناوری، بیش از پیش به آن گرایش یافتهاند. بهعلاوه، هنگامی که فناوری از حوزهٔ صرفاً فنی فراتر رفت و به ابزاری کاربرپسند برای فعالیتهای روزمره تبدیل شد، جذابیت آن برای گروههایی که پیشتر کمتر درگیر بودند، افزایش یافت.
تاثیرات ChatGPT در اقتصاد
از منظر اقتصادی، ChatGPT در حال تغییر الگوهای بهرهوری در مشاغل دانشمحور است. استفادهٔ گسترده از آن برای نوشتن و تولید محتوا میتواند سرعت کار را افزایش دهد و در عین حال نیاز به مهارتهای جدیدی همچون ویرایش، نظارت انسانی و تفکر انتقادی را بیشتر کند. از سوی دیگر، ارزش مصرفکننده و صرفهجویی زمانی که کاربران از این ابزار به دست میآورند، خود نشاندهندهٔ تأثیر اقتصادی گستردهای است.
پیامدهای اجتماعی و روانی نیز باید جدی گرفته شوند. هرچند گزارش OpenAI نشان میدهد سهم موضوعات عاطفی و شخصی چندان بزرگ نیست، اما پژوهشهای مستقل نشان میدهد برخی کاربران به چتباتها بهعنوان همراه عاطفی نگاه میکنند. این امر میتواند از یک سو باعث کاهش احساس تنهایی شود و از سوی دیگر خطر وابستگی بیش از حد یا تضعیف مهارتهای ارتباطی انسانی را به همراه داشته باشد
در کنار این تحولات، پیامدهای اجتماعی و روانی نیز باید جدی گرفته شوند. هرچند گزارش OpenAI نشان میدهد سهم موضوعات عاطفی و شخصی چندان بزرگ نیست، اما پژوهشهای مستقل نشان میدهد برخی کاربران به چتباتها بهعنوان همراه عاطفی نگاه میکنند. این امر میتواند از یک سو باعث کاهش احساس تنهایی شود و از سوی دیگر خطر وابستگی بیش از حد یا تضعیف مهارتهای ارتباطی انسانی را به همراه داشته باشد.
با وجود این یافتهها، پژوهشگران به محدودیتهای روششناسی خود نیز اذعان دارند. دادهها تنها از نسخههای مصرفی گردآوری شده و به کاربران تجاری یا سازمانی تعمیمپذیر نیست. علاوه بر این، تعیین جنسیت بر اساس نام میتواند خطا داشته باشد و تفاوتهای فرهنگی و منطقهای نیز در این تحلیلها کمتر لحاظ شدهاند. بنابراین، هرچند نتایج نشاندهندهٔ روندی کلی در سطح جهانی است، اما در کشورهای مختلف ممکن است الگوهای متفاوتی مشاهده شود.
میتوان گفت ChatGPT دیگر تنها یک ابزار فناورانه نیست، بلکه یک پدیدهٔ اجتماعی است که مرزهای جنسیتی و نسلی را در استفاده از فناوری شکسته است. افزایش سهم زنان و جوانان نشان میدهد که این فناوری بیش از گذشته به «فناوری برای همه» نزدیک شده است. اما همانطور که گزارش OpenAI تأکید میکند، آیندهٔ این تحول وابسته به شیوهٔ توسعه، سیاستگذاری و پژوهشهای مستقل خواهد بود.
انتهای پیام/