گروه روانشناسی شناختی در دانشگاه تهران راهاندازی میشود
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا به نقل از مرکز روابطعمومی و اطلاعرسانی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، سیدکمال خرازی دبیر ستاد توسعه علوم و فناوریهای شناختی معاونت علمی در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران در سمیناری که با حضور استادان، دانشجویان و علاقهمندان به حوزه علوم شناختی برگزار شد، به ساختار مغز و کارکردهای آن اشاره و نقش قطعه پیشانی و کارکردهای اجرایی آنرا در مدیریت کارکردهای شناختی مغز را تشریح کرد و گفت: «فراشناخت، همچون نرمافزار بهینهسازی کارکردهای شناختی در اثر تجربه، تمرین و کسب دانش در قالب مدارهای عصبی در قطعه پیشانی مغز شکل میگیرد، ولی در عین حال، نمیتوان نقش هیجان را در کارکردهای شناختی انسان نادیده گرفت.»
خرازی به سازمانهای دانشبنیان که اطلاعات، دانش و یادگیری سرمایۀ کلیدی آنها است اشاره کرد و گفت: «میتوان از استعاره مغز برای خلق سازمانهای مناسب با عصر اطلاعات استفاده کرد، زیرا همانگونه که مغز یک پردازشگر قدرتمند و برخوردار از بانک حافظه وسیع و سیستمی هولوگرافیک است و حافظه و هوش در سراسر مغز توزیع شده است، در سازمانهای دانشبنیان نیز میتوان از الگوی مغز و کارکردهای شناختی آن برای طراحی و سازماندهی سازمانهای نوین استفاده کرد.»
او افزود: «سازمانهای دانشبنیان نیز در واقع یک سامانه اطلاعاتی هستند که دائماً درگیر پردازش اطلاعات هستند. فناوری اطلاعات، ارتباطات و شبکهها این پردازش را تسهیل و تشکیل هوش سازمانی را امکانپذیر میکنند.»
عضو هیات علمی دانشگاه تهران گفت: «در دنیای متغیر امروز، سازمانها در انجام تکالیف خود با محیطی آشوبناک، پیچیده و اطلاعات حجیم و فزاینده روبهرو هستند که یادگیری دائمی را برای آنها حیاتی ساخته است. حال این سؤال مطرح است که آیا سازمانها میتوانند یادگیری را یاد بگیرند؟ علم سایبرنتیک پیشنهاد میکند که سازمانهای یادگیرنده باید محیط وسیعتر خود را پویش، تغییرات را برآورد و متغیرها را ردیابی کنند، توانایی ایجاد سؤال، چالش و تغییر هنجارها و مفروضات عملیات را توسعه دهند و از تغییر دائمی سازمان برای ایجاد تحول، خطرپذیری، خلاقیت و حل مسأله استقبال کنند.»
خرازی اشاراتی نیز به سرمایۀ اجتماعی، مدلهای ذهنی و نوآوری داشت و گفت: «انسانها براساس مدلهای ذهنی خود به اکتساب، ذخیره، انتقال و بهرهبرداری از اطلاعات و نوآوری میپردازند. البته، سرمایۀ اجتماعی سازمان را میتوان متشکل از شبکهها و سرمایههای فکری نهفته در آنها دانست. سرمایه اجتماعی بر یادگیری سازمانی، شناخت مدیران و کارآفرینان و نهایتاً تغییر و نوآوری سازمان تأثیر دارد.»
او همچنین به برخی از مدلهای تغییر سازمانی مانند SCARF و CORE اشاره کرد که از طریق آنها میتوان اثر تغییرات سازمانی را بر کارکنان سازمان در نظر گرفت و گزینههای مختلف برای کاهش اثرات سوء تغییر را بررسی، تعدیل و جبران کرد.
دبیر ستاد توسعۀ علوم و فناوریهای شناختی به گوگل همچون یک سازمان دانشبنیان اشاره کرد و سازماندهی مبتنی بر رویکرد شناختی و پیوندگرایی، فرهنگ سازمانی جذاب، دور از تکلفات اداری و مبتنی بر کار گروهی، استخدام افراد عاشق کار و خلاق، تلفیق زندگی فردی و کاری کارکنان و انطباق انگیزهها و اهداف آنها با اهداف سازمانی، تسهیم افتخارات فردی با دیگران به منظور شکلگیری خانوادۀ سازمانی و گسترش فضای اخلاقی، پاسخگویی به مشتریان و معناگرایی در سازمان را از ویژگیهای گوگل برشمرد.»
به گفتۀ خرازی، مطالعات شناختی، مدلها و فرایندهای شناختی حاکم بر انتخاب راهبردی مدیران را بررسی و نحوۀ اتخاذ تصمیم را در دنیای عدم قطعیت تبیین میکند. رویکرد شناختی نوخاستگی در سازمان را تشویق میکند و سازمان را همچون مغز، یک پردازشگر اطلاعات میپندارد. استفاده از استعارۀ مغز به مدیران کمک میکند تا تصمیمات مؤثرتری بگیرند، تغییرات سازمانی را رهبری کنند و از طریق فعالیت گروهی، عملکرد سازمان را بهبود بخشند.
او گفت: «از آنجا که سازمان در واقع اجتماعی از مغزهای پردازشگر است، اگر انسانهای فرهیخته دور هم جمع شوند و با هم تبادل اطلاعات داشته باشند میتوان انتظار داشت که تحول شگرفی در سازمان اتفاق افتد. به تعبیری میتوان سازمان را همچون منظومۀ آحاد انسانی در نظر گرفت و نقش مدیریت در هدایت سازمان را به مثابه نقش کارکردهای اجرایی در هدایت عملکرد مغز دانست، به نحوی که با تأمین دانش، فراشناخت، خرد جمعی و حافظۀ سازمانی، موجبات یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده را فراهم ساخت.»
او انتخاب اعضای هیأت علمی متخصص، فرهیخته، خود تنظیم و خلاق؛ ارتقای شناخت و فراشناخت اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاه؛ انتخاب راهبرد دانشگاه همچون یک سازمان یادگیرنده و توسعۀ نقش فناوری اطلاعات در آن؛ تشکیل گروههای کاری تخصصی و تشویق تعاملات افقی درون رشتهای و میان رشتهای؛ تأکید بر نگرش، مهارت و دانش و تشویق اندیشۀ آزاد و احساس رضایت در محیط کار؛ انطباق اهداف و انگیزههای فردی و سازمانی و رشد احساس تعلق متقابل بین فرد و سازمان؛ انتخاب اعضای هیأت علمی متخصص، فرهیخته، خودتنظیم و خلاق، ارتقای شناخت و فراشناخت اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاه؛ انتخاب راهبرد دانشگاه همچون یک سازمان یادگیرنده و توسعۀ نقش فناوری اطلاعات در آن؛ تشکیل گروههای کاری تخصصی و تشویق تعاملات افقی درون رشتهای و میان رشتهای را از موارد توسعۀ مدیریت دانشگاه براساس استعاره مغز دانست.
در پایان نیز دبیر ستاد توسعه علوم و فناوریهای شناختی معاونت علمی، از ایجاد گروه روانشناسی شناختی در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران با ریاست آقای دکتر حاتمی خبر داد.
انتهای پیام/