چالشهای یلدایی تلویزیون؛ از سرگردانی تا تلاش برای کسب هویت
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، در عصر تحول رسانهای و گسترش دسترسی به محتوای دیجیتال، با وجود ضعف سالهای اخیر رسانه ملی در جذب مخاطب، تلویزیون همچنان یکی از ابزارهای اصلی ارتباط با مخاطبان در ایران به شمار میرود و نظرات موافق و مخالف پیرامون این موضوع، به چالشی جدی تبدیل شده است. در این گزارش، به بهانه شب نشینیهای یلدایی رسانه، به تحلیل عملکرد شبکههای مورد توجه مخاطبان یعنی شبکههای «سه»، «دو» و «نسیم» میپردازیم تا تلاشهای آنان برای جایابی خود در میان مخاطبان را بررسی کنیم.
شبکه سه: ناکامیهایی که گران تمام میشود
شبکه سه، که زمانی بهعنوان پرچمدار سرگرمیهای نمایشی و غی نمایشی جوانپسند شناخته میشد، اکنون با چالش جدی در برنامهسازی مواجه است. این شبکه که برای کوبیدن پرچم توانمندی و موفقیت خود به سراغ تولید برنامههای پرهزینهای مانند «پانتولیگ»، «معرکه»، «شب خوش»، «عمارت» و «چهارپایه» رفته و تا حد امکان، چهرههای محبوب در حوزه طنز و سرگرمی را مقابل دوربین آورده است، نتوانسته توجه و رضایت مخاطبان را جلب کند.
در ویژه برنامه «یلدا»ی این شبکه نیز اگرچه از فهرست بلند بالا و متنوع میهمانان، دکور برنامه و استودیوی موسیقی میتوان حدس زد که «یلدایی پرخرج» را به روی آنتن بردهاند، اما تمام عناصر برنامه چنان بر مدار الگوهای تکراری و سابق این شبکه حرکت کردند، که تماشای دقایقی از این برنامه نیز، نیازمند صبوری و تحمل بود.
رونوشتهای فاقد خلاقیت از برنامههای مناسبتی این شبکه، که روزی با اجرای مجریهای توانمند در میان مخاطبان این شبکه، محبوب بودند. کاش «یلدای پرخرج شبکه سهایها» مدیران این شبکه را به این سرمنزل رسانده باشد که تخصیص بیبرنامه و بدون خلاقیت، نمیتواند تضمین کننده موفقیت باشد. اهمیت آموختن این درس، شاید از گرانی یلدایی که شبکه سه برروی آنتن برد بکاهد.
به نظر میرسد وقت آن رسیده که مدیران رسانه ملی به این سوال مهم پاسخ دهند که شبکه سه چگونه میتواند بین دو بخش تولیدات سرگرمکننده و برنامههای فرهنگی و مذهبی مانند «بدون توقف»، «محفل» و «حسینیه معلی» تعادل برقرار کند؟
شبکه دو: تلاشی در جهت کسب هویت مستقل
برخلاف شبکه سه، به نظر میرسد شبکه دو به دنبال آن است هویتی مستقل برای خود تعریف کند. این شبکه که سالها در سایه رقابت با شبکه سه به سر میبرد، اکنون با کاهش تمرکز بر رقابت و حذف نمایشهای پرطمطراق، سعی در ارائه محتوایی اصیلتر و مبتنی برعنصر «خانواده» دارد.
ویژهبرنامههای مناسبتی شبکه دو، هرچند بهظاهر سادهتر و کمهزینهتر از برنامههای شبکه سه هستند، اما توانستهاند مخاطبان خاص خود را جلب کنند. این رویکرد، نه تنها هزینهها را کاهش داده، بلکه به تولید محتوایی نزدیکتر به نیازهای واقعی جامعه منجر شده است. برای مثال، برنامههای مرتبط با خانواده، آموزش و پرورش، و مسائل اجتماعی در شبکه دو، بهطور فزایندهای مورد استقبال قرار گرفتهاند. برنامه یلدایی «عصر خانواده» این شبکه را نیز از منظردکور، اجرا و میهمانان میتوان تلاشی برای جایابی همان هویت مستقل مورد نظر مدیران این شبکه دانست.
شبکه نسیم: تلاش برای حفظ سنت و نوآوری
شبکه نسیم، که زمانی با برندهای محبوبی، چون «خندوانه» و «دورهمی» شناخته میشد، اکنون با رویکردهای جدید تلویزیون با چالش بزرگی در حفظ جایگاه خود مواجه است. در غیاب این برندهای محبوب که در میان مخاطبان به معیار مقایسه عملکرد اینروزهای این شبکه تبدیل شدهند، نسیم تلاش کرده تا با ارائه محتوای متنوع و استفاده از لوکیشنهای خاص، مخاطبان سنتی خود را حفظ کند و در عین حال مخاطبان جدیدی جذب نماید.
برنامههایی که از لوکیشنهای متنوعی مانند خلیج فارس، یزد، خانههای قدیمی تهران و استودیوهای مختلف بهره بردهاند، نشاندهنده تلاش شبکه برای ایجاد تنوع در فرم و محتوا هستند. این تنوع، بهویژه در شرایطی که تولید برنامه در صداوسیما بهدلیل محدودیتهای مالی و لجستیکی دشوار شده، قابل تحسین است.
به نظر میرسد که نسیم نیازمند اتخاذ استراتژی بلندمدت و برنامهریزی دقیقتری برای حفظ کنشگری خود در آینده سرگرمی رسانه ملی باشد.
چالشهای مشترک و راهکارهای پیشنهادی
در بررسی عملکرد این سه شبکه، چند چالش مشترک به چشم میخورد که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• کاهش جذابیت برنامهها: بسیاری از برنامههای تلویزیونی صداوسیما، بهویژه در شبکه سه، نتوانستهاند نیازهای مخاطبان را در دنیای رقابتی رسانهای امروز برآورده کنند. این موضوع ناشی از عدم تطابق محتوای برنامهها با سلایق نسل جوان و نبود نوآوری در فرم و محتواست.
• کمبود تعامل با مخاطب: در عصر دیجیتال، مخاطبان انتظار دارند که رسانهها به نیازها و دغدغههای آنان پاسخ دهند. شبکههای تلویزیونی صداوسیما، با وجود تلاشهای پراکنده، همچنان نتوانستهاند ارتباطی مؤثر و دوجانبه با مخاطبان برقرار کنند.
• محدودیت منابع: مشکلات مالی و مدیریتی، تولید برنامههای باکیفیت را دشوار کرده است. این محدودیتها در همه شبکههای دیگر سیما، به جز شبکه سه مشهود است.
برای غلبه بر این چالشها، پیشنهادهایی ارائه میشود که میتواند به بهبود عملکرد شبکههای تلویزیونی کمک کند:
• بازتعریف مأموریتها: هر شبکه باید مأموریتی مشخص و متناسب با نیازهای مخاطبان هدف خود داشته باشد. برای مثال، شبکه سه میتواند به تولید برنامههای فرهنگی و انقلابی بپردازد، در حالی که شبکه دو بر مسائل اجتماعی و خانوادگی تمرکز کند.
• سرمایهگذاری در نوآوری: استفاده از فناوریهای جدید و بهرهگیری از ایدههای خلاقانه در تولید برنامهها میتواند جذابیت بیشتری برای مخاطبان ایجاد کند.
• تعامل بیشتر با مخاطب: شبکهها باید از ابزارهای دیجیتال و شبکههای اجتماعی برای تعامل با مخاطبان و دریافت بازخوردهای آنان بهره ببرند.
• تقویت برندهای موفق: شبکه نسیم میتواند با بازگشت به برندهای موفقی، چون «خندوانه» و «دورهمی» یا خلق برندهای جدید، جایگاه خود را در میان مخاطبان تقویت کند.
آینده صداوسیما: فرصتها و تهدیدها
درنهایت، آینده صداوسیما و شبکههای تلویزیونی آن، به توانایی این سازمان در تطبیق با شرایط جدید رسانهای بستگی دارد. افزایش رقابت با پلتفرمهای دیجیتال، تغییر سلایق مخاطبان و محدودیتهای مالی از جمله تهدیدهایی هستند که صداوسیما با آنها مواجه است. با این حال، فرصتهایی نظیر دسترسی گسترده به مخاطبان داخلی و خارجی و تجربه طولانی در تولید محتوای متنوع، میتواند به تقویت جایگاه این سازمان کمک کند.
اگر صداوسیما بتواند با برنامهریزی دقیقتر، بازنگری در استراتژیهای خود و توجه بیشتر به نیازهای مخاطبان، از این فرصتها بهرهبرداری کند، میتواند همچنان یکی از بازیگران اصلی فضای رسانهای ایران باقی بماند. در غیر این صورت، روند نزولی جذب مخاطبان ادامه خواهد یافت و شبکههای تلویزیونی بیش از پیش با بحران مواجه خواهند شد.
انتهای پیام/