خراسان، صبح هفتم مرداد سال گذشته بود که خودروهای پلیس آژیرکشان مقابل ساختمان در حال احداثی واقع در بولوار امامت مشهد توقف کردند. خبر قتل نگهبان 51 ساله ای که داخل اتاق نگهبانی به قتل رسیده بود دهان به دهان در میان اهالی محل می پیچید. دقایقی بعد خودروی حامل قاضی ویژه قتل عمد نیز در محل وقوع جنایت توقف کرد و بدین ترتیب تحقیقات قضایی درباره چگونگی قتل نگهبان ساختمان ادامه یافت. جسد خون آلود مربوط به مردی بود که شاهرگ حیاتی ناحیه گلویش بریده شده و آثار متعدد ضربات چاقو در نقاط مختلف بدنش وجود داشت. در این هنگام مرد میانسالی که عینک دودی اش را روی چشمانش گذاشته بود در میان شک و تردید نزد قاضی سیدجواد حسینی رفت و گفت: شب گذشته با دزدانی که کیسه ای در دست داشتند و از ساختمان محل جنایت خارج می شدند درگیر شده است. این مرد که استرس عجیبی سراپایش را به لرزه انداخته بود در تشریح ماجرای درگیری خود با دزدان گفت: تقریبا اواخر شب بود که وارد خیابان محل سکونتم شدم و ناگهان 2 نفر را دیدم که اموالی را داخل کیسه ریخته و از ساختمان بیرون آمدند. به خاطر این که چند بار دیگر هم در این محل دزدی شده بود به آن ها مشکوک شدم و به طرفشان رفتم ولی یکی از آن ها «تنه ای» به من زد و دیگری هم با چاقویش مرا زخمی کرد. این مرد ادامه داد: در حالی که مجروح شده بودم آن دو نفر را تعقیب کردم اما آن ها در حالی سوار بر یک دستگاه خودروی دوو سیلوی مشکی رنگ متواری شدند که در تاریکی شب دیگر نتوانستم آن ها را پیدا کنم! به ناچار به منزل بازگشتم و لباس های خون آلودم را عوض کردم!
قاضی ویژه قتل عمد که به اظهارات «شاهد صحنه سرقت» مشکوک شده بود از پزشک قانونی حاضر در محل خواست تا نوع جراحت های روی دست شاهد عینکی را بررسی کند. لحظاتی بعد ناگهان پزشک قانونی به قاضی گفت: تیغه چاقویی که نگهبان با آن کشته شده است با آثار پشت دست «شاهد صحنه» مطابقت دارد! همین نظر قاطع پزشکی کافی بود تا مقام قضایی دستور «تن پیمایی» این شاهد 58 ساله را صادر کند.
آثار کبودی های روی بدن مرد عینکی و خون هایی که زیر کفش های وی باقی مانده بود دیگر جای تردیدی را باقی نمی گذاشت که این مرد در ماجرای قتل نگهبان 51 ساله نقش دارد. در این هنگام قاضی حسینی از مرد مظنون به قتل پرسید آیا شب گذشته همین شلوار را به تن داشتی؟ مرد پاسخ داد: بله اما به خاطر این که خون آلود شده بود شب همسرم آن را شست و صبح دوباره پوشیدم!! قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد در ادامه سوال کرد اگر تو قصد داشتی چاقو را از دزد بگیری تا تو را زخمی نکند پس چرا پشت انگشتت زخمی شده است در حالی که باید کف دستت دچار جراحت می شد؟! لحظاتی بعد با سکوت شاهد صحنه مقام قضایی دستور بازداشت وی را صادر کرد و بدین ترتیب ساعتی بعد متهم در اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی لب به اعتراف گشود و راز این جنایت هولناک را فاش کرد.
او گفت: من از 6 ماه قبل با نگهبان ساختمان دوست شده بودم و در اتاق نگهبانی او مواد مخدر مصرف می کردم. من در ساختمان مقابل همین مکان زندگی می کنم و او کلید حیاط ساختمان را به من داده بود تا شب ها یکی از خودروهایم را آن جا پارک کنم ولی مدتی بعد با یکدیگر اختلاف پیدا کردیم و او قصد داشت سهم خود را از مواد مخدری که برای مصرف خریداری می کردم به من ندهد. از آن روز به بعد هم کلید حیاط را از من گرفت و حتی به تلفن هایم پاسخ نمی داد. شب حادثه نیز کاردی را که از قبل تهیه کرده بودم پشت سرم پنهان کردم و نزد او رفتم. پس از آن که کمی مواد مصرف کردیم ناگهان با تصمیم قبلی پشت سرش قرار گرفتم و ضربه ای به گردنش زدم. سپس در حالی که او روی زمین افتاده بود ضربات متعدد دیگری را بر نقاط مختلف بدنش وارد کردم و مقداری از لوازم که شامل سنگ فرز، سه دستگاه مینی فرز و یک دستگاه هیلتی بود را برداشتم و آن ها را به همراه کارد خون آلود به منزل برادرم در منطقه سیدی بردم...
در پی اعترافات صریح متهم و بازسازی صحنه جنایت توسط وی، این پرونده جنایی در دادسرای مشهد تکمیل شد و مرد 58 ساله با صدور کیفرخواست از سوی نماینده دادستان، در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان خراسان رضوی پای میز محاکمه نشست. متهم این پرونده جنایی در جلسات محاکمه ای که به ریاست قاضی مجتبی علیزاده برگزار شد به صراحت قتل نگهبان را به گردن گرفت و گفت: آن شب ساعت 23:30 بود که به ساختمان در حال ساخت مراجعه کردم. نگهبان در را باز کرد و با یکدیگر به محل استراحت او رفتیم. بعد از کمی صحبت شیره و تریاک کشیدیم. مرحوم در حالت درازکش مشغول مصرف مواد بود که من به بهانه اتمام استعمال مواد از جایم بلند شدم و با چاقویی که روز قبل تیز کرده بودم در یک آن گلوی او را بریدم و بلافاصله چندین ضربه محکم به پشت گردنش زدم. وقتی او در حال جان دادن بود ضربات دیگر را هم که نفهمیدم چند ضربه شد به نقاط دیگر بدنش وارد آوردم. پس از آن اموالی را که از آن جا سرقت کرده بودم به منزل برادرم بردم و به زن برادرم تحویل دادم که توسط کارآگاهان اداره جنایی کشف شد..
. بنابراین گزارش قضات شعبه پنجم دادگاه کیفری پس از شنیدن اظهارات کامل متهم و پرسیدن سوالات قضایی تخصصی ، ارتکاب جنایت و سرقت توسط متهم را محرز دانستند و رای خود را درباره این پرونده جنایی صادر کردند. در رای صادره از سوی دادگاه کیفری که به امضای قاضی علیزاده (رئیس) و قاضی بنده ای (مستشار) رسیده آمده است با توجه به اقاریر صریح متهم، گزارش پزشکی قانونی و همچنین محتویات پرونده، بزهکاری متهم در خصوص هر 3 اتهام محرز و مسلم است بنابراین دادگاه «ج-الف» را به اتهام قتل عمدی به قصاص نفس، به خاطر سرقت لوازم به تحمل 3 سال زندان و 74 ضربه شلاق و از جنبه عمومی جرم ایراد جرح با چاقو به تحمل یک سال زندان و همچنین به دلیل ارتکاب جراحات غیرمسری به قتل به پرداخت دیه محکوم می کند.
همچنین در پایان رای صادره از سوی دادگاه عنوان شده است که رای مذکور قابل تجدید نظر در محاکمه دیوان عالی کشور است.