دانشگاههای ایران میتوانند حضور بینالمللی خود را با ترویج پژوهش تقویت کنند
دکتر جعفر مهراد در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا گفت: «هیچ نظام رتبهبندی قابل اتکا، فراگیر و مورد اطمینان وجود ندارد که بتواند برای همه دانشگاهها و طرفهای مورد علاقه قابل قبول باشد. دانشگاهها برای افراد مختلف معنی متفاوتی دارند. با وجود این، دانشگاهها برای ارتقا باید از شاخصهای رتبهبندی به عنوان حداقل استانداردها استفاده کنند و نظامهای رتبهبندی نیز باید وجوه متمایز برتری دانشگاهها را بازشناسایی کنند.»
او افزود: «نظامهای رتبهبندی میکوشند فعالیتهای گوناگون دانشگاهی را رصد کنند. نظامهای رتبهبندی بینالمللی در حالیکه معیارها و شاخصهای خود را پیوسته ارتقا میدهند، نظامهای رتبهبندی جدیدی نیز پا به عرصه حیات علمی میگذارند. افزون بر آن رتبهبندیهای دیگری نیز مانند رتبهبندی دانشگاههای آسیا، آمریکای لاتین و دانشگاههای جوان وجود دارند که اطلاعات خود را از نظام های موجود دریافت میکنند.»
مهراد گفت: «بسیاری از کشورها نظامهای رتبهبندی خود را دارند و بعضی مانند آمریکا با نظامهای رتبهبندی مختلف با شاخصهایی از پژوهش گرفته تا شاخصهای هزینه، کالجها و موسسات آموزش عالی خود را رتبهبندی میکنند. بعضی از کشورها مانند انگلستان و آفریقای جنوبی تنها ارزیابیهای پژوهشی انجام میدهند و کشورهای دیگر نیز مانند کنیا و ایران درصدد تولید نظامهای رتبهبندی دانشگاهیاند.»
او افزود: «دانشگاههای تهران، صنعتیشریف و صنعتی اصفهان 3دانشگاه برتر ایران در بین سایر دانشگاههای ممتاز جهان در نظامهای رتبهبندی بینالمللی مانند QS، تایمز و شانگهای حضوری مستمر و موثر دارند. دانشگاههای صنعتی امیرکبیر، علوم پزشکی تهران ، علم و صنعت ایران، علوم پزشکی تهران، صنعتی خواجه نصیر و تربیت مدرس نیز در بین نظامهای رتبهبندی بینالمللی و در سالهای مختلف در میان دانشگاههای برتر جهان مشاهده میشوند.»
مشاور امور پژوهشی دانشگاه پیامنور کشور گفت: «بعضی از دانشگاههای کشور نیز وقتی عملکرد دانشگاهها بر حسب رشتههای موضوعی مورد اندازهگیری قرار میگیرند جایگاهی برای خود در بین سایر دانشگاه ممتاز پیدا کردهاند.»
او افزود: «با وجود این، وقتی صحبت از شهرت و اعتبار بینالمللی دانشگاهها به میان میآید، دانشگاههای ایران در جمع 200 یا 400 دانشگاه برتر جهان دیده نمیشوند. از سال 2003 میلادی که نظامهای رتبهبندی فعالیتهای خود را آغاز کردهاند، هیچ یک از دانشگاههای ایران در بین دانشگاههای ممتاز از نظر رتبهبندی شهرت و اعتبار قرار ندارند.»
مهراد گفت: «رتبهبندیهای دانشگاهی برحسب شهرت و اعتبار بر اساس اظهارنظر متخصصان آموزش عالی و تایید استادان دانشگاههای جهان، نسبت دانشجو به استاد و سایر شاخصها انجام میگیرد. در این مورد به اعتقاد من 5 دلیل مهم یعنی عناصر غیر مرتبط، شمول اجتماعی، گردآوری دادهها، همکاریها و ترویج پژوهش و آموزش وجود دارد.»
او درباره عناصر غیر مرتبط گفت: «عناصری که شهرت جهانی را اندازهگیری میکنند برای دانشگاههای ایران سودمند نیستند. این عناصر درباره تنوع جهانی، اعضای هیات علمی بینالمللی، دانشجویان بینالمللی، شدت پژوهش و تعداد استادانی که درگیر تحقیقات علمی هستند، دانشگاهها را ارزیابی میکنند.»
مهراد گفت: «بسیاری از دانشگاههای ایران بر اساس معیارها و شاخصهای تعریف شده وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی فعالیت میکنند و بر این اساس نیز مورد ارزیابی قرار میگیرند. معیارها و شاخصهای دفاتر نظارت بر آموزش و پژوهش در وزارتخانههای یاد شده یگانه و منحصر به خود هستند.»
او افزود: «شمول اجتماعی یکی دیگر از مواردی بود که باید بر روی آن تاکید کرد. دانشگاههای ایران بر اساس سیاستهای حاکم و به ویژه با راهاندازی مراکز آموزش عالی غیرانتفاعی و پردیسهای بینالمللی و نیز کمیتگرایی میکوشند طبقات اجتماعی و جمعیتهای گوناگونی را پذیرش کنند.»
او ادامه داد: «درصد قابل توجهی از دانشجویان دانشگاههای کشور از شرایط کیفی لازم برای تحصیلات عالی برخوردار نیستند. دانشگاههای ایران بخشهای به حاشیه رانده شده جامعه را برای بهبود و اصلاح کشور پذیرش میکنند. بسیاری از دانشگاههای معتبر جهان با شهرت بینالمللی چنین اجباری ندارند.»
رئیس بخش علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه شیراز ادامه داد: «به علاوه ، مسائل بیشتری وجود دارد که در رتبهبندی دانشگاهها بر اساس شهرت و اعتبار لحاظ نمیشوند. دانشگاههای ایران برای ساخت کشور و فراهم آوردن بستر لازم برای توسعه تلاش میکنند. دانشگاههای ایران پروژههای متعددی در حوزه دفاع و ابتکارات راهبردی انجام میدهند که در این نظامهای رتبه بندی انعکاس پیدا نمیکند. ایران فاقد نظام رتبهبندی ملی است. شاید این مسئله انگیزهای برای تولید نظام رتبهبندی ملی برای دانشگاهها و مراکز پژوهشی کشور باشد.»
او افزود: «در دولت دهم نظام رتبهبندی ملی طراحی شد اما عملا مورد استفاده قرار نگرفت. هر چند که محتوا این رتبهبندی بیشتر به ارزیابی شباهت داشت تا یک رتبهبندی معمول و متعارف جهانی.»
مهراد گردآوری دادهها را یکی دیگر از مشکلات پیش روی دانشگاههای کشور برای رتبهبندی دانست و گفت: «بسیاری از دانشگاههای کشور فاقد نظام ثبت آماری از عملکردهای آموزشی، پژوهشی، مالی، ساختاری و منابع انسانی است. نظامهای رتبهبندی بینالمللی به دادههای دقیق و به هنگام نیاز دارند. دانشگاهها برای بهبود و ارتقای مستمر باید در این جبهه تلاش کنند.»
او افزود: «دادهها باید به طور دقیق مستند شوند. زمان ارسال دادههای مورد نیاز نظامهای رتبهبندی بسیار مهم است . تاریخی که برای ارسال دادهها تعیین میشود باید مورد توجه قرار گیرد. حتی ارسال بخشی از دادههای رتبهبندی کمک میکند تا نام دانشگاه یا دانشگاهها مطرح و محاسبه شود. بخش مهم دیگر که مربوط به دادههای استنادی است، نظامهای رتبه بندی خود به طور مستقل از ISI یا Scopus دریافت میکنند.»
مشاور امور پژوهشی دانشگاه پیامنور حوزهای که دانشگاههای برتر کشور موفقیت نسبتا خوبی به دست آوردهاند را مربوط به همکاریهای بینالمللی دانست و گفت: «این بخش به ویژه در انتشار مقالات علمی قابل توجه است. بخش دیگر که به آموزش و پژوهش مربوط میشود نیاز به تلاشهای بیشتر دارد. در این زمینه، برنامههای راهبردی دانشگاهها لازم است شرایط مورد نظر را مدنظر قرار دهند.»
او افزود: «دانشگاهها بدون برنامه راهبردی در این زمینه موفقیت چندانی به دست نخواهند آورد. سالهاست که نسبت استادان خارجی به کل استادان مورد سنجش و محاسبه قرار میگیرد. اما، اکثر دانشگاههای کشور در این زمینه سیاست خاص و مدونی ندارند. از این رو امتیازی که از این شاخص نصیب دانشگاههای کشور میشود از آنها سلب میشود.»
مهراد به ترویج پژوهش و آموزش اشاره کرد و گفت : «دانشگاههای کشور میتوانند حضور بینالمللی خود را با ترویج پژوهش و آموزش در خارج از کشور تقویت کنند. به استثنای دانشگاههای بزرگ و صنعتی، سایر دانشگاهها و موسسات پژوهشی به نشر نتایج تحقیقات علمی در انتشارات بینالمللی نمیپردازند. در حوزههای علوم اجتماعی نیز این کاستی به وضوح قابل مشاهده است. نشر مقالات پژوهشی در یک درصد مجلات علمی یا 5 و 10درصد برتر نشریات پژوهشی موضوع با اهمیتی است که نشان از کیفیت تحقیقات علمی دارد.»
او افزود: «فراهم کردن زمینه همکاریهای آموزشی دانشگاههای معتبر و ارائه دورههای مشترک باید از طرحهای راهبردی دانشگاههای کشور باشد. افزون بر آن، دانشگاههای ایران با ایجاد تغییرات و درخواست از اعضای هیات علمی برای مشارکت در پروژههای تحقیقاتی بینالمللی و جذب استادان و دانشجویان خارجی باید برنامهریزی کنند.»
انتهای پیام/