آینده طلای دیجیتال در گرو تنظیمگری نوین و کوچ به بلاکچین
به گزارش خبرگزاری آنا؛ در جریان بیستودومین رویداد فیناپ که به بررسی روندهای نوین فناوریهای مالی اختصاص داشت، یکی از تحلیلهای ارائه شده، توجه ویژهای را به خود جلب کرد. فرهاد اینالویی در سخنرانی خود با عنوان «طلای دیجیتال؛ نوآوری یا حباب؟»، به بررسی وضعیت زیستبوم سکوهای برخط عرضۀ طلا پرداخت؛ صنعتی که با بیش از صد بازیگر و گردش مالی چشمگیر، به پدیدهای انکارناپذیر در اقتصاد دیجیتال کشور بدل شده است. او این موج را نه یک حباب زودگذر، بلکه پاسخی طبیعی به دو نیروی قدرتمند دانست: در داخل، مردمی که برای حفظ ذرهذره دارایی خود در برابر تورم، به دنبال راهکارهای مختلف میگردند و در خارج، انقلابی جهانی به نام دیفای که به معنی امور مالی غیرمتمرکز است، قواعد بازی را در سراسر جهان تغییر میدهد. این همزمانی، فرصتی تاریخی برای ایران خلق کرده است، اما این فرصت با ریسکهایی جدی در هم تنیده است.
ریسکهایی که در کمین نشستهاند
این فعال زیستبوم، چالشهای پیش روی این صنعت را نه به صورت فهرستی از مشکلات، بلکه همچون لایههای درهمتنیدهای از یک بحران هویتی توصیف کرد. ریشه اصلی مشکلات، نبود یک مرجع نظارتی واحد و مشخص است؛ یک سردرگمی که از یک سوال بنیادین نشأت میگیرد: آیا طلا یک کالا است یا پول؟ این ابهام، میدانی برای کشمکش میان نهادهایی، چون بانک مرکزی، وزارت صمت و اتحادیههای صنفی ایجاد کرده و فعالان این حوزه را در برزخی از قوانین متناقض رها کرده است. او از رویکرد سنتی دستور و کنترل که بر فضای رگولاتوری کشور حاکم است، انتقاد کرد و آن را ذهنیتی دانست که به جای درک پویایی بازار و پرورش نوآوری، فقط به دنبال صدور دستورالعملهای جدید است. این رویکرد، سیاستگذار را در یک دوراهی خطرناک قرار میدهد، یا با سختگیری بیش از حد، ریشه نوآوری را بخشکاند، یا با سهلانگاری، راه را برای تضییع حقوق مصرفکننده نهایی هموار کند.
ریسکهای مالی و عملیاتی دیگر چالش موجود در این زیستبوم است. در حالی که سرعت و آنی بودن از ویژکیهای دنیای دیجیتال محسوب میشود، تسویه معاملات طلا همچنان در گذشتهای دور با تأخیر دو روزه باقی مانده؛ تأخیری که در بازار پرنوسان امروز، میتواند به زیانهای هنگفتی منجر شود. اما نگرانی عمیقتر، نبود مکانیزم شفاف اثبات ذخیره است؛ ترسی از اینکه سکوها به خالیفروشی روی آورند و طلایی را بفروشند که در خزانههایشان وجود خارجی ندارد. اینجاست که ریسک به سمت مصرفکنندهای سرازیر میشود که از هیچ پوشش بیمهای برخوردار نیست، با کارمزدهای غیرشفاف مواجه است و حتی در صورت تمایل به تحویل فیزیکی طلا، با استانداردهای نامشخص و سلیقهای روبهرو میشود؛ و در نهایت، پاشنه آشیل این زیستبوم، معماری متمرکز سیستمهای فعلی است. این ساختار، به تعبیر این سخنران، یک «نقطه شکست واحد» است؛ یک هدف آسیبپذیر در برابر حملات سایبری یا دستکاری داخلی دادهها که میتواند با یک تلنگر، تمام اعتماد عمومی ساخته شده را فرو بریزد و خاطره تلخ مؤسسات مالی گذشته را زنده کند.
درسهایی از سنگاپور، سوئیس و امارات
سایر کشورها نقشههای راه خود را برای وضعیت جدید ترسیم کردهاند. این فعال فینتک، با بررسی سه الگوی موفق جهانی، مسیرهای ممکن را به تصویر کشید. سنگاپور، با رویکردی عملگرایانه، یک نهاد مالی واحد و قدرتمند ایجاد کرده که سکوها را بر اساس بلوغ و مقیاس فعالیتشان دستهبندی میکند و برای هر کدام، قوانین متناسبی وضع کرده است. سوئیس، به عنوان مهد بانکداری سنتی، در حال ساختن پلی میان اعتماد دنیای قدیم و نوآوری دنیای جدید است؛ این کشور بر ممیزیهای دقیق، استانداردسازی کیفیت طلا و حتی صدور مجوز شبهبانک برای فعالان این حوزه تمرکز کرده تا اعتبار را با فناوری پیوند زند. اما امارات، با اقدامی جسورانه، یک مرجع کاملاً جدید و مستقل به نام «وارا» را منحصراً برای داراییهای دیجیتال تأسیس کرده است؛ نهادی که با به رسمیت شناختن مالکیت دیجیتال، راه را برای آیندهای مبتنی بر توکنیزیشن هموار میکند.
بلاکچین و رگتک، کلید خروج از بحران
جمعبندی سخنرانی اینالویی، ارائه یک راه حل دومحوری برای خروج از وضعیت فعلی بود؛ راه حلی که به فناوری و نوآوری در نهادهای نظارتی اتکاء دارد.
راهکار فنی، کوچ به بلاکچین است. این پیشنهاد، فراتر از یک تغییر فنی، یک تغییر بنیادین در فلسفه این کسبوکار است؛ یعنی تغییر زیرساخت از شنهای روان سیستمهای متمرکز به صخره استوار بلاکچین. این فناوری با شفافیت ذاتی، امنیت خدشهناپذیر و عدم امکان دستکاری دادهها، تمام نگرانیهای مربوط به خالیفروشی و تقلب را از ریشه برطرف میکند. قراردادهای هوشمند، به مثابه قوانینی خوداجرا، تسویه آنی را به یک واقعیت انکارناپذیر تبدیل میکنند و توکنیزه کردن، این فلز گرانبها را از حبس خزانههای فیزیکی آزاد کرده و به آن اجازه میدهد تا به صورت آنی، امن و بدون مرز در سراسر جهان جریان یابد.
راهکار نهادی، ظهور رگتک است. به جای تکیه بر نهادهای سنتی، پیشنهاد شد یک نهاد ناظر متخصص، چابک و فناور به عنوان بازوی رگولاتوری ایجاد شود. چنین نهادی، به جای صدور دستورالعملهای کاغذی، با استفاده از ابزارهای برنامهنویسی، به صورت لحظهای و بلادرنگ بر عملکرد سکوها نظارت میکند، موجودی خزانهها را به صورت آنلاین با اعتبار فروخته شده تطبیق میدهد و هرگونه فعالیت مشکوک را پیش از آنکه به بحران تبدیل شود، شناسایی میکند.
انتهای پیام/