صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در میزگرد آنا مطرح شد؛

چالش‌های پذیرش دانشجویان موسیقی در دانشگاه‌ها

این یک واقعیت است که تهیه کننده‌های موسیقی به ویژه در گونه پاپ به دنبال کسب درآمد هستند تا اینکه به فکر بالا بردن سطح فرهنگ موسیقایی جامعه باشند.
کد خبر : 935366

خبرگزاری آنا ـ زهره سعیدی: انواع و اقسام موسیقی در هر کشوری وجود دارد در همه جوامع هم موسیقی فاخر هست و هم مبتذل که البته موسیقی مبتذل و سطحی نسبت به سال‌های گذشته در عمق رفته و خیلی در سطح حضور ندارد، منتها اثر خود را در جامعه می‌گذارد. یکی از هنرمندانی که سال‌هاست در عرصه موسیقی ایرانی به فعالیت می‌پردازد و البته فعالیت تلفیقی خود را نیز در این سال‌ها آغاز کرده، حسن مهدی اعتباری خواننده موسیقی سنتی است که این روز‌ها به سمت موسیقی پاپ و تلفیقی نیز سوق پیدا کرده است.

مهدی اعتباری فارغ التحصیل دانشکده عالی موسیقی است، دوره‌های آواز ایرانی و کلاسیک را نزد اساتیدی، چون محمد نوری، محمدرضا لطفی، محمدرضا شجریان، حمیدرضا نوربخش و کریم صالح عظیمی و دوره عالی ردیف نوازی سه تار را نزد اساتیدی، چون بهنام وادانی و بهداد بابایی گذرانده است.

با مهدی اعتباری و مهرداد امینی نوازنده و تنظیم کننده موسیقی در ارتباط با موسیقی سلامت و مبتذل و اثرگذاری آن در جامعه به گفتگو نشستیم. بخش نخست این گفتگو از اینجا قابل مشاهده است و بخش دوم در ادامه ارائه می‌شود.

آقای امینی به نظر شما موسیقی مبتذل وجود خارجی دارد یا خیر؟ در کشور ما در چه دوره‌ای بیشتر خود را نشان داده است؟

امینی: بله قطعا ما هم موسیقی فاخر و هم موسیقی مبتذل داریم که البته نوع دوم میانه دهه هشتاد تا نود بیشتر مشخص بود و الان در عمق فرو رفته است و خوب هم متأسفانه شنیده شد. این نوع موسیقی بیشتر در قالب‌های رپ و پاپ و کمتر در عرصه موسیقی سنتی و اصیل هستند.

به اعتقاد من اقتصاد نقش مهمی در ابتذال موسیقی دارد، خیلی از محافل هنری دهک‌های بالای جامعه بنا به شرایط اقتصادی موسیقی فاخری هم گوش می‌دهند، در تئاتر هم شرایط همینطور است منتها اقشار پایین بیشتر به دنبال موسیقی‌های سطحی و تئاتر‌های کمدی می‌روند، دراین زمینه آموزش هم خیلی مهم است چرا که وقتی مسئله مالی حل باشد، آموزش و رفتن به کلاس موسیقی و گوش موسیقیایی نیز بهتر تقویت می‌شود.

نگاه تهیه کننده در عرصه پاپ بیشتر به فروش محصول است و این واقعیت دارد که تهیه کننده‌ها و شرکت‌ها به دنبال درآمدزایی هستند تا بالا بردن سطح فرهنگ موسیقایی جامعه، جامعه هدف این گروه هم نوجوانان پانزده ساله تا جوانان سی و پنج ساله است و مخاطب اصلی همان به قولی تینیجر‌ها یا نوجوان‌ها هستند حال این خواننده‌ها از سبک لباس پوشیدن گرفتن تا لحن و موسیقی به سلیقه این گروه‌ها توجه می‌کنند، با توجه به اینکه ما هم جوانان و نوجوانانمان را آموزش درست در عرصه موسیقی ندادیم، بنابراین جامعه پر می‌شود از فضا‌های موسیقایی که کار‌های غیرفاخر هستند و اینها هم خوب شنیده می‌شود و هم خوب کنسرت می‌گذارند و فروش می‌کنند.

زیاد دیدم ارکستر‌های سمفونیک در سالن‌های چندین هزار نفره رایگان ساز می‌زنند. درست است که شاید نوجوان‌ها مخاطب این کنسرت‌ها نباشند، اما به هرحال این اجرا‌ها اثرگذار است

نوجوان زمانی که موسیقی پر زرق و برق می‌شود دیگر سراغ کار‌های فاخر نمی‌رود چرا که کار‌های اصیل و فاخر هم موج ضعیفی در جامعه ایجاد می‌کند، بنابراین بیشتر ازاینکه این سطح سلیقه به هنرمندان مربتط باشد به مدیران بالادستی و سیاست‌هایشان، سرمایه گذاری تهیه کننده‌ها و مارکتی شدن بازار بستگی دارد. برای مقابله با موجی که امثال ساسی مانکن و تتلو در جامعه ایجاد می‌کنند، چه می‌شود انجام داد.

ببینید ما باید برای موسیقی فاخر، از کلاسیک گرفته تا سنتی و اصیل ایرانی کار‌های رایگان داشته باشیم، در کشور‌های همسایه زیاد دیدم ارکستر‌های سمفونیک در سالن‌های چندین هزار نفره رایگان ساز می‌زنند. درست است که شاید نوجوان‌ها مخاطب این کنسرت‌ها نباشند، اما به هرحال این اجرا‌ها اثرگذار است، اما آیا ما هم در سالن‌هایی، چون برج میلاد، نمایشگاه و اسپیناس چنین شرایطی را داریم؟

آقای اعتباری نظر شما دراین رابطه چیست، آیا موسیقی بد و خوب دارد؟

اعتباری: بله من این تقسیم بندی را قبول دارم البته این بدین معنی نیست که یک موسیقی که به لحاظ فنی ضعیف است، مبتذل هم باشد، بلکه موسیقی بد خودش به ضعیف و مبتذل تقسیم می‌شود. موسیقی مبتذل از نظر من موسیقی است که شعرش مبتذل باشد وگرنه مشکل فنی تنها در میان نیست، موسیقی افرادی مثل ساسی مانکن و تتلو مبتذل هستند.

همانطور که جسم ما روزی سه مرتبه غذای خوب می‌خواهد، روح ما هم به غذای مناسب نیاز دارد. موسیقی هم باید انتخاب شود وگرنه ما را از لحاظ روحی مریض می‌کند. کسی که آرایشگر یا راننده تاکسی است هم نباید صبح تا شب موسیقی گوش دهد چرا که روانش دچار مشکل می‌شود. همانطور که غذای جسم برایمان مهم است که چه چیز و کجا بخوریم، اما چطور است که برای موسیقی این حساسیت را نداریم که چه چیز گوش دهیم؟

سطح فرهنگی خانواده اگر مناسب باشد، بچه‌ها به گوش دادن موسیقی سالم هم عادت می‌کنند

من نظرم برخلاف آقای امینی این است که ذائقه موسیقی به سطح اقتصادی بستگی ندارد چه افرادی که در سطوح پایین اقتصادی موسیقی‌های جدی و اصیل گوش می‌دهند و کسانی که در دهک‌های بالا ابتذال گریبانشان را گرفته است، منتها قطعا به سطح آموزش و خانواده بستگی دارد.

دراین باره بیشتر توضیح می‌دهید..

بیبنید سطح فرهنگی خانواده اگر مناسب باشد، بچه‌ها به گوش دادن موسیقی سلامت هم عادت می‌کنند، از سوی دیگر صدا و سیما هم می‌بایست به موسیقی درست بها بدهد، حتی آموزش گوش دادن به چه موسیقی در رسانه خیلی اهمیت دارد چرا که همین‌ها ناخودآگاه سلیقه ما را می‌سازد و ذهنمان را عادت می‌دهد چرا که هرچه به ذهن بدهیم از همان لذت می‌برد، حتی اگر موسیقی بد باشد!

بنابراین نکته دیگر آموزش و پرورش و سیاست‌های مسئولان است چرا ما در مدرسه آموزش موسیقی نداریم؟ و بچه‌ها در منازلشان هر موسیقی را با گوشی دانلود می‌کنند و گوش می‌دهند درحالیکه هیچ آموزشی ندیده‌اند!

الان وزارت ارشاد برای اجرای خیلی کنسرت‌ها مجوز می‌دهد، اما هیچ نظارتی بر آنها ندارد، درحالیکه خواننده‌هایی روی صحنه می‌روند که نه موسیقی خوب تولید می‌کنند نه صدایشان کوک است و نه شعر درستی دارند!

پنجاه سال پیش موسیقی ایرج و گلپا در کوچه و خیابان باب شد، ناخودآگاه از همین موسیقی‌ها هم در فیلم‌ها استفاده کردند و حال هر جا که بنشینیم غزل‌های آنها را که بشنویم ناخودآگاه لذت می‌بریم در حالیکه الان اگر جایی سه تار بشنویم که مخالف دستگاه‌های معمول شنیداری باشد، مردم می‌گویند چرا پاپ نمی‌زنی؟ وزیر اقتصاد ما شعار کالای ایرانی می‌دهد، اما چرا وزیر فرهنگ ما موسیقی ایرانی را تبلیغ نمی‌کند؟ چرا یک خواننده موسیقی اصیل و ایرانی برای گرفتن سالنی برای کنسرت باید تحت قوانین سخت با هزینه‌های سنگین سایر گروه‌ها قرار بگیرد و آخر هم نتواند به اجرا برود؟!

الان وزارت ارشاد برای اجرای خیلی کنسرت‌ها مجوز می‌دهد، اما هیچ نظارتی بر آنها ندارد، درحالیکه خواننده‌هایی روی صحنه می‌روند که نه موسیقی خوب تولید می‌کنند نه صدایشان کوک است و نه شعر درستی دارند!

البته این را هم قبول دارم که برخی از موسیقی‌ها در جامعه فقط برای تخلیه هیجانات و انرژی جوانان مناسب هستند که البته اینها هم هرچه سخیف‌تر باشند مشتری‌های بیشتر یهم دارند منتها این یک بخش از موسیقی است نود درصد دیگر باید در بخش فرهنگ تزریق شود، اما این اتفاق نمی‌افتد.

وضعیت ارکستر‌ها را چطور می‌بینید؟

من خودم تجربه ارکستر به جز فضای دانشگاه نداشتم، ولی باز هم اتفاق مهمی در ارکستر‌ها هم به نظرم نمی‌افتد. حتی صدا و سیما هم رعایت نمی‌کند که مثلا اگر بهایی به موسیقی پاپ می‌دهد یک بخش هم موسیقی محلی را مورد توجه قرار دهد من خودم کارشناس یک برنامه رادیویی هستم که هر هفته موسیقی پاپ نقد و بررسی می‌گذارد از هر پنج پاپ یک سنتی هم کار کنید درست است که آنها می‌گویند مخاطب ندارد، اما مهم نیست نداشته باشد این سلیقه هم باید برای عده‌ای خاص ایجاد شود.

الان اتفاق بدی که در آهنگسازی ها افتاده حذف ربع پرده از ملودی ها و تنظیم ها است چون گوش مخاطب با آن آشنا نیست، برای بچه‌های ما اگر سه گاه یا دشتی بزنند، گوش نمی‌دهند ولی اگر ماهور و اصفهان بزنند برایشان آشنا است منتها در قدیم دشتی و سه گاه یا چهارگاه هم می‌خواندند و برای مردم آشنا بود.

علی زندوکیلی خواننده موسیقی ایرانی که از دوستان خوب من محسوب می‌شود و با هم همکار هستیم، سه سال پیش رشته‌ای به نام آواز تلفیقی را در دانشگاه علمی کاربردی به تصویب رساند که الان در حال تدریس است

آموزش موسیقی هم همینطور شده جوان‌ترها، چون بیشتر گیتار و پیانو و این ساز‌ها را می‌بینند و می‌شنوند به کلاس‌های همین‌ سازها برای یادگیری می‌روند، سایر ساز‌ها کمتر مورد اقبال قرار می‌گیرد. ما الان باید یک شبکه داخلی داشته باشیم برای موسیقی که بچه‌های ما به جای اینکه بروند شبکه‌های خارجی مویسقی داخلی را که آنجا تبلیغ می‌شود گوش بدهند، همینجا موسیقی‌های مجوزدار و کلیپ‌ها را تماشا کنند و مسابق قانون موزیک ویدئو‌ها هم آنجا پخش شود.

به لحاظ دانشگاهی شرایط را چطور می‌بینید.

خیلی معمولی است،‌الان علی زندوکیلی خواننده موسیقی ایرانی که از دوستان خوب من محسوب می‌شود و با هم همکار هستیم، سه سال پیش رشته‌ای به نام آواز تلفیقی را در دانشگاه علمی کاربردی به راه انداخت که الان در حال تدریس است خود من هم آن رادر مقاطع کاردانی و کارشناسی تدریس می‌کنم، خیلی هم خوب است، چون به جای اینکه بچه‌های ما به خارج از ایران بروند که مدرک آواز بگیرند و بتوانند آموزشگاه داشته باشند و کار‌های دیگر کنند، در همین کشور هم هزینه می‌شود و هم از کشور خارج نمی‌شوند که هزا راتفاق برایشان بیافتد. بهرحال قبول شدن دانشجو‌ها در دانشگاه تهران با آن تعداد محدود هم در عرصه موسیقی خیلی درصد پایینی دارد و همینکه دیگر دانشگاه‌ها هم به فکر موسیقی بیافتند اتفاق خیلی خوبی است.

من یک کلاس کاردانی ۱۸ نفره و یک کارشناسی ۱۷ نفره این ترم دارم. بهرحال همین‌ها با همین مجوز می‌توانند آموزشگاه داشته باشند و کارشان را شروع کنند.

شما در جشنواره‌ها هم شرکت کرده‌اید؟

بله من سال‌های هشت و هفت تا  هشت و نه در جشنواره جوان و موسیقی فجر هم رتبه دوم گرفتم و البته جشنواره‌های خارجی مثل مکزی، برزیل و آفریقای جنوبی هم شرکت کردم. منتها دیگر به خاطر برنامه صداتو سرم خیلی شلوغ شد و فرصتی برای جشنواره و کار کنسرت نداشتم که البته الان به کنسرت فکر می‌کنم، سال گذشته هم در ترکیه کنسرت داشتیم. شرایط دفتر موسیقی و دریافت مجوز‌ها را چطور می‌بینید.

اکنون شرایط عادی است، منتها به عنوان یک شخص اگر قصد دریافت مجوز داشته باشید اگر شرکتی با اسپانسر و هزینه کنید، مشکلات کمتر می شود.

اینجا ما باید برای یک اجرای فاخر، از اجاره پلاتو‌های تمرین تا سالن اجرا و مسائل دیگر هزینه مالی زیاد داشته باشیم و در نهایت هم به این فکر کنیم که مخاطب داریم یا خیر؟ که همه اینها چالش‌های اجرای کنسرت را زیاد می‌کند، امیدواریم شرایط در آینده نزدیک برای برگزاری کنسرت در ژانر‌های فاخرتر و موسیقی‌های اصیل و جدی بهتر شود.

انتهای پیام/

برچسب ها: موسیقی خواننده
ارسال نظر