تهران، از تمدن کهن ری تا جاذبههای نوین گردشگری
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، استان تهران با مرکزیت تهران و مساحت 12981 کیلومتر مربع 16 شهرستان قرچک، پردیس، بهارستان، شمیرانات، رباط کریم، فیروزکوه، ورامین، تهران، ری، اسلامشهر، پاکدشت، پیشوا، قدس، ملارد، شهریار و دماوند را شامل میشود.
استان تهران از شمال به استان مازندران، از جنوب به استان قم، از جنوب غربی به استان مرکزی، از غرب به استان البرز و از شرق به استان سمنان محدود است.
استان تهران به دلیل موقعیت ویژه توپوگرافی و جغرافیایی دارای چندین آب و هوا به شرح ذیل است:
1- کویری: مناطق خشک و کویری همانند دشت قزوین-کویر قم و استان سمنان که در مجاورت استان تهران هستند باعث تاثیرگذاری و گرما و خشکی هوا همراه با گرد و غبار میشوند.
2- معتدل: مناطق دامنههای رشته کوه البرز که دارای آب و هوای معتدل کوهپایهای هستند.
3- هوای مرطوب و بارانزا: استان تهران از منطقه غرب تحت تاثیر هوای مرطوب و باران زای رشته کوه های زاگرس و دریای مدیترانه قرار میگیرد.
جاذبههای شاخص استان
مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران، موزه ملی ایران، سردر باغ ملی، کاخ گلستان، امامزاده داود، تپه میل، بازار تهران، مجموعه فرهنگی تاریخی سعد آباد، تنگه واشی، برج میلاد، امامزاده عبدالعظیم حسنی، امامزاده صالح، پارک ملی خجیر و سرخه حصار، غار رودافشان، دریاچه سد لار، دریاچه تار و هویر، پارک چیتگر، کوهستان توچال و آبشار شکرآب از جاذبههای گردشگری استان تهران به شمار میرود.
موقعیت طبیعی
ناهمواریها: استان تهران در جنوب مرکز رشته کوههای البرز که در شمال ایران از آذربایجان تا خراسان با جهت غربی– شرقی کشیده شده، قرار دارد. رشته کوه البرز به سه دیواره تقسیم میشود:
دیواره شمالی: ارتفاعات محدودی از این دیواره در استان تهران و بقیه آن در استان مازندران قرار دارد.
دیواره میانی: حد شمال استان را تشکیل میدهد و مرتفعترین قسمت رشته کوههای البرز مرکزی است. کوه دماوند و قله آن به ارتفاع 5671 متر در این قسمت قرار دارد. قله دماوند نهمین قله مرتفع دنیا به شمار میرود. این دیواره عظیم کوهستانی به صورت کوههای کندوان و پس از آن کوههای طالقان در شمال غربی استان، تا محل اتصال رود الموت به طالقان رود، ادامه مییابد. در شمال شرقی نیز این دیواره با نام رشته ارتفاعات فیروزه کوه و سواد کوه تا دره رود فیروزه کوه (شعبه اصلی حبله رود) که از جنوب دامنه شرقی آن میگذرد، امتداد مییابد. در شرق دره فیروزه کوه که پس از دریافت شعباتی حبله رود نامیده میشود، ارتفاعات شهمیرزاد شروع میشود.
دیواره جنوبی: سومین بخش از ارتفاعات مرکزی است که رودخانه جاجرود و کرج آن را بریده و به سه قسمت جدا از هم تقسیم کرده است. این سه قسمت عبارتند از :
- کوههای لواسانات که بین درههای رود دماوند و جاجرود قرار دارند و در شمال به دره رود لار محدود هستند.
- دنباله این کوهها در شرق جاده آب علی به نام قره داغ و دماوند تا دره حبله رود امتداد یافتهاند.
- کوههای شمیرانات که بین سرچشمههای جاجرود و کرج قرار دارند و بلندترین نقطه آنها توچال با ارتفاع 3942 است.
علاوه بر این سه دیواره کوهستانی، در جنوب و شرق دشت تهران کوههایی با ارتفاع کم وجود دارند که مهمترین آنها کوههای حسین آباد و نمک در جنوب و بی بی شهربانو و القادر در جنوب شرقی و ارتفاعات قصر فیروزه در شرق است.
آب و هوا: در نواحی مختلف استان تهران به علت موقعیت ویژه جغرافیایی، آب و هوای متفاوتی شکل گرفته است. سه عامل جغرافیایی در ساخت کلی اقلیم استان تهران نقش موثری دارند:
کویر یا دشت کویر: مناطق خشک مانند دشت قزوین، کویر قم و مناطق خشک استان سمنان که مجاور استان تهران قرار دارند، از عوامل منفی تاثیرگذار بر هوای استان تهران هستند و موجب گرما و خشکی هوا، همراه با گرد و غبار میشوند.
رشته کوه های البرز: این رشته کوه ها موجب تعدیل آب و هوا میشود.
بادهای مرطوب و باران زای غربی: این بادها نقش موثری در تعدیل گرمای سوزان بخش کویری دارند، ولی تاثیر آن را خنثی نمیکنند.
استان تهران را می توان به سه بخش اقلیمی زیر تقسیم کرد:
اقلیم ارتفاعات شمالی: بر دامنه جنوبی، بلندیهای البرز مرکزی در ارتفاع بالای3000 متر قرار گرفته و آب و هوایی مرطوب و نیمه مرطوب و سردسیر با زمستانهای بسیار سرد و طولانی دارد. بارزترین نقاط این اقلیم، دماوند و توچال است.
اقلیم کوهپایه: این اقلیم در ارتفاع دو تا هزار متری از سطح دریا قرار گرفته و دارای آب و هوایی نیمه مرطوب و سردسیر و زمستانهایی به نسبت طولانی است. آب علی، فیروزه کوه، دماوند، گلندوک، سد امیر کبیر و دره طالقان در این اقلیم قرار دارند.
اقلیم نیمه خشک و خشک: با زمستانهای کوتاه و تابستان های گرم، در ارتفاعات کم تر از 1000 متر واقع شده است. هر چه ارتفاع کاهش مییابد، خشکی محیط بیشتر میشود. ورامین ،شهریار و جنوب شهرستان کرج در این اقلیم قرار گرفتهاند.
هوای تهران در مناطق کوهستانی دارای آب و هوای معتدل و در دشت، نیمه بیابانی است. تهران در مرز شرایط جوی بری و اقیانوسی قرار گرفته و تمایل آن به موقعیت بری بیشتر از وضعیت اقیانوسی است.
تاریخچه
منطقه تهران که در شمال غرب فلات مرکزی ایران قرار گرفته از زمانهای دور و ادوار پیش از تاریخ منطقههای مسکونی بوده و ردپای فرهنگهای پیش از تاریخی را در گوشه و کنار آن میتوان سراغ گرفت. بررسیها و کاوشهای باستانشناسی از یک سده قبل تا به امروز بسیاری از مراکز فرهنگی در دشت تهران را مشخص و معلوم ساخته و نشان میدهد که این دشت حداقل از نیمه دوم هزاره دوم (عصر آهن) تا به امروز مسکونی بوده است. از زمانی که شهر تهران در سال 1200 هـ.ق توسط آقامحمدخان قاجار به پایتختی ایران برگزیده شد تا به امروز حوادث بیشماری را به خود دیده است. تاریخ افسانهای تهران به «شیث بنآدم» و «هوشنگ پیشدادی» میرسد. در عهد ساسانیان کیش زرتشت در ری رواج یافت و چندین آتشگاه بزرگ در شمال و جنوب تهران ایجاد شد. آتشگاه نخستین قصران در فاصله 30 کیلومتری مرکز تهران رو به روی یکی از ارتفاعات کوه توچال قرار داشت. در فرهنگ آنندراج آمده است: «شهر تهران در قسمت جنوبی شهر حالیه تهران بنا شده و خانههای پستی داشتند که شبیه به غار ولی به تدریج از طرف شمال توسعه یافت و منازل را بیشتر به سرچشمه قنوات نزدیک کردهاند. در کتاب «تهران عصر ناصری» آمده است: تهران قبل از قرن شش هـ.ق یکی از روستاهای ناچیز و کم اهمیت بود و شهر ری که تقریباً در شش کیلومتری تهران قرار داشت، کانون عظیم تمدن و فرهنگ قدیم این خطه به شمار میرفت. تا این که با هجوم ویرانگر مغول، جنگهای داخلی، کشمکشهای مذهبی و تفرقهاندازیهای فرقههای مذهبی ری رو به ویرانی نهاد. در کتاب «عجایب البلدان» آمده است: تهران قریهای است معظم و ولایت ری دارای باغات زیاد به اشجار و ثمرات خوب و فراوان و سکنه در خانههای سرداب مانند به سر میبرند که هر قدر محصور بودنشان امتداد یابد به سبب کثرت آذوقه که از فرط احتیاط ذخیره کردهاند، آسودهاند و دائماً به سلطان عصر یاغی و با عساکر او در کارزار و زد و خوردند، مالیات خود را به مسکوک نمیپردازند، بلکه در عوض نقود رایج خروس و مرغ میپردازند. تا حمله مغول، هنوز هم تهران به صورت قریهای نه چندان معتبر باقی مانده بود و مانند دیگر قراء ری، زیر نظر خوارزمشاهیان اداره میشد. «یاقوت حموی» سیاح بزرگ عرب هنگام فرار از دست مغولان در سال 617 هـ.ق از این قریه یاد کرده است. با سکونت اهالی ری پس از زلزلههای متناوب و نیز حمله مغولان، تهران به تدریج از شکل روستا بیرون آمد و به شهرکی تبدیل شد که دارای چهار امامزاده و چند بقعه متبرکه بود. به عنوان اولین امامزادههای تهران باید از امامزاده زید، یحیی، اسماعیل و سیدنصرالدین نام برد. در این دوره کشاورزی و باغداری توسعه پیدا کرد و این امر نظر مهاجمان و ساکنان روستاهای اطراف تهران را به خود جلب کرد. این وضع تا پایان دورههای ترکمانان و اوایل صفویه دوام یافت.
ری: ری یکی از نقاط باستانی ایران با آثاری از هزارههای چهارم و پنجم قبل از میلاد است. درباره پیدایش شهر باستانی ری، مانند دیگر شهرهای باستانی، افسانههای متفاوتی وجود دارد. بنای آن گاه به شیث بینآدم(ابوالبشر) نسبت داده میشود که منوچهر آن را از نو ساخته است و گاه به هوشنگ پسرکیومرث.
واژه ری به صورت (RAGHA) در وندیداد، فرگود اول، یسنا 19، پاره 18 و (RAGA) در سنگ نبشته بیستون و به صورت (RHAGOE)، (RAGAU)، (RHAGA)، (RHAGEIA)، (RAGES) راگس و راجس و (RAI) سریانی، (RE) ارمنی و بصورت (RAI)، (RAGH) پهلوی آمده است. در کتاب عهد عتیق کتاب دوم پادشاهان، باب 17، بند 6 و باب 18، بند 11 از ری یاد شده است و نیز نام ری در آثار یونانی و لاتین و سنگ نبشتههای باستانی (کتیبه داریوش بزرگ) بر جای مانده است. نام ری از دوره ساسانیان به بعد بر این شهر گذاشته شد و مردم با آمدن سپاهیان اسلام به دین اسلام گرویدند. در دوره اسلامی ری پناهنگاه فرمانداران بنیامیه بود. بر پایه اسناد و مدارک تاریخی، با آن که شهر ری بر اثر زلزلههایی چند (چون زلزله 236 ق/ 850 یا 851 م) ویران شد و یورش ترکان نیز بر آن آسیبهای فراوان وارد آورد، همچنان پایدار ماند. ری در سال 617 هـ.ق مورد حمله وحشیانه مغولان قرار گرفت و علاوه بر قتل عام مردم بناهای آن نیز با خاک یکسان شد. ری اندکی بعد از آن دوباره رو به آبادانی گذاشت و بار دیگر در سال 786 هـ.ق به وسیله سپاهیان تیمور به ویرانهای بدل شد و از آن به بعد روی آبادانی به خود ندید.
ورامین: علاوه بر تپهها و محوطههای تاریخی مربوط به قرون پیش از میلاد، آثار فراوانی از قرون هفتم و هشتم هـ.ق در این شهرستان دیده میشود. آبادانی ورامین پس از ویرانی ری توسط مغولان و تیموریان شروع شد. مردم ری پس از خرابی این شهر به ورامین نقل مکان کردند. این شهر همواره یکی از مراکز تجمع شیعیان بوده است. ورامین امروزه یکی از شهرهای بزرگ استان تهران به شمار میرود و به عنوان یکی از شهرکهای اقماری مطرح بوده است.
دماوند: در کتیبه شاپور و کتیبه پایکولی از زمان نرسی(293-302 م) از ساتراپهای دماوند نام برده شده است. چند دهه قبل نزدیک شهر دماوند دو ظرف سفالین قرمز رنگ بدون پایه به طور اتفاقی به دست آمد، قسمتی از ظرف به شکل سر گوزن بود و نیز در همین مکان دو سکه از فرهاد دوم(138 پ.م) و مهرداد دوم(88-123 پ.م) اشکانی کشف شد. همچنین روی یک مهر ساسانی که در دماوند کشف شد، نام دمباوند حک شده است. این مهر اکنون در موزه کلکته نگهداری میشود. در متون اسلامی نیز نام این محل به صورت دنباوند آمده است. شاهنامه فردوسی را میتوان در شمار اسناد قدیمی که از دماوند نام برده است، به شمار آورد. فردوسی بارها از این شهر در شاهنامه نام برده و کوه دماوند را آشیانه سیمرغ، آموزنده زال پدر رستم دانسته است. دماوند در سال 30هـ.ق در زمان خلافت عثمان به دست مسلمانان فتح شد. استان تهران با وسعتی حدود 18814 کیلومترمربع بین 34 تا 36.5 درجه عرض شمالی و 50 تا 53 درجه طول شرقی واقع شده است. این استان از شمال به استان مازندران، از جنوب به استان قم، از جنوب غرب به استان مرکزی، از غرب به قزوین و از شرق به استان سمنان محدود است. جمعیت این استان در سال 85 بیش از 13 میلیون نفر بوده که حدود 19 درصد جمعیت کل کشور را به خود اختصاص داده است.
صنایع دستی
صنایع دستی شاخص استان شامل منبت چوب، شیشه گری فوتی، تراش روی شیشه، همجوشی شیشه، نقاشی روی شیشه، نگارگری، تذهیب و تشعییر، جلدسازی سنتی، علامت سازی،دَواتگری سنتی (مس چکشی) ، حوله بافی و نقاشی روی چوب است.
بیشتر صنایع دستی استان عبارتند از: قلم زنی روی مس و برنج، خراطی و سبد بافی، خاتم کاری، شیشه گری، تراش و نقاشی روی شیشه، زیلوبافی، نقاشی روی چرم، قالی بافی و چاپ باتیک، سفال گری، حصیر بافی، ورنی بافی و دست بافی، جاجیم و گلیم، چنته، روبه پشتی، جوال، خورجین.
پتو بافی: این صنعت فقط در روستای قشلاق ملارد، از توابع کرج، رواج دارد و دست اندرکاران آن را عموماً افراد غیر بومی مهاجر از تبریز و دیگر نقاط کشور تشکیل میدهند.
جاجیم بافی: کوهستانی بودن و داشتن مراتع سرسبز و گله داری گسترده در منطقه فیروزکوه، این منطقه را به یکی از مراکز تولید پشم ایران تبریل کرده است. جاجیمهای تولیدی در روستاهای فیروزکوه به دلیل نزدیکی منطقه با مازندران کاملاً تحت تاثیر دست بافتهای آلاشت است، با این تفاوت که عرض جاجیمهای تولیدی آن از 25 سانتی متر تجاوز نمیکند. گروهی از عشایر ساکن در روستای «قجر تخت رستم » از توابع شهریار، نیز در گذشته به تولید جاجیمهای بسیار نفیس اشتغال داشتند که امروزه به دلیل جاذبههای اقتصادی قالی بافی جذب این حرفه شدهاند. در روستاهای کوهان از توابع دماوند، کارگاههای تولید جاجیم به تولید بافتههایی به عرض 52 سانتی متر اشتغال دارند. عشایر اسکان یافته در روستاهای قشلاق فرون آباد، قشلاق حاجی آباد، قلعه نو و لپه زنگ (از توابع شهر ری) نیز با بافت جاجیم آشنایی دارند.
چادر شب بافی: دیرینهترین صنعت دستی رایج در مناطق روستایی استان تهران بافت چادر شب در اندازه های متفاوت، برای مصارف مختلف است.
حوله بافی: در گیلان و کوهان به وسیله دستگاههای دو وردی ساده به تولید نوعی حوله ابریشمی در اندازههای مختلف میپردازند. در روستای آبسرد از توابع دماوند نیز حوله بافی رایج است.
زیلوبافی: در منطقه ورامین بافت زیلوهای نامرغوب و ارزان قیمت رواج تقریباً گسترده ای دارد و در قشلاق داود آباد ورامین، باقرآباد، گرگ تپه، قرچک و خیرآباد کارگاه زیلوبافی دایر است و گروهی تولید کننده غیر بومی با بهره گیری از دستگاههای بافندگی دستی سرگرم به کار هستند.
شیشه گری: در روستاهای خیرآباد (از توابع ورامین) و قشلاق ملارد (از توابع کرج) کارگاههای شیشهگری دایر است. تولید عمده این کارگاهها پارچ و لیوان ها و گاهی گلاب پاش است.
قالی بافی: بافت قالی و قالیچه در استان تهران گستردگی چشمگیری دارد. این هنر به صورت حرفهای خانگی در تمام نقاط روستایی رایج است.
گلیم بافی: گلیم بافی در استان دارای سابقه طولانی است و بافت انواع گلیم نقشدار و مخطط در نقاط مختلف رواج دارد. گلیم بافان روستایی برای تار و پود بافتههای خود از پشم استفاده میکنند، ولی در پارهای موارد نیز برای تولید محصول مرغوبتر از نخ پنبهای برای تار بهره میگیرند. گلیم بافی در اغلب نقاط استان رواج دارد، روستای امیریه (از توابع فیروزکوه)، قشلاق فرون آباد، حاجی آباد و قلعه نو (از توابع شهرری)، از این جمله هستند.
نمدمالی
از جمله صنایع پرپیشینه مناطق روستایی استان تهران نمدمالی بود که در حال حاضر تقریباً منسوخ شده است. در سالهای اخیر کلیه دست اندرکاران از این صنعت دست کشیده و فقط تعداد معدودی از عشایر هنگامی که به مراتع حومه منطقه شمیران کوچ می کنند تعداد محدودی نمد برای مصرف شخصی تولید میکنند.
ادبیات قومی
زبان اصلی مردم تهران و استان تهران، فارسی است. اما در بعضی نقاط زبانهای محلی نیز دیده میشود که در مجموع از لهجههای فارسی محسوب میشوند. به طور کلی زبان و گویشهای دیگری مانند آذری، گیلکی، لری، مازندرانی نیز به دلیل مهاجرتها به آن افزوده شده است.
تهران و ری: ساکنان تهران قدیم قبل از پایتخت شدن مانند روستانشینان کنونی شمیران و آبادیهای مجاور سخن میگفتند اما شهر تهران لهجه خود را از دست داد و لهجه فعلی آن ترکیبی از انواع لهجههای ایرانی است. زبان محله «چال میدان» در محاوره، لحن والفاظ خاصی داشت که به غنیسازی فرهنگ عامه کمک میکرد. این لحن هنوز در گوشه کنار این محله به گوش میرسد. در زبان محاورهای تهران طبقات اجتماعی نقش مهمی داشتهاند و هر قشری لحن زبان خاص خود را داشته است.
دماوند: گویش منطقه دماوند را میتوان در شمار گویشهای اصیل ایرانی قرار داد. لهجه این منطقه به دو دسته تقسیم میشود: تاتی و لهجهها و گویشهای غیرتاتی.
شمیران (قصران): زبان عمومی قصران لهجهای از زبان باستانی پهلوی رازی است، ولی در لهجه میگون، شهرستانک، لالون، زاگون، روته، گرمابدر، شمشک و دربندسر، لهجه مازندرانی غلبه دارد.
رباط کریم: چند دسته گویش در این منطقه به چشم میخورد: ترکی شاهسون در روستاهای منجیل آباد، آلارد، انجم آباد گویش فارسی در رباط کریم، سلطان آباد، اکبرآباد، سبزدشت، حصارک نقاط چند زبانه(ترکی، لری، تاتی، فارسی)
شهریار: در شهریار و نقاط روستایی آن به گویشهای ترکی، لری، کردی، فارسی، تکلم میشود. برخی نقاط ترک زبان هستند و خود را از اعقاب شاهسون های آذربایجان میدانند.
ورامین: چند گویش در این منطقه وجود دارد. از جمله ایل دماوند که به لری تکلم میکنند.
آیینها
نوروز
جشن نوروز با آداب و رسوم ویژه ای همراه است:
حاجی فیروز
براساس نوشته عبدالله مستوفی، حاجی فیروز با خاک زغال و با دوده بخاری چهره خود را سیاه میکرد و کلاه شیپوری و یا استوانهای بلند که از کاغذ یا مقوا بود بر سر میگذاشت و جامع رنگین چهل تکه که زنگولههایی به آن دوخته شده بود، میپوشید.
چهارشنبه سوری
در این روز مردم آتش بازی میکنند و آش رشته یا به اصطلاح اهالی منطقه دماوند «کته را» میخورند. در این روز آتش افروخته میشود و از روی آن میپرند و میخوانند: زردی من از تو –سرخی تواز من.
پنجک یا پنجه
پنج روز آخر سال را که هوا سرد بود. پنجک یا خمسه مسترقه می گفتند. خطر یخ زدن محصولات در این چند روز وجود داشت. از این رو مردم به کوه می رفتند و جشن می گرفتند تا هوا بدتر نشود.
عید نوروز
در روز عید مردم به دید و بازدید میپردازند و لباسهای نو و تمیز به تن میکنند. در گذشته بزرگترها به کوچکترها عیدی و تخم مرغ رنگی میدادند و عموماً شیرینی و تنقلاتی چون کشمش، مویز و نقل برای بازدیدکنندگان ایام عید میآوردند. در روستاها مراسم عید دیدنی از خانه کدخدا یا سالخوردگان و بزرگان شروع میشد.
سیزده به در
در سیزدهمین روز فروردین، مردم سبزهای را که پیش از فرا رسیدن عید در خانه سبز کردهاند. به صحرا میبرند و آن را به آب روان میسپارند. غذای اصلی روز سیزده به در کوکو سبزی است. در این روز بازیهای متنوع همراه با اشعار مناسب اجرا میشود.
تیرما سیزده
در شب 13 تیرماه در آهار مردم هر خانه دور هم جمع میشوند و به نقل داستانها و قصهها میپردازند و با دیوان حافظ فال میگیرند. نوجوانان نیز به پشت بام میروند و دستمالی را به ریسمان میبندند و به خانهها میاندازند تا صاحب خانه کشمش، نخودچی، پول خرد در گوشه دستمال ببندد. در حوزه دماوند و فیروزکوه نیز مراسمی به نام «لال بازی» دارند.
نام گذاری
در شب ششم زایمان ولیمه میدهند و نام گذاری میکنند. در این مراسم عدهای از مردان و زنان برای شام دعوت میشوند. پیش از صرف شام بچه را بیرون میآورند و در بغل ریش سفید مجلس میگذارند و از او میخواهند برای نوزاد نامی برگزیند. آنگاه ریش سفید چند اسم روی کاغذ نوشته و آنها را لای قرآن میگذارد و اذان به گوش راست و اقامه به گوش چپ نوزاد میخواند. به دنبال آن یکی از کاغذها را از لای قرآن بیرون میآورد. او اسم را میخواند و بقیه برای تایید صلوات میفرستند.
آش دندانی
وقتی نوزاد شروع به درآوردن دندان میکند برای او آش دندونی درست میکنند تا دندان هایش راحت و سبک بیرون آید.
مکتب خانه
در گذشته مکتب دار ابتدا الفبا و هجی کردن را میآموخت. پس از آن شاگرد باید یک کله قند و انعامی از این نوع برای مکتب دار میآورد. از ابزارهای مکتب دار چوب و فلک بود که در باورها و ضرب المثلهای عامیانه از چوب و جور استاد فراوان ذکر رفته است. مکتب دار از میان شاگردان یک نفر را به عنوان خلیفه (مبصر) انتخاب میکرد. وظیفه خلیفه این بود که امر به جارو کردن مکتب خانه کند، دستور خرید روزانه خانه مکتبدار را صادر کند و هر عید برای مکتبدار عیدی جمع کند.
چله
مردم شب اول چله یعنی شب یلدا را که طولانیترین شب سال نامیده میشود، به شبنشینی و تفریح میگذارنند و آجیل، هندوانه، گندم برشته، گردو و کشمش میخورند و فال حافظ میگیرند.
نذریها
از سفرههای نذری که درتهران مرسوم بوده است، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
سفره حضرت رقیه (س): مهر الزمان نوبان مینویسد: نذر سفره حضرت رقیه متداولترین و نیز از سادهترین سفرههای نذری است. زمان برگزاری آن دوشنبه، چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه است و محل آن معمولاً در اماکن متبرکه چون امامزادهها و مساجد است.
آجیل مشکل گشا: این آجیل عبارت از توت خشک، نخودچی، فندق، پسته، نقل، کشمش و بادام است که برای رفع گرفتاریها و مشکلات نذر میکنند.
مولودی خوانی: یکی از مراسم زنانه پرطرف دار مولودیخوانی است.
ماه محرم
یکی از نشانههای عزاداری برای سیدالشهدا اجرای مراسم تعزیه است. تعزیه در آغاز ساده برگزار میشد و منظور از آن بیان احوال و مصایب خاندان اباعبدالله و واقعه غمانگیز کربلا بود. تعزیهخوانی در زمان ناصرالدین شاه با ساخت تکیه دولت به وسیله معیر الممالک به اوج خود رسید.
غذاهای محلی
دیزی، آش شله قلمکار، آش زین العابدین، اشکنه، آبگوشت بزباش، دمپختک.
سوغات
سبزیهای کوهی و دوغ دماوند، سوهان شهرری، انگور و کشمش شهریار.
انتهای پیام/