صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۰:۰۲ - ۲۴ آبان ۱۴۰۳
اسرائیل مترصد فرصت؛

هدف از تداوم جنگ، تبدیل منطقه به کرانه باختری است

یکی از اهدافی که اسرائیل در مورد تداوم جنایات خود در باریکه غزه و لبنان دنبال می‌کند، ایجاد وضعیتی مشابه آن چیزی است که در کرانه باختری مشاهده می‌کنیم تا به این ترتیب، با تحمیل شرایط جدید، کنترل کامل منطقه را به دست آورد.
کد خبر : 940688

خبرگزاری آنا، عماد نجار: بیش از یک سال از جنایات ددمنشانه رژیم صهیونیستی به غزه و لبنان می‌گذرد و علیرغم ایستادگی محور مقاومت، اعتراضات مردمی در سرتاسر جهان، هشدار‌های سطحی مجامع بین المللی و حتی برخی اعتراضات دولتی، این رژیم هیچ تمایلی از خود برای پایان دادن به حملات علیه غیر نظامیان نشان نمی‌دهد.

اما دلیل پافشاری این رژیم کودک کش بر استمرار این جنایت علنی چه می‌تواند باشد؟

یکی از اهدافی که اسرائیل در مورد تداوم جنایات خود در باریکه غزه و لبنان دنبال می‌کند، ایجاد وضعیتی مشابه آن چیزی است که در کرانه باختری مشاهده می‌کنیم تا به این ترتیب، با تحمیل شرایط جدید، کنترل کامل منطقه را به دست آورد.

هدف کنترل و تسلط کامل بر ابعاد مختلف سوق الجیشی در منطقه (زمینی، هوایی و دریایی) به همراه نظارت بر مرزها، بنادر، فرودگاه‌ها و حتی رصد تحرکات نظامی، در سطح کشور‌های اطراف است تا با ایجاد یک محیط امن برای خود، شرایط را به گونه‌ای تغییر دهد که محور مقاومت قادر به اقدامی دفاعی علیه رژیم صهیونیستی نباشد.

ایجاد حریم بیش از پنج کیلومتری که علاوه بر نظارت و کنترل کامل اسرائیل فاقد هرگونه حیات نباتی و جانوری باشد طرحی است که مقامات صهیونیست در مراحل ابتدایی به دنبال ایجاد و استقرار آن هستند

این شرایط همانند تدابیر امنیتی، نظامی، سیاسی و اقتصادی حاکم بر کرانه باختری است که بطور کامل در همه ابعاد تحت محاصره دشمن صهیونیستی قرار گرفته است. نکته مهم این است که علاوه بر کنترل کامل، در صورت مشاهده هرگونه اقدام و یا تحرکی از سوی نیرو‌های مقاومت و حتی خروش مردمی، این رژیم می‌تواند با استفاده از تسلط از پیش‌تعیین‌شده و بهره‌برداری از نیرو‌های نفوذی و مزدور، براحتی تحرکات را سرکوب کند.

نمونه بارزی از این طرح را در دستورکار «آموس هوکشتاین» فرستاده ویژه آمریکا، می‌توان مشاهده کرد: طرح هوکشتاین برای صلح در منطقه مرزی با رژیم صهیونیستی بر اساس عدم حضور عناصر مسلح در مناطق لبنانی نزدیک به مرز‌ها است (خلع سلاح حزب الله). وی خواستار گسترش چارچوب جغرافیایی حضور نیرو‌های چند ملیتی تا چند کیلومتر بعد از رود لیتانی شده است (غرب لبنان، بنادر و فرودگاه‌ها هم در اختیار نیرو‌های آمریکایی قرار می‌گیرد) و گفته است که تعداد نیرو‌های چند ملیتی و همچنین تعدادی از عناصر ارتش لبنان در این منطقه باید افزایش پیدا کند (ارتش بومی در اختیار ناتو باشد).

این طرح همچنین خواستار افزایش اختیارات نیرو‌های چندملیتی و حق تفتیش خودرو‌ها و مواضع مختلف و انجام گشت‌زنی‌های ناگهانی در منطقه است (آزادی عمل نیرو‌های رزمی و امنیتی اسرائیل تا در صورت احساس خطر توان دست زدن به هر اقدامی را داشته باشند) و تأکید شده که در این خصوص نباید نیازی به صدور مجوز از سوی دولت بیروت وجود داشته باشد.

همین الگو در مورد برخی مناطق در سوریه و غزه هم پیاده شده و رژیم عزم آن را دارد که در سایه حمایت آمریکا، دیگر کشور‌های منطقه را نیز به تدریج تحت این شرایط قرار دهد. حتی شاید بتوان استفاده از حریم هوایی عراق در تجاوز به ایران را در قالب پیش‌زمینه‌های اجرایی کردن این پروژه دانست.

در این میان باید به مورد دیگری هم اشاره کرد که شامل ایجاد منطقه کمربندی امن یا حائل در اطراف سرزمین‌های اشغالی است.

در بخش دیگر این طرح، فراگیری پروژه سازش با اسرائیل و خلع سلاح کامل مقاومت به‌تدریج از کرانه باختری، غزه، لبنان، اردن، سوریه و عراق گنجانده شده است. این مراحل یکی از پیش‌زمینه‌های مهم برای پیاده‌سازی طرح ایجاد خاورمیانه جدید است

عملاً بعد از عملیات طوفان‌الاقصی، اسرائیل متوجه شد که ایجاد دیواره دفاعی چندلایه و استفاده از سیستم‌های پیشرفته اطلاعاتی-امنیتی در کنار برج‌های دیدبانی با استفاده از هوش مصنوعی و پایگاه‌های دیدبانی و گذرگاهی با حضور سربازان دوره‌دیده، نمی‌تواند به منزله تضمینی مبنی بر ایجاد حریم مناسب و امن برای صهیونیست‌ها باشد؛ لذا ایجاد حریم بیش از پنج کیلومتری که علاوه بر نظارت و کنترل کامل اسرائیل فاقد هرگونه حیات نباتی و جانوری باشد طرحی است که مقامات صهیونیست در مراحل ابتدایی به دنبال ایجاد و استقرار آن هستند.

تداوم استقرار نظامیان اسرائیلی در نتزاریم و فیلادلفیا و حملات شدید و دیوانه‌وار به غیرنظامیان جنوب لبنان را می‌توان در راستای این پروژه بررسی کرد.

در بخش دیگر این طرح، فراگیری پروژه سازش با اسرائیل و خلع سلاح کامل مقاومت به‌تدریج از کرانه باختری، غزه، لبنان، اردن، سوریه، عراق و ... گنجانده شده است. این مراحل یکی از پیش‌زمینه‌های مهم برای پیاده‌سازی طرح ایجاد خاورمیانه جدید است که چه بسیار سیاستمدار غربی و صهیونیست به دنبال عملی کردن آن بوده‌اند ولی با تدابیر سنجیده محور مقاومت تمام آنها نقشی از حباب روی سطح دریا‌ها شد و از بین رفت.

یکی از مکمل‌هایی که در اجرای این طرح قطعاً مورداستفاده قرار می‌گیرد، مسئله خشونت بدون کنترل و سکوت مجامع جهانی در قبال این حجم از خشونت غیرانسانی است تا روند تداوم این طرح را برای مناطق بعدی تسهیل کند؛ دقیقاً همانند اقدامی که تروریست‌های صهیونیست سال‌های قبل از تأسیس این رژیم منحوس در فلسطین اشغالی به آن روش اقدام می‌کردند.

در آن مقطع، به عنوان مثال با استفاده از توان بالای تسلیحاتی، خشونت و جنایت در سطح ماورای تصور و نابودی هرگونه موجود زنده، به یک روستا حمله و تمام بناهای آن تخریب می‌شد؛ اما در این میان به‌طور عامدانه اجازه فرار چند نفر از اهالی را می‌دادند تا این افراد شرایط و حجم حملات را برای روستا‌های بعدی بازگو کنند تا به این ترتیب، باعث ایجاد فضای وحشت و تسهیل در تصرف مناطق بعدی شوند.

در بخش پایانی نیز به مورد دیگری باید بپردازیم که به‌طور مجمل در پروتکل‌های بیست و چهارگانه یهود به آن پرداخته‌شده و همان حذف کامل ساکنان فلسطین به‌صورت تدریجی از سرزمین‌های آبا و اجدادی‌شان است. هدف اصلی و غایی رژیم صهیونیستی از ابتدای حملات وحشیانه به غزه نه آزادی اسرا بود و نه نابودی حماس، بلکه هدف اصلی، آواره سازی و در نهایت اخراج آنها از این منطقه است. لازم به ذکر است که در این طرح پیش‌بینی کپی شدن در کشور‌های دیگر منطقه نیز شده است.

انتهای پیام/

ارسال نظر