فناوریهای جدید در خدمت تئاتر / «سی صد» و مرزهایی که درنوردیده میشوند
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا ـ زهره سعیدی: نمایش یا کنسرت نمایش «سیصد» برای نخستین بار سال ۱۴۰۱ به کارگردانی امیرجدیدی در کاخ سعدآباد روی صحنه رفت و حال برای دومین بار اجراهایش را در مرداد ۱۴۰۳ در کاخ سعدآباد آغاز کرده و این بار سهراب پورناظری به سراغ چهرههای شناخته شده سینما و تئاتر، حمایت بلوبانک، خوانندگی اشکان کمانگری، تهیه کنندگی و کارگردانی هنری تهمورس پورناظری و داستانی به نام «گات» روی صحنه آمده است. بازیگران این نمایش نوید محمدزاده، بهرام رادان، بهرام افشاری، گوهر خیراندیش، دلنیا آرام، علی براتی، هدیه آزیدهاک و اهورا ابوالحسنی هستند و علی نصیریان نیز با ویدئومپینگ روی پرده نمایش پروژه حضور دارد.
داستان از این قرار است که مغولها به دروازههای شیراز حمله کرده، نیشابور و سایر شهرهای اطراف را به آتش کشیده و مردم را به خاک و خون کشیدند و حال مردم شیراز در مقابل ویرانی تخت جمشید و برای به تصرف در نیامدن جام جم و از بین نرفتن زبان فارسی مشغول مقاومت هستند و در این بین داستانهایی نیز برای قهرمانان ایرانی در برابر مغولها و خونریزی سفاکانه آنها رخ میدهد.
نوید محمدزاده در نقش فردوسی دراین نمایش به خوبی توانسته نگاهها را به سمت خود جلب کند، بهرام افشاری قهرمان خسته ایرانی به نام دارا، بهرام رادان در نقش گلشاه نیز هر یک به شیوه خود هنرنمایی میکنند، منتها دارا از جنگ کنار کشیده و گلشاه با انرژی ادامه میدهد. دراین میان داستانهای با مضمون عشق هم از جانب ایرانیان و هم مغولان، چون کشته شدن داماد چنگیر خان رخ میدهد و همین باعث میشود که کینه مغولان به ایرانیان بیشتر شود و خونریزی بیشتری رخ دهد.
با وجود نامهایی که برای بازی در نمایش «سیصد» برده شد اما به تعبیری «دلنیا آرام» در نقش «آلتانی» دختر چنگیرخان ستاره این نمایش محسوب میشود. وی که توانست هم در پروژه قبلی پورناظری و هم در این پروژه نگاههای تحسین برانگیز را به خود جلب کند و با قدرت بازیگری و آوازخوانیاش مخاطب را ساعتها میخکوب کرد.
وقتی تکنولوژی «هولوگرام» تئاتر را فتح میکند
به لحاظ امکانات نور، صوت، تصویر و تکنولوژیهای نو اتفاقات خوبی در این نمایش رخ داده و فناوری به خوبی در خدمت تئاتر قرار گرفته است، چرا که سیستم صوتی به خوبی به فضای باز کاخ میرسد و هیچکس به لحاظ صدا نه از جهت صدای ساز نوازندهها، خواننده و نه بازیگران مشکلی ندارد، به طوری که تا کوچههای آنطرفتر کاخ سعدآباد صدای بازیگران و نوازندگان به گوش میرسد.
این فناوری از سیستمهای نوری مختلف برای ساخت اجسام مجازی و سه بعدی در دنیای واقعی استفاده میکند
دو طرف فضای سن سیستم ویدئووال طراحی شده و تصویر چنگیزخان مغول با بازی زیبای علی نصیریان گویای این شکوهمندی کار است. نورهایی که از جمعیت به سمت سن نمایش و از سن به سمت جمعیت روانه میشود، همه گویای فناوری جدید است و ازهمه مهمتر تکنولوژی «هولوگرام» است که برای نخستین بار در این نمایش مورد استفاده قرار گرفته است. هولوگرام به تصاویر سه بعدی و مجازی گفته میشود که کاربران میتوانند آنها را در محیطهای دنیای واقعی مشاهده کنند. این فناوری از سیستمهای نوری مختلف برای ساخت اجسام مجازی و سه بعدی در دنیای واقعی استفاده میکند. به کمک این سیستمها کاربران میتوانند از زوایای مختلف تصاویر هولوگرامی مشاهده کنند. محمدحسین توتونچیان مدیر عامل شرکت فرهنگی، هنری ققنوس و مدیر سایت «ایران کنسرت» به خبرنگار آنا گفت که برای نخستین بار از این تکنولوژی در یک کار نمایشی استفاده شده است.
اما به لحاظ سازه بزرگ اجرا یک کفپوش چوبی در نظر گرفته شده است که مطرح میشود همان سازه «سیصد» قبلی است که دوباره ساخته شده است و امنیت چندانی هم ندارد به طوریکه برخی مخاطبان مطرح میکردند سروصدای رفت و آمد مردم هنگامه اجرا آرامش حین دیدن کار را از آنها گرفته بود.
بنابراین در نمایش گاه بازیگران در قالب تکنولوژی هولوگرام میانه سن دیده میشدند، اما خودشان در جای دیگری بودند. از فناوری و تکنولوژی جدید که بگذریم این نمایش به لحاظ عناصر نمایشی و جذب مخاطب تا میزان زیاد موفق نبود. بازیگران بیشتر به تک گویی و مونولوگ مشغول بوده و میزان این مونولوگها به استثنای اجرای «دلنیا آرام» خسته کننده میشدند. هرچند هیچ چیز از قدرت بازی ستارههایی چون بهرام رادان،بهرام افشاری و نوید محمدزاده در کار نمیکاهد اما نمایشنامه نیاز به قوت و کار بیشتری داشته، بهرحال اجرای زنده موسیقیایی سهراب پورناظری در میانه هر پرده به قوت کار افزوده است.
بخش موسیقی تنبورنوازی و کمانچه نوازی با خود سهراب پورناظری است که خودش خواننده اصلی آن است هر چند در «سیصد» قبلی رضا بهرام خواننده کار بود اما اینبار اشکان کمانگری خواننده آواز ایرانی است
نوازندگی پورناظری آنقدر مشهود و برجسته است که مخاطبان را مبهوت کرده، اما در جاهایی پوششی بر صدای خواننده و اجرای نمایش نیز محسوب میشود به طوری مشخص نیست بالاخره این کار یک نمایش است یا یک کنسرت! بخش موسیقی تنبورنوازی و کمانچه نوازی با خود سهراب پورناظری است که خودش خواننده اصلی آن است هر چند در «سیصد» قبلی رضا بهرام خواننده کار بود اما اینبار اشکان کمانگری خواننده آواز ایرانی است که او هم در سایه سهراب پورناظری قرار گرفته است و به نظر میرسد که موسیقی و نمایش با هم آن همخوانی لازم را ندارند چرا که وزن موسیقیایی کار بیش از نمایشی است حال شاید برخی منتقدان نظری متفاوت ازاین امر داشته باشند اما بالاخره مشخص نیست که کار کنسرت است یا نمایش؟!
یکی از نقاط ضعف این کار نبود یک کارگردان مشخص برای آن است، نام کارگردان هنری تهمورس پورناظری ذکر شده، اما در واقع کار از نبود یک کارگردانی منسجم رنج میبرد، از سوی دیگر باید به گروه حرکت و کارگردانی خوب علی براتی، طراحی پروژه محمد قدس و طراحی گریم، لباس، نور و صحنه سارا اسکندری، احمد توکلی، شایان صفوی و سارا مژده آفرین اشاره کرد.
در نهایت میتوان اینطور نتیجه گیری کرد که سیصد به استثنای متن نمایشی، در سایرحوزهها از جمله فناوری و طراحیهای مختلف، بازی بازیگران و نوازندگی نمره قابل قبولی میگیرد، اما همه اینها نیاز بیشتری به یک انسجام کلی برای تبدیل شدن به یک اثر نمایشی درجه یک دارد. نویسنده این کار در ابتدا محمد رحمانیان بود که گویا از جایی به بعد قطع همکاری خود را با «سیصد» اعلام میکند و رضا گوران به عنوان مشاور گروه کارگردانی به پروژه میپیوندد و در نهایت هم مشخص نمیشود که وضعیت کارگردانی و نمایشنامه به چه صورت میشود و این درهم آمیختگی در ارتباط نامنسجم بین موسیقی کار و نمایش دیده میشود.
در پایان این گزارش اما خود را جای مخاطب این اثر هنری قرار دهیم، حضور چهار هزار نفر شبانه برای تماشای این نمایش روی صندلیهای پلاستیکی در شأن مخاطب تئاتر نیست، متولیان امر برای این تعداد مخاطب باید تمهیداتی چون سرویسهای بهداشتی مناسب، امکانات تغذیه و... فراهم می کردند تا مردم هم رضایت بیشتری داشته باشند. درست است که مخاطب فهیم تئاتر در هر شرایطی پای تماشای هنر هنرمندان تئاتری و نوازندگان بنام ایرانی مینشیند، اما رعایت شأنیت آنها نیز ارزشمند است.
انتهای پیام/