صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۹:۳۶ - ۰۷ بهمن ۱۴۰۳

امام موسی کاظم (ع)؛ الگوی همزمان صبر و مبارزه

امروز شهادت مردی از تبار نور و معرفت است؛ حضرت امام موسی کاظم (ع) که همزمان الگوی صبر و مبارزه بود.
کد خبر : 954633

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، امروز ۲۵ رجب سالگرد شهادت هفتمین ستاره تابناک سپهر ولایت حضرت امام موسی کاظم (ع) است. امام بزرگواری که دوران امامتش با شرایطی سخت، حساس و پرچالش برای شعیان همراه بود.

ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد

حضرت موسی بن جعفر (ع) در سال ۱۲۸ یا ۱۲۹ هجری قمری هنگامی که امام صادق (ع) و همسرشان حُمَیده از حج بازمی‌گشتند، در منطقه ابواء به دنیا آمد. برخی مکان ولادت ایشان را مدینه دانسته‌اند. درباره تاریخ ولادت امام کاظم (ع) اختلاف است و برخی مورخان بر روز هفتم صفر تأکید دارند. مادر ایشان، حُمیده کنیزی از اهل مغرب یا اندلس (اسپانیا) بوده است.

دوران کودکی تا ابتدای جوانی آن حضرت با ایام زوال حکومت اموی و برآمدن خلفای عباسی همراه بود. ایشان حدود بیست سال با پدر بزرگوارش امام صادق (ع) زندگی کرد. آن حضرت در این دوران توانست ابعاد مختلف زندگی پدر بزرگوارش را از نزدیک درک کند، در بُعد علمی در کنار خوشه‌چینی از معارف علمی مکتب امام جعفر صادق (ع) مرجعی برای طالبان علم شد. در مبارزه با نیرو‌های طاغوت نیز همواره امام جعفر صادق (ع) را در مواجهه با خلفای اموی و عبّاسی یاری می‌داد.

به این ترتیب از همان کودکی در متن مبارزات سیاسی و مناظرات علمی پدر بزرگوارش قرار داشت تا در آینده به ملجاء شیعیان تبدیل شود. امام موسی کاظم (ع) هنوز کودک بود که فقهای مشهور مثل «ابوحنیفه» از او مسئله می‌پرسیدند و کسب علم می‌کردند.

القابی آسمانی و اخلاقی برای امام هفتم

از القاب آن حضرت می‌توان به «عبد صالح» و «کاظم» اشاره کرد که نخستین لقب به خاطر زُهد و عبادت ایشان و لقب دوم به دلیل توانایی آن حضرت در فرو بردن خشم و صبر در برابر سختی‌های روزگار بود؛ جایی که آن حضرت خشمش را برای دشمنان و کسانی که به او بدی کرده بودند، فرو می‌برد.

امام موسی کاظم (ع) آن قدر به عبادت می‌پرداخت که حتی زندانبانانش را تحت تأثیر قرار می‌داد. وی عابدترین مردم زمانش بود و آنچنان از ترس خدا گریه می‌کرد که محاسن مبارکشان از اشک خیس می‌شد. دعایی که حضرت زیاد به آن مداومت داشت، دعای «عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ» بود و در سجده‌شان نیز «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسَابِ» می‌خواندند. «ابوابراهیم» و «ابوعلی» نیز دو کنیه امام هفتم است.

مادر امام موسی کاظم (ع) حمیده کنیزی از اهل مغرب یا اندلس (اسپانیا) بوده است و نام پدر حمیده را صاعد مغربی (بربری) گفته‌اند .. برادران دیگر امام از این بانو «اسحاق» و «محمد دیباج» بوده‌اند.

آغاز دوران سخت امامت

حضرت موسی بن جعفر (ع) بعد از رحلت پدر بزرگوارش امام صادق (ع) (۱۴۸ ق) در بیست سالگی به امامت رسیدند و به مدت ۳۵ سال زعامت و ولایت شیعیان را به عهده داشتند. مدت امامت ایشان با دوران حکومت چهار خلیفه ستمگر عباسی منصور دوانیقی، مهدی، هادی و هارون‌الرشید مصادف بود.

در این دوران سخت شاهد انشعاب‌های انحرافی در شیعیان هستیم. در واقع در همان ابتدای امامتشان، امام کاظم (ع) با فرقه‌های اسماعیلیه، فطحیه و ناووسیه رو‌به‌رو شدند. فرقه‌هایی که امامت او را قبول نداشتند، بلکه دیگر فرزندان و یاران امام صادق که از دنیا رفته بودند را امام می‌دانستند.

امام موسی الکاظم (ع) در علم و تواضع و مکارم اخلاق و کثرت صدقات و سخاوت و بخشندگی ضرب المثل بود.  ایشان  بداندیشان را با عفو و احسان بیکران خویش تربیت می‌فرمود. شب‌ها بطور ناشناس در کوچه‌های مدینه می‌گشت و به مستمندان کمک می‌کرد. مبلغ دویست، سیصد و چهارصد دینار در کیسه‌ها می‌گذاشت و در مدینه میان نیازمندان قسمت می‌کرد. صرار (کیسه ها) موسی بن جعفر در مدینه معروف بود؛ و اگر به کسی صره‌ای می‌رسید بی نیاز می‌گشت معذلک در اطاقی که نماز می‌گذارد جز بوریا و مصحف و شمشیر چیزی نبود.

از ویژگی‌های دیگری که حضرت داشتند، صبوری و شکیبایی‌شان در راستای رسیدن به هدف بود. امام موسی کاظم (ع) به شدت صبور بودند و در همه مراحل تدبیر می‌کردند. در تاریخ نقل شده، زندانبان‌های حضرت در مقابل اخلاق، ادب، گفتار و منطق امام موسی کاظم (ع) بیش از یک هفته دوام نمی‌آوردند و همه از ارادتمندان ایشان می‌شدند. آخرین زندانبان امام موسی بن جعفر (ع) فردی یهودی بود که به شدت با اهل بیت و معارف دینی مبارزه می‌کرد، در نهایت امام موسی بن جعفر (ع) را به شهادت رساند.

از زندان جور تا شهادت مظلومانه

عصر امام کاظم علیه السّلام دوران بسیار سختى براى شیعیان بود و در این دوران حرکتهاى اعتراض‌آمیز متعددى از ناحیه شیعیان و علویان نسبت به خلفاى عباسى صورت گرفت که از مهم‌ترین آنها قیام حسین بن على، شهید فخ – در زمان حکومت هادى عباسى- و نیز جنبش یحیى و ادریس فرزندان عبد الله بود که در زمان هارون رخ داد. در واقع مهمترین رقیب عباسیان، علویان بودند و طبیعى بود که حکومت آنان را سخت تحت نظارت آنها بگیرد. امامان شیعه همگى بر لزوم رعایت تقیه پافشارى کرده و مى کوشیدند تا تشکّل شیعه و رهبرى آنها را به طور پنهانى اداره نمایند. طبعا این وضعیت سبب مى‌شد تا تاریخ نتواند از حرکات سیاسى آنها ارزشیابى دقیقى به عمل آورد.

امام کاظم علیه السّلام دو بار به دست هارون به زندان افتاده‌اند که مرتبه دوم آن از سال ۱۷۹ تا ۱۸۳؛ یعنى به مدت چهار سال به طول انجامیده و به شهادت آن حضرت منجر شده است. درباره مرتبه نخست زندان اوّل مدّت قید نشده است.

درباره حبس امام موسی (ع) به دست هارون الرشید شیخ مفید در ارشاد روایت می‌کند که علت گرفتاری و زندانی شدن امام، یحیی بن خالد بن بر مک بوده است، زیرا هارون فرزند خود امین را به یکی از مقربان خود به امام جعفربن محمد ابن اشعث که مدتی هم والی خراسان بوده است سپرده بود و یحیی بن خالد بیم آن را داشت که اگر خلافت به امین برسد جعفربن محمد را همه کاره دستگاه خلافت سازد و یحیی و بر مکیان از مقام خود بیفتند.

هارون با آن همه سلطه و قدرت، مجبور بود تا دست به چنین توجیهاتى بزند تا اقدامش از طرف مردم مورد انکار و نفرت قرار نگیرد. هارون در همان مسجد دستور توقیف حضرت را صادر کرد. وى دستور داد تا دو کاروان آماده کرده، یکى را به سمت کوفه و دیگرى را به سمت بصره بفرستند. او امام را همراه یکى از این دو کاروان روانه ساخت. این کار به این دلیل انجام گرفت تا مردم ندانند امام در کجا زندانى مى‌شود.

خلیفه عباسی  امام کاظم (ع) را نزد حاکم بصره، عیسى بن جعفر بن منصور فرستاد؛ امام چندى در زندان او بسر برد، اما در نهایت، عیسى از این کار خسته شد و به هارون نوشت تا او را تحویل شخص دیگرى بدهد. در غیر این صورت او را آزاد خواهد کرد، زیرا در تمام این مدت کوشیده تا شاهدى بر ضد امام به دست آورد، اما چیزى نیافته است.

پس از آن، امام را تحویل فضل بن ربیع دادند. امام مدتى طولانى نزد وى زندانى بود. گفته شده که از او خواستند تا آن حضرت را به قتل برساند، اما او از این کار سرباز زد. پس از آن، حضرت را تحویل فضل بن یحیى دادند و مدتى نیز در زندان او بسر برد. مطابق نقل مورّخان او حرمت امام را پاس مى داشت. پس از آن امام کاظم علیه السّلام را تحویل زندانبان دیگرى بنام سندى بن شاهک دادند.

واپسین روز‌های عمر امام کاظم (ع) در زندان «سندی بن شاهک» سپری شد. شیخ مفید گفته است سندی، به دستور هارون الرشید امام را مسموم کرد و امام سه روز پس از آن به شهادت رسید. شهادت وی ۲۵ رجب سال ۱۸۳ق در بغداد رخ داده است. درباره زمان و مکان شهادت امام کاظم (ع) نظرات دیگری هم وجود دارد.

پس از آن‌که موسی بن جعفر (ع) به شهادت رسید، به دستور «سِندی بن شاهک» پیکر او را روی پل بغداد قرار دادند و اعلام کردند که موسی بن جعفر به مرگ طبیعی از دنیا رفته است. درباره چگونگی شهادت وی گزارش‌های متفاوتی وجود دارد؛ بیشتر تاریخ‌نویسان بر این باورند که یحیی بن خالد و سندی بن شاهک او را مسموم کرده‌اند. در گزارشی نیز گفته شده او را با پیچیدن در فرش، خفه کرده‌اند.

برای قراردادن بدن امام کاظم (ع) در معرض دید عموم دو دلیل گفته شده: یکی اثبات این‌که او به مرگ طبیعی از دنیا رفته؛ دیگری باطل کردن باور کسانی که به مهدویت او اعتقاد داشته‌اند.

پیکر حضرت موسی بن جعفر (ع) در منطقه «شونیزیه» در مقبره خانوادگی منصور که به مقابر قریش شهرت داشت، دفن کردند. مدفن ایشان به حرم کاظمین مشهور است. گفته شده دلیل عباسیان برای این‌که بدن امام را در این مقبره دفن کردند، ترس از آن بود که مبادا مکان دفن او محل تجمع و حضور شیعیان شود.

انتهای پیام/

ارسال نظر