صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
طی یادداشتی منتشر شد:

خاطره فرزند شهید همت از دیدار پدرش با رهبر حزب‌الله لبنان

فرزند شهید همت در یادداشتی نوشت: ‏‏سیدالشهدای مقاومت اینقدر تکثیر شده است که نگران آینده او و حزب‌اش نباشیم، تنها تلخی این ایام ماجرای آغوشی است که دیگر تکرار نخواهد شد و انگشت اشاره‌ای که دیگر بالا نخواهد رفت.
کد خبر : 933687

به گزارش خبرگزاری آنا، محمدمهدی همت طی یادداشتی در صفحه شخصی خود در پی شهادت سیدحسن نصرالله نوشت:

مرا به سینه‌اش فشرد، بعد دور ترم کرد و درحالی که هر دو بازوی مرا در دست داشت ایستاده خاطره‌ای عجیب تعریف کرد.

«در شکاف دره‌ی جنتا برای دوره‌های آموزشی مخفی شده بودیم و برای دستگیری و شکست ما هر کاری می‌کردند، وضعیت بسیار سخت بود و تمامی ما پنجاه نفر تنها دو کلاشینکف داشتیم. باورکردنی نیست، اما همین کلاشینکف‌ها تنها سلاح تشکیلات ما در آن دره سخت بود که یکی را از برادران جنبش امل گرفته و دیگری را با هزینه شخصی تهیه کرده بودیم.»

‏حرف‌های سید را خوب به خاطر دارم، می‌گفت: «اولین بارقه امید ما چشمان مردی بود که در تاریکی دره می‌درخشید، آمد و درست همینطور که تو را در آغوش کشیدم مرا به سینه‌اش چسباند. او محمدابراهیم همت بود و این دیدار آغاز راهی بود که ما را از آن دره به جایی رساند که در جنگ سی و سه روزه دنیا را انگشت به دهان گذاشتیم.»

‏پدرم آن روز سلاحی نبرده بود، گفت من و دو یار همراهم از طرف امام آمده‌ایم شما را آموزش بدهیم. حسی با من می‌گوید که سید در دل گفته بود تو آموزش بده و من خودم پرورش می‌دهم، من خودم نیرو می‌سازم... و ساخت! از دو تا اسلحه انفرادی شروع کرد و یک ارتش ساخت.

‏حالا که شهید شده روشن است که تربیت شدگان او ایستاده و مقاوم خواهند بود و خدشه‌ای به ایستادگی آنها نخواهد افتاد.

‏سیدالشهدای مقاومت اینقدر تکثیر شده است که نگران آینده او و حزب‌اش نباشیم، تنها تلخی این ایام ماجرای آغوشی است که دیگر تکرار نخواهد شد و انگشت اشاره‌ای که دیگر بالا نخواهد رفت.

‏از تمام برادران و خواهران‌ام استدعا دارم خشم خود را حفظ کنیم و اندوه کوتاه‌مان را پشت سر بگذاریم، بعضی روز‌ها در نبرد وجود دارند که فرصتی برای گریه نیست.

‏میدان را خالی نکنیم، هیچ توفیقی بالاتر از شهادت نیست، ان‌شاءالله ما هم به او و یارانش بپیوندیم.

‏محمدمهدی همت
‏هفتم مهرماه ۱۴۰۳

انتهای پیام/

ارسال نظر