صفحه نخست

آناتک

آنامدیا

دانشگاه

فرهنگ‌

علم

سیاست و جهان

اقتصاد

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

همدان

هرمزگان

یزد

پخش زنده

۱۷:۲۵ | ۲۶ / ۰۶ /۱۴۰۴
| |

زوال فرسایشی رژیم صهیونیستی و بی‌عملی اجلاس دوحه در برابر جنایات تل‌آویو

در حالی‌که رژیم صهیونیستی با سیاست نسل‌کشی و نابودی کامل غزه به پیش می‌رود، اجلاس دوحه نه‌تنها پاسخی قاطع به تجاوزات تل‌آویو ارائه نکرد، بلکه با سکوت و انفعال حکام عربی، جان اسرای اسرائیلی و ثبات منطقه را بیش از پیش در معرض خطر قرار داد.
کد خبر : 997967

خبرگزاری آنا_عماد نجار: چند روزی است که اعتراضات خیابانی جامعه صهیونی در سرزمین‌های اشغالی پایان یافته و موضوعاتی مانند بی‌توجهی کابینه نتانیاهو به آزادی اسرای اسرائیلی و بحران‌های اقتصادی به حاشیه رانده شده است. بحران‌های متراکم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی رژیم اشغالگر طی ماه‌های اخیر، صهیونیست‌ها را وادار کرده بود تا با اعتصابات و راهپیمایی‌های اعتراضی فشار بیاورند و نتانیاهو را از سیاست‌های افراطی و جنگ‌طلبانه بازدارند. اما نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی با اتخاذ تصمیمی جنون‌آمیز فرمان حمله به غزه را صادر کرد و هم‌زمان چند راهبرد خطرناک را در دستور کار قرار داد: ایجاد سرزمین سوخته، نسل‌کشی کامل در غزه، نابودی اسرای اسرائیلی نزد مقاومت، عدم پذیرش هرگونه توافق، و پیشروی جنایتکارانه در سایه سکوت ننگین مجامع بین‌المللی و حمایت آشکار غرب.

نکته قابل توجه برای این رژیم، فرسایش آرام و تدریجی قدرت آن است. بحران‌های داخلی، جنگ‌افروزی‌ها، عادی‌سازی روابط با حکومت‌هایی که ملت‌هایشان مخالف این روند هستند، کاهش مشروعیت جهانی و افول احترام نزد هم‌پیمانان غربی همگی نشانه‌های زوال تدریجی رژیم اشغالگر است. نتانیاهو با سرعت‌بخشیدن به ماشین آدم‌کشی، توانست اعتراضات داخلی را موقتاً سرکوب کند و خیابان‌ها را خالی نماید، اما این سیاست به معنای نابودی کامل غزه و حذف هرگونه ظرفیت اعتراضی در جامعه صهیونی است.

در چنین شرایطی، نمی‌توان روی اعتراضات داخلی اسرائیل و حتی نشست‌های عربی از جمله اجلاس دوحه حساب باز کرد. اجلاس دوحه نه تنها اقدام مؤثری علیه تل‌آویو انجام نداد بلکه با سطحی نازل به موضوع پرداخت؛ به‌گونه‌ای که عبدالمجید تبون، رئیس‌جمهور الجزایر، از حضور در این نشست انصراف داد. برخی کارشناسان حتی این نشست را چراغ سبزی به اسرائیل دانستند.

اتحاد واقعی کشور‌های اسلامی و عربی می‌تواند مسیر نابودی این رژیم را هموار سازد، اما متأسفانه حکام عرب با غرق‌شدن در رویا‌های کاخ‌های خود و دشمن‌سازی‌های خیالی، خطر اصلی یعنی اسرائیل را نادیده گرفته‌اند. نمونه بارز این توهم را می‌توان در سیاست‌های عربستان و امارات مشاهده کرد که گمان می‌کنند پس از تجاوز به قطر، تل‌آویو قصدی برای اقدام علیه آنان ندارد و اهداف بعدی آن محدود به اضلاع مقاومت، ترکیه، مصر، اردن، لبنان و عراق خواهد بود.

اما واقعیت آن است که هرگونه حمله مجدد علیه ایران با پشتیبانی آمریکا و حتی ناتو، پایگاه‌های آمریکا و متحدانش در منطقه را نیز به اهداف مشروع مقاومت تبدیل خواهد کرد. این همان خطری است که حکام عرب در خواب غفلت خود از آن غافل مانده‌اند.

از سوی دیگر، غرب و به‌ویژه آمریکا نقش اساسی در حمایت از رژیم صهیونیستی ایفا می‌کند. تجاوز تل‌آویو به خاک قطر نقض آشکار قوانین بین‌المللی بود، اما در همان زمان مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، شخصاً به تل‌آویو رفت و در کنار نتانیاهو مقابل دیوار براق ایستاد. این دیدار نه‌تنها پیامی تهدیدآمیز برای حاضران در اجلاس دوحه بود بلکه تأکیدی آشکار بر همسویی کامل واشنگتن و تل‌آویو در عرصه‌های سیاسی، نظامی، امنیتی و حتی دینی محسوب می‌شود.

حمایت‌های آمریکا از رژیم صهیونیستی تنها به سطح سیاسی محدود نمی‌شود؛ استفاده مکرر از حق وتو و جلوگیری از صدور هرگونه قطعنامه الزام‌آور علیه اسرائیل، بخش دیگری از این حمایت‌ها است. به همین دلیل، در ایام برگزاری اجلاس دوحه، حجم حملات ارتش صهیونیستی به سوریه، لبنان و غزه به‌شدت افزایش یافت و بار دیگر نشان داد که سکوت و انفعال حکام عربی، زمینه‌ساز تشدید جنایات تل‌آویو شده است.

انتهای پیام/

ارسال نظر