اعتراض دانشجویان به قدیمی بودن سرفصل ها؛ دروس تئوری نخبه نمیآفریند
خبرگزاری آنا_ نادیا عابد؛ بازنگری سرفصلهای درسی در دانشگاهها از اهمیت ویژهای برخوردار است، چرا که نیازهای بازار کار و پیشرفتهای علمی به سرعت در حال تغییر هستند. با توجه به تحولات جهانی و فناوریهای نوین، دانشگاهها باید سرفصلهای خود را متناسب با این تغییرات بهروز کنند تا دانشجویان تواناییهای لازم برای ورود به بازار کار را کسب کنند.
تحقیقات نشان میدهد که برنامههای درسی که بهطور منظم بازنگری میشوند، میتوانند به افزایش کیفیت آموزش و یادگیری کمک کنند و موجب انگیزه بیشتر دانشجویان شوند علاوه بر این، این بازنگریها میتوانند به بهبود روشهای تدریس و ارزشیابی نیز منجر شوند که به نوبه خود بر تجربه تحصیلی دانشجویان تأثیر مثبت میگذارد.
بهطور کلی، بازنگری سرفصلهای درسی نهتنها به بهبود کیفیت آموزش کمک میکند، بلکه به دانشگاهها این امکان را میدهد که با نیازهای اجتماعی و اقتصادی جامعه همراستا شوند و در نهایت به ارتقای سطح علمی و فرهنگی کشور کمک کند.
از طرفی بازنگری سرفصلهای درسی متناسب با نیازهای بازار کار یکی از مهمترین ماموریتهای آموزش عالی ایران در هر دورهای شناخته میشود، معاونت آموزشی بر این اساس تمام دانشگاهها را به بازنگری ۵ ساله برنامههای درسی موظف کرده است. با وجود اینکه وزارت علوم برنامههایی را برای تغییر و تحول سرفصل دروس دانشگاهها در دستور کار قرار داده است، اما استادان و دانشجویان آنطور که باید و شاید از وضعیت پیش آمده راضی نبوده و نسبت به این مسئله دغدغههایی داشته اند.
انتظارات دانشجویان از دروسی که میخوانند چیست؟
اکرم، دانشجوی کارشناسی رشته مدیریت دانشگاه تهران به خبرنگار آنا میگوید که حفظ کردن و یادگیری چند دروس تئوری نخبه به بار نمیآورد، آن چیزی که باید دانشجو را به سمت خود بکشاند توجه به «مهارت محوری» است.
مجید، دانشجوی دکتری دانشگاه شهیدبهشتی هم معتقد است که دانشجو باید برای گذراندن دوره کارورزی حتما در صنعت حضور داشته باشد، اما محیط بیرون از دانشگاه استقبالی از دانشجو نمیکند و مدیران صنایع مشتاق امضای هرچه سریعتر برگه کارآموزی دانشجو و خداحافظی با او هستند. محمدحسین دانش آموخته رشته روانشناسی دانشگاه شهیدبهشتی میگوید: دروس مقطع کارشناسی رشته روانشناسی به علت زیاد بودن تنوع مطلب دانشجو را همانند اقیانوس، اما با عمق یک سانت بار میآورد، یعنی نمیتوان مطلبی را به شکل تخصصی فرا گرفت و دانشجو خود باید به دنبال فراگیری آموزش باشد.
کیمیا، دانشجوی کارشناسی علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی میافزاید: تنوع انتخاب رشته در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاههای ایران نسبت به واحدهای مقطع کارشناسی بسیار کم است و همین باعث میشود تا گرایشها و واحدهایی که میتواند به بحث علوم تربیتی در کشور کمک کند توسط دانشجویان فرا گرفته نشود.
علیرضا، دانشجوی مهندسی فیزیک دانشگاه صنعتی امیر کبیر معتقد است: «واحدهای درسی در دانشگاه ارتباط بسیار کمی با بخش صنعت دارد، یعنی دانشجو باید به مطالب تئوری بسنده کند و فرصت بکارگیری مطالب فراگرفته شده را در بخش عملی ندارد». شایان، دانشجوی رشته مدیریت رسانه میگوید: «سرفصل تدرس شده در دانشگاهها نه تنها مطلوب نیستند، بلکه تکراری و بی ربط با محیط بازار کار هم هستند، مثلا دانش آموخته دانشگاهی نمیتواند مهارتهای خود را در بدو ورود به بازار کار پیاده سازی کند». علی اکبر، دانش آموخته برق دانشگاه صنعتی شریف هم معتقد است که بازار کار جویای کسب مهارتهای دانشجویان نیستند و آنها باید با دریافت مدرک برترین دانشگاه کشور راننده اسنپ شوند، این مشکل باید هرچه سریعتر بهبود یابد تا مهاجرت نخبگان یا به عبارتی دیگر فرار ژنهای برتر اتفاق نیفتد.
کریم دانشجوی مهندسی علم و صنعت میگوید که چالش اصلی دانشجو این است که چرا نباید در محیط دانشگاه مهارت کافی را کسب کند؟ پس این فرد پس از دانش آموختگی با حفظ چند کتاب چه مسئولیتی را باید در جامعه بر عهد بگیرد؟ چرا در این زمینه فردی پاسخگو نیست؟ مرضیه، دانش آموخته ارتباطات هم میافزاید: «فقط آموزش مطالب یک کتاب از دهه هفتاد هر ساله برای دانشجویان تدریس میشودو زمانی که دانشجو به استاد اعتراض میکند با بی اعتنایی مواجهه میشود و گاهی اوقات استادان میگویند که خود دانشجو باید به دنبال کسب مهارت باشد و این مسئله را نباید از استاد پیگیری کرد».
حسین دانشجوی حقوق دانشگاه آزاد اسلامی هم میگوید که اگر وضعیت تناسب دروس تدریس شده دانشگاهی با بازار کار فراهم شود، قطعا صنعت به دنبال دانشجو آمده و مشتاق همکاری با او خواهد شد؛ در غیر اینصورت باید با کمرنگ شدن نقش ارتباط صنعت و دانشگاه مواجهه شویم.
راهبردهای دانشگاههای موفق جهان در بازنگری در سرفصلهای درسی
بازنگری سرفصلهای درسی در دانشگاههای موفق جهان، فرآیندی کلیدی برای بهبود کیفیت آموزش و پاسخ به نیازهای متغیر بازار کار و جامعه است. این فرآیند معمولاً به صورت دورهای و با توجه به پیشرفتهای علمی، فناوریهای نوین و تغییرات اجتماعی انجام میشود.
یکی از تجربیات موفق، دانشگاه هاروارد است که بهطور منظم سرفصلهای درسی خود را بازنگری میکند. این دانشگاه به همکاری با استادان، دانشجویان و متخصصان صنعت اهمیت میدهد تا سرفصلها متناسب با نیازهای روز طراحی شوند. به عنوان مثال، در رشتههای مهندسی، با توجه به پیشرفتهای سریع فناوری، دورههای جدیدی در زمینه دادهکاوی و هوش مصنوعی به برنامه درسی اضافه شده است.
در اروپا، دانشگاه آکسفورد نیز بهمنظور بهروز رسانی سرفصلهای درسی، از رویکردی جامع استفاده میکند. این دانشگاه با برگزاری کارگاههای مشاورهای با دانشجویان و فارغالتحصیلان، به جمعآوری بازخورد و نظرات میپردازد. این نظرات به تصمیمگیری در خصوص تغییرات برنامه درسی و بهبود کیفیت تدریس کمک میکند.
در آسیا، دانشگاه ملی سنگاپور با بهرهگیری از فناوریهای آموزشی نوین، برنامههای درسی خود را بازنگری کرده است. این دانشگاه با ادغام آموزش آنلاین و حضوری، به دانشجویان این امکان را میدهد که با توجه به زمان و شرایط خود، از محتوای درسی بهرهبرداری کنند.
در نهایت، بازنگری سرفصلهای درسی نیازمند همکاری میان دانشگاهها، صنعت و دانشجویان است تا به یک مدل آموزشی پاسخگو و کارآمد دست یابیم. این فرآیند نهتنها به بهبود کیفیت آموزشی کمک میکند، بلکه فارغالتحصیلانی با مهارتهای لازم برای ورود به بازار کار تولید میکند.
نقش وزارت علوم برای بازنگری جدی سرفصل دروس
در ایران نیز با اینکه وزارت علوم در این زمینه اقدامات موثری را انجام داده است، اما سیل اعتراض دانشجویان نسبت به قدیمی بودن سرفصلها یا نیازمحور نبودن آن همچنان پابرجاست و روز به روز در حال پررنگ شدن است؛ با این حال انتظار میرود تا مسئولان آموزش عالی و کارشناسان این حوزه جدیتر ورود کرده و به حل چالشها اقدام کنند تا دانشجویان با فراگیری مطالب مهارت محور پس از دانش آموختگی، خود را برای ورود به بازار کار آماده کنند.
از آنجایی که وزارت علوم متولی رسیدگی به امور همه جانبه دانشجویان است؛ چه بسا که با ارائه راهکارهای موثر و به موقع نه تنها از افت مهارتهای علمی جلوگیری کند، بلکه با بیشتر اصولی کردن دروس ارتباط صنعت و دانشگاه را هم تحقق بخشد.
انتهای پیام/