صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۱:۰۱ - ۲۳ خرداد ۱۳۹۵

یادداشت و شعر افشین علاء در سوگ حمید سبزواری

افشین علاء طی یادداشتی درگذشت حمید سبزواری را تسلیت گفت و متن پیام خود را با شعری که زمانی در مراسم بزرگداشت سبزواری خوانده بود، همراه کرد.
کد خبر : 92997

به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، یادداشت ارسالی افشین علاء به خبرگزاری آنا، به شرح زیر است:


«استاد حمید سبزواری هم رفت... پیر سوخته دلی که قافله سالار شاعران انقلاب بود. این ضایعه را به همسر نورانی و باصلابت استاد، فرزندان گرامی‌اش و همه اصحاب سخن و قلم تسلیت می‌گویم.


بی‌مناسبت ندیدم شعری را که در اردیبهشت هشتاد و نه برای بزرگداشت ایشان سرودم و در سبزوار خواندم، را تقدیم کنم. با این توضیح که خداوند را شاکرم که برای بزرگان و عزیزانی که حق بر گردنم دارند، در زمان حیات‌شان شعر گفته‌ام و به آن‌ها عشق ورزیده‌ام. نه بعد از وفات شان که البته مرثیه فراق نیز جای خود دارد...


ای حمید ای پیر شعر انقلاب، از من سلامت


قله‌ها دیری‌ست می‌بالند بر خود زیر گامت


من همانم، کودک پنجاه و هفتم من، که صبحی


در زمستان گریه‌ کردم با «خمینی ای امام»ت


من همانم، طفل لرزانی که می‌خواندم سر صف


در دبستان «ای مجاهد ای مطهر» را به‌ نامت


من همانم، نوجوان سال شصتم من، که یک شب


پر کشیدم در هوای جبهه‌ها از پشت بامت


من همانم، آنکه در عهد جوانی سیر کردم


در حریم قدس «همپای جلودار» کلامت


من همانم، آنکه در خرداد ناگه سوخت جانم


با «دریغا ای دریغا»ی تو در سوگ امامت


تو همان پیری که سی سال است صبح و شام خلقی


هم‌نوا با توست چون من با نوای صبح و شامت


چون شهیدان را صلا دادی که «برخیزید»، اکنون


بین که برخیزند هرسو سروها در احترامت


هر خط پیشانی‌ات دارد حکایت‌های پنهان


از رکوعت، از سجودت، از قعودت، از قیامت


دولت شب‌زنده‌داری‌هاست بی‌شک اینکه هر دم


می‌چکد بی‌تابی از سجاده‌ات، مستی ز جامت


سبز باش و سربلند ای سرو پیر سبزواری


باشد ایامت به‌رغم تلخکامی‌ها به کامت


افشین علاء


انتهای پیام/

برچسب ها: حمید سبزواری
ارسال نظر