شاعری در سایه عرفان و مقاومت؛ خاطره فاطمه طباطبایی از شکلگیری دیوان اشعار امام
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، در دل روزهای پرآشوب انقلاب و جنگ، تاکید به شعر و شاعری در زندگی شخصی رهبر کبیر انقلاب جاری بود. فاطمه طباطبایی، عروس امام خمینی (ره)، با نگاهی سرشار از احترام و محبت، پرده از خاطرهای لطیف و کمتر شنیده شده از زندگی امام برمیدارد؛ خاطرهای که به جمعآوری دیوان اشعار امام انجامید.
بخشی ازاین خاطرات را به مناسبت سالگرد رحلت امام خمینی(ره) منتشر میکنیم.
فاطمه طباطبایی میگوید: برای من تمام عمرم خاطره است، اما یکی از خاطراتی که همیشه در ذهنم مانده، به دیوان اشعار امام بازمیگردد. من حس میکردم امام حتی در سن هشتاد سالگی هم دارای ذوق شاعری لطیف بودند. شبهایی که کنارشان بودیم، گاهی اشعار روزنامهها یا غزلهایی را میخواندم. چون گفتوگو با امام در عین سادگی، سختی خود را هم داشت؛ نه باید غیبت و تمسخر در آن باشد و نه از لطافت خالی. گاهی که غزلی میخواندم، میدیدم که امام نقد میکردند؛ چون دقتنظر خاصی داشتند.
وی در ادامه از لحظهای روایت میکند که امام برای نخستینبار شعری برای او سرودند: از ایشان خواستم چیزی برایم بنویسند. بعدها دیدم اشعاری سرودهاند. آن زمان جنگ بود و هر لحظه احتمال بمباران وجود داشت. امام هنگام قدم زدن، روی حاشیه روزنامه برایم شعر نوشتند. من ذوقزده شدم. این اشعار متعلق به سن بالای هشتاد سالگی ایشان است. امام دو دیوان داشتند که هر دو آنها پیشتر گم شده بود. من این اشعار را جمع کردم و شد دیوان امام خمینی.
دیوان اشعار امام خمینی (ره) که اکنون در دسترس علاقهمندان به ادبیات عرفانی، آیینی و سیاسی قرار دارد، ترکیبی است از غزلهای عارفانه، رباعیات تأملبرانگیز و نثرهای ادیبانه. این آثار نشاندهنده چهرهای دیگر از رهبر انقلاب است؛ چهرهای سرشار از لطافت، دروننگری و حضور مداوم در عالم معنا.
در بخشی از مقدمه دیوان اشعار آمده است: «در اشعار امام، بیش از هر چیز، نگاه عارفانه و عبور از ظواهر فریبنده دنیا موج میزند. عشق در شعر او، نه زمینی که آسمانی است. معشوق در شعر او، حضرت دوست است؛ و اینگونه است که شعر، زبانِ دیگر امام است؛ زبانی که از سکوتهای شبانه و تأملهای عمیق در احوال بشر و هستی میآید.»
و در جایی دیگر میخوانیم: «نه تنها سیاست، که شعر هم برای امام ابزاری برای بیان حقیقت بود. همانگونه که در میدان انقلاب بیپروا سخن گفت، در میدان دل نیز بیپرده، از اشتیاق به وصال و فراق سخن گفت.»
انتهای پیام/