صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
گزارش آنا از نشست «حقوق کودک و نوجوان در آثار هنری و ادبی» ؛

حسام‌پور: تفاوت در پژوهش‌های دوران کودکی براساس بومی یا جهانی شدن

سعید حسام‌پور استاد دانشگاه شیراز گفت: براساس پژوهش‌های علوم انسانی ما یا ناگزیر هستیم به سمت جهانی شدن برویم و یا اینکه به سمت بومی شدن حرکت کنیم و تعریف ما از دوران کودکی براساس این دو گزاره متفاوت می‌شود.
کد خبر : 936258

به گزارش خبرنگار آنا، نشست «حقوق کودک و نوجوان در آثار هنری و ادبی» با حضور مجید شاه حسینی، رئیس فرهنگستان هنر ، سعیدم حسام پور،‌استاد دانشگاه شیراز و رئیس مرکز مطالعات ادبیات کودک و نوجوان این دانشگاه،‌ حمیدرضا شاه آبادی،‌نویسنده و پژوهشگر حوزه ادبیات کودک و نوجوان و مریم جلالی دانشیار دانشگاه شهید بهشتی و دبیر علمی همایش د رتالار گلستان هنر فرهنگستان هنر به همت معاونت پژوهشی و هنری فرهنگستان و اندیشکده امید برگزار شد.

در ابتدای این نشست سعید حسام پور عنوان کرد: اگر قرار باشد دوران کودکی را به عنوان یک مفهوم مشترک مشابه در زمان‌های مختلف در نظر بگیریم، برخی افراد به این معتقدند که ما باید تنها یک دوران کودکی داشته باشیم؛ به عبارتی، مفهومی به نام کودکی که در دوران‌های مختلف چندان تغییر نکرده است.

وی در ادامه افزود: با این پیش فرض در دوران‌های مختلف، به دلیل گفتمان‌های گوناگونی که در سطح جامعه، فرهنگ و گستره جغرافیایی مناطق وجود داشته، باید از دوران کودکی گذر کنیم و به دوران‌های کودکی توجه کنیم. بنابراین، این یک پیش‌فرض است که من احساس می‌کنم نه به صورت صددرصدی می‌توانیم به دوران کودکی به عنوان یک پیش‌فرض ثابت نگاه کنیم و نه می‌توانیم به صورت یک‌سره به دوران‌های کودکی برویم و بگوییم که همه تغییرات و دگرگونی‌ها را به رسمیت می‌شناسیم. امروز، امری ثابت به عنوان یک مفهوم کلی وجود ندارد. براساس پژوهش‌های علوم انسانی ما یا ناگزیر باید به سمت جهانی‌شدن یا به سمت بومی‌شدن برویم.

رئیس مرکز مطالعات ادبیات کودک و نوجوان دانشگاه شیراز اظهار داشت: اگر بخواهیم به سمت جهانی‌شدن برویم، ناگزیر خواهیم بود برخی از مفاهیم مشترک را بپذیریم. اگر اینها را نداشته باشیم، دیگر سازه‌های مشترکی نخواهیم داشت. اگر به سمت فردی‌ و بومی‌شدن برویم و بگوییم هر کودکی در هر جای دنیا کاملاً متمایز از دیگری است؛ بنابراین باید برای هر کدام فکر جداگانه‌ای کرد و این کار بسیار دشوار است. هر کدام از دو گزاره  مطرح شده می‌تواند مبنای تعریف ما از حرکتی باشد که عیب‌ها و محاسنی دارد.

در ادامه حمیدرضا شاه آبادی با توجه به مفهوم مشروطیت و کودکی گفت: وقتی درباره کودکی صحبت می‌کنم، درباره گروهی از اجتماع سخن می‌گویم که کاملاً با بزرگسالان تفاوت‌های ماهوی دارند و ویژگی‌های خاص خود را دارند. در دوره مشروطیت نیز گفتمان خاصی حاکم می‌شود که در دل آن گفتمان، توجه ویژه‌ای به کودکان صورت می‌گیرد و این توجه ویژه، زمینه‌ساز شکل‌گیری کودکِ مابعدِ اجتماعی و مابعدِ جامعه‌شناسی می‌شود.

وی اظهار داشت: در دوره مشروطه شرایط به گونه‌ای فراهم می‌شود که نگرش به کودکی از منظر آموزش به وقوع بپیوندد و تلاش کنش‌گران اجتماعی در قالب آموزش، نخستین‌بار در کتاب «احمد» نوشته عبدالرحیم طالبوف خود را نشان می‌دهد. روسو پایه‌گذار مفهوم کودکی در اروپا و دوران مابعدِ رنسانس است و این کتاب در سال ۱۷۶۲ منتشر شده است و تأثیر زیادی بر روشنفکران و اندیشمندان ایرانی داشته است.

شاه آبادی درباره پایدارنبودن دوران کودکی گفت: وقتی چیزی پایدار نباشد، دلبستگی به آن شایسته نیست و باید بدانیم آنچه که ما امروز برای فرزندان‌مان به عنوان دلبستگی ایجاد می‌کنیم، در آن زمان اصلاً وجود نداشته است.زمانی که اندیشه‌های مشروطیت شکل گرفت، روشنفکرانی که ریشه‌هایشان به زمان عباس‌میرزا برمی‌گردد و سفر به اروپا را تجربه کرده بودند، آمدند و جریان تبادل فرهنگی با اروپا آغاز شد. نخستین سوالاتی که این افراد مطرح کردند، این بود که چرا ما عقب افتاده‌ایم؟ چرا کشور ما این‌گونه است؟ چرا ما آزادی نداریم؟ چرا رفاه نداریم؟ و چرا هم‌پایه کشور‌های پیشرفته نیستیم؟ آنها شروع به اظهار نظر کردند و یکی از مواردی که همواره بر آن تأکید می‌کردند، این بود که ما به کودکان و به خودمان توجه نمی‌کنیم و این است که ما کودکان را آموزش نمی‌دهیم.

نویسنده سه‌گانه تاریخی «دروازه مرگان» در پایان گفت: اگر بخواهیم تصویری از آموزش نیز داشته باشیم، یک آموزش مکتب‌خانه‌ای وجود دارد که می‌توان گفت آموزش در مکتب‌خانه‌ها حداقل اطلاعات را به کودکان ارائه می‌دهد. نباید تصور کرد که روش تدریس آنها تفاوت زیادی با یکدیگر داشت؛ چوب، فلک و کتک‌زدن در همین مکتب‌خانه‌های خانوادگی نیز گزارش شده است، چرا که این روش آموزش نیست و تا زمانی که ما به این شیوه آموزش دهیم، هیچ تحولی رخ نخواهد داد. تحولی در آموزش باید صورت بگیرد و توجه به آموزش جدید از همین‌جا آغاز می‌شود.

انتهای پیام/

ارسال نظر