صفحه نخست

آناتک

آنامدیا

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۸:۵۴ - ۲۵ اسفند ۱۴۰۳

سلام شهر حلبچه! حماسه پژمان!

عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد به‌مناسبت سالروز بمباران شیمیایی شهر مظلوم «حلبچهٔ عراق» قطعه شعری در قالب قصیده سروده است.
کد خبر : 963354

به گزارش خبرنگار آنا، ابوالفضل فیروزی متخلِّص به «نی‌نوا» دکتری «عرفان و تصوف» مدرس دانشگاه و استاد دروس گروه اخلاق و معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی (ره) به‌مناسبت ۲۵ اسفند (۶۵/۱۲/۲۵) سالروز بمباران شیمیایی شهر مظلوم «حلبچهٔ عراق» و برگریزان مردم مظلوم و بی دفاع آن سامان توسط صدام ملعون مزدور با تجهیز و حمایت استکبار جهانی به ویژه شیطان بزرگ آمریکای خونخوار و حمایت مدافعان کذّاب حقوق بشر، قطعه شعری در قالب قصیده سروده است که به شرح زیر تقدیم می‌شود.

حماسهٔ پژمان

بیا به شهرحلبچه به کربلای زمان 
ببین که گلشن ما را چه کرد باد خزان؟!

 ببین که دست جنایت چه آتشی افروخت!
بریده باد دو دست ابولهیب زمان!

ببین جنایت و ظلم و شقاوت و پستی 
ببین نهایت عمق فجایع شیطان

شرار بولهبی بود و آتش سوزان
که سوخت خلق خدا را ز خرد و پیر و جوان!

چه کرده بود حلبچه که سوخت در آتش؟!
چه کرده بود که بودنش سزای این تاوان؟

نکرده بود جهان یک چنین قساوت و ظلم
ندیده بود زمان، یک جنایتی اینسان!

زبان گرفته و دل خسته و قلم عاجز
ز نقل فاجعهٔ دلخراش آن سامان

شکسته ساز و ز گریه نشسته آوازم 
چه گویمت که دگر شرح ماجرا نتوان!

سلام شهر حلبچه! سلام‌ ای مظلوم!
سلام خطهٔ آلاله‌های کردستان! 

سلام شهرحلبچه! صلای مظلومان! 
سلام شهر شهادت! صدای خاموشان! 

سلام شهر شهیدان بی سلاح و پناه! 
سلام حق به تو باد!‌ ای حماسهٔ پژمان!

تو بهترین سندی تا همیشه تاریخ 
دلیل ظلمت کفری! گواه روشنمان!

غم غریب تو هرگز نمی‌رود از یاد
 تراژدی تو باشد همیشه در اذهان!
 
 بنفشه سوگ تو دارد به هر بهار و خزان 
همیشه داغ تو باشد به لالهٔ نعمان

همیشه گریه کنم تا بهار پیروزی
که انتقام تو گیرد بهارمان ز خزان

انتهای پیام/

ارسال نظر