مرهم فروشی دروغین بنیانگذار اسرائیل؛ اشک تمساح اروپا برای فلسطین
به گزارش خبرگزاری آنا، هفت دهه پیش، زمانی که انگلیس در شتابی آشکار اسرائیل را به رسمیت شناخت، نه تنها روند اشغال سرزمین فلسطین را مشروعیت بخشید؛ بلکه مسیر دهها سال جنگ، قحطی، آوارگی و کشتار را برای ملت مظلوم فلسطین هموار کرد. همان لندن که با اعلامیه «بالفور» زمینهساز تأسیس رژیم صهیونیستی شد، نخستین قدرتی بود که این رژیم را بهعنوان یک موجودیت سیاسی پذیرفت و بحران تاریخی غرب آسیا را رقم زد.
پذیرش فلسطین بیش از هر چیز، اعترافی تلویحی به شکست سیاستهای گذشته و ناکامی رژیم صهیونیستی در تحمیل اراده خود است
اکنون در شرایطی که موازنه قوا تغییر کرده و افکار عمومی جهانی علیه رژیم غاصب صهیونیست شکل گرفته است، انگلیس و برخی دولتهای اروپایی از «بهرسمیتشناختن فلسطین» سخن میگویند. این اقدام، اگرچه در ظاهر گامی به سود ملت فلسطین تلقی میشود، اما همچون اقدامات عوامفریبانه سران اروپایی، تناقضی آشکار را در دل خود دارد، زیرا همان قدرتهایی که ۷۰ سال تمام پشتیبان اشغال و سرکوب بودند، امروز در قامت حامی حقوق ملت فلسطین ظاهر میشوند.
بررسی این مسئله از منظر سیاسی هم گواه این است که چنین تصمیمی نه برآمده از وجدان اخلاقی، بلکه محصول فشارهای ناشی از شکستهای میدانی اسرائیل و ناتوانی آن در تحقق اهداف جنگی است. اروپا و لندن بهخوبی میدانند که دوران یکجانبهگرایی غرب در منطقه استراتژیک غرب آسیا پایان یافته و بازیگران جدیدی از محور مقاومت تا قدرتهای نوظهور جهانی در حال بازتعریف موازنه هستند. پذیرش فلسطین بیش از هر چیز، اعترافی تلویحی به شکست سیاستهای گذشته و ناکامی رژیم صهیونیستی در تحمیل اراده خود است.
از منظر حقوقی نیز این موضعگیری اعترافی است به دههها پایمالکردن «حق تعیین سرنوشت ملتها»؛ اصلی که در تمام این سالها در قبال فلسطین نادیده گرفته شد. اما پذیرش امروز، هرچند مهم، قادر به جبران خونهای ریختهشده و فجایع انسانی نیست.
به رسمیت شناختن فلسطین یک ژست سیاسی تا یک اقدام عملیاتی
تا زمانی که واشنگتن بر سیاست حمایت مطلق از اسرائیل پافشاری کند، نمادگرایی اروپایی محدود و کماثر باقی خواهد ماند
با این اقدام نمایندگان اروپایی بهویژه انگلیس، پرسش بنیادین این است: چه چیزی تغییر خواهد کرد؟ آیا جنگ متوقف میشود؟ آیا مهاجرت اجباری از غزه پایان مییابد؟ آیا کودکان فلسطینی که از قحطی جان باختهاند، زنده شده و مصائبشان تمام میشود یا اینکه آوارگان بیخانمان سرپناه مییابند؟ پاسخ روشن است: بهرسمیتشناختن به تنهایی هیچیک از این اهداف را محقق نمیکند. این تصمیم میتواند مشروعیت بینالمللی مطالبات فلسطینیها را تقویت کند، فشار سیاسی بر تلآویو و حتی واشنگتن را افزایش دهد و مسیر کمکهای بشردوستانه و بازسازی را تسهیل نماید؛ اما با توجه به شیوه استعماری ایالاتمتحده در حمایت تمامقد از اسرائیل، تحقق هیچکدام از این اهداف امکانپذیر نیست و تنها با یک سلسله اقدامات عملیاتی نظیر تحریم هدفمند رژیم اشغالگر در زمینههای مختلف، توقف صادرات تسلیحات به اسرائیل و اجبار برای بازگشایی گذرگاههای انسانی محقق میشود و در غیر این صورت، صرفاً یک ژست سیاسی است.
چگونه میتوان ماشین کشتار را خاموش کرد؟
برای توقف چرخه خشونت در غزه و فلسطین باید اقدامات همزمان و الزامآوری صورت گیرد که مهمترین آنها عبارت است از:
* آتشبس فوری و دائمی تحت ضمانت بینالمللی برای جلوگیری از بازگشت بمباران و پاکسازی
*ممنوعیت صادرات سلاح به اسرائیل و طرفهای درگیر
آنچه میتواند شرایط را تغییر دهد، توقف فوری کشتار، بازگشایی گذرگاهها، پایان حمایت تسلیحاتی از اشغالگران و ایستادن صادقانه در کنار ملت فلسطین است
*اعمال تحریمهای هدفمند علیه مقامات و نهادهای مسئول جنایات جنگی
*گشایش گذرگاههای انسانی با نظارت بینالمللی و تضمین امنیت ارسال غذا، دارو و سوخت
* پیگیری حقوقی در محاکم بینالمللی برای ثبت و محاکمه جنایات، ایجاد بازدارندگی و فراهم کردن عدالت
* فشار هماهنگ بر آمریکا برای توقف وتوها و تغییر رویکرد حمایت بیقیدوشرط از تلآویو
تناقض آمریکا
در همین روزها که لندن و برخی کشورهای اروپایی از بهرسمیتشناختن فلسطین سخن میگویند، آمریکا بار دیگر در شورای امنیت سازمان ملل، قطعنامه مربوط به آتشبس در غزه را وتو کرد. این تناقض نشان میدهد تا زمانی که واشنگتن بر سیاست حمایت مطلق از اسرائیل پافشاری کند، نمادگرایی اروپایی محدود و کماثر باقی خواهد ماند.
انگلیس و اروپا نمیتوانند گذشته خود را پاک کنند. آنان آغازگران زخمی تاریخیاند که امروز میخواهند در نقش مرهم ظاهر شوند. بهرسمیتشناختن فلسطین اگر با اقدامات واقعی و الزامآور همراه نشود، چیزی بیش از یک نمایش سیاسی نخواهد بود. آنچه میتواند شرایط را تغییر دهد، نه بیانیهها، بلکه توقف فوری کشتار، بازگشایی گذرگاهها، پایان حمایت تسلیحاتی از اشغالگران و ایستادن صادقانه در کنار ملت فلسطین است. تنها در این صورت است که وجدان سیاسی اروپا و غرب، پس از هفت دهه، میتواند نشانهای از صداقت در عمل را برای جهانیان نمایان کند.
انتهای پیام/