حقیقت درباره «واکسن ام ام آر» و اوتیسم: جدایی افسانه از واقعیت
خبرگزاری علم و فناوری آنا، محمدامین پورحسینقلی: شاید این عبارت را در رسانهها بسیار شنیده باشید: براساس نتایج آخرین تحقیقات دانشمندان...
یافتههای علمی که بر پایه تحقیقات درازمدت و طاقت فرسای پژوهشگران و دانشمندان است پس از طی مراحل متعدد و سختگیرانه و بعد از قضاوت و داوری همتا در مجلات تخصصی علمی منتشر میشوند و سپس اخبار آنها در راستای اشاعه دانش، به رسانههای همگانی راه مییابد و به فراخور اهمیتشان مورد توجه مردم قرار میگیرد.
{$sepehr_key_765}
با این حال آیا هرآنچه براساس نتایج تحقیقات علمی در نشریات علمی منتشر میشود، واقعیتهای مقدسی است که نمیتوان به آن خدشهای وارد کرد؟ قطعاً نه. علم یک جریان نقدپذیر است و چه بسا یافتههای علمی که در گذر زمان دچار تغییراتی شدند به خصوص وقتی پژوهشگران به روشهای بهتر علمی با حجم نمونههای بالاتر و محاسبات دقیقتر دست یافتند. علم هرگز ادعای مطلق بودن ندارد و همواره خود را به محک نقد میسپارد. با این حال گاهی برداشتهای نادرست و رسانهای از نتایجی که علمی به نظر میرسند هم میتواند به اندازه شبهعلم به انسانها صدمه بزند.
یک نمونه تاریخی از این مساله، ماجرای جنجال واکسن ام ام آر (سرخک، اوریون و سرخچه) و ارتباط دادن آن با بیماری اوتیسم است. جنجالی که به ظاهر از یک مطالعه علمی آغاز شد. در سال 1998 مقالهای به قلم دکتر ویکفیلد و همکارانش در مجله معتبر لنست منتشر شد که با بررسی 12 کودک که واکسن ام ام آر دریافت کرده بودند و ارائهی شواهدی دربارهی ابتلای 8 کودک به بیماری اوتیسم اینگونه نتیجه گیری شده بود که واکسن ام ام آر عامل ابتلا به اوتیسم است.
طبیعتاً با یک نمونه 12 نفره و ادعای ابتلا به اوتیسم که عموما بررسی شواهد ابتلا به آن متناسب با سن کودکان میتواند زودتر یا دیرتر اتفاق بیفتد و حتی گاهی والدین بسیار دیرتر متوجه ابتلای فرزند خود میشوند، نمیتوانیم به همین سادگی نتیجه گیری کنیم واکسن عامل ابتلا به اوتیسم بوده است و نیازمند مطالعات گسترده تر با حجمهای نمونهی بسیار بزرگ هستیم، اما راهیابی خبر این مقاله به رسانههای جمعی منجر به جنجال عجیبی در بسیاری کشورها به خصوص بریتانیا شد که محل انجام مطالعه بود.
{$sepehr_key_766}
از جمله تشکیل پرونده شکایت قضایی والدین کودکان مبتلا به اوتیسم در بریتانیا و ایالات متحده علیه دولت و کارخانههای واکسنسازی به دلیل اینکه با تزریق واکسن منجر به ابتلای بچههای آنها به اوتیسم شدهاند. همچنین تحت تاثیر این خبر، ترس از واکسن همگیر شد و پوشش واکسن ام ام آر در بریتانیا از 95 درصد در میانهی دهه نود به 70 درصد در 2001 رسید و به تبع آن آمار ابتلا به سرخک و سرخچه و اوریون افزایش یافت (توجه کنید این بیماریها در کودکان نوپا میتواند گاهی کشنده باشد).
با توجه به این ادعا، پژوهشگران در سراسر جهان مشغول بررسی این فرضیه شدند و در پژوهشهای متعددی ارتباط بین واکسن ام ام آر و اوتیسم را بررسی کردهاند و نتایج آنها نشان داد که هیچ ارتباطی بین این واکسن و اوتیسم وجود ندارد. یکی از بزرگترین و معتبرترین این پژوهشها، مطالعهای بود که در سال ۲۰۰۲ در دانمارک انجام شد و بیش از ۵۰۰،۰۰۰ کودک را بررسی کرد.
نتایج این مطالعه نشان داد که میزان اوتیسم در کودکانی که واکسن ام ام آر دریافت کردهاند با کودکانی که این واکسن را دریافت نکردهاند، تفاوتی ندارد. پژوهشهای مشابهی در بریتانیا، ایتالیا و آمریکا تایید کرد این واکسن بیخطر است و ربطی به اوتیسم ندارد. همچنین، مرور سیستماتیک و متاآنالیزهای متعددی نیز که شامل دهها مطالعه و میلیونها کودک میشوند تأیید کردهاند که واکسن ام ام آر باعث افزایش خطر ابتلا به اوتیسم نمیشود. اما در نهایت چه اتفاقی برای مقاله اصلی افتاد؟
{$sepehr_key_767}
مجله لنست در سال 2010 پس از بررسی کلیه شواهد درباره خطر احتمالی واکسن این مقاله را رترکت (بازپسگیری از انتشار) کرد. البته دلیل اصلی رترکت صرفا این نبود. تحقیقات بعدی نشان داد که دکتر ویکفیلد (نویسنده اصلی مقاله) دادههای خود را به شکل مغرضانه و دستکاریشده تحلیل کرده است. برای جمعآوری دادهها و نمونهگیری از کودکان، بدون رعایت اصول اخلاق پزشکی و بدون رضایتنامههای معتبر عمل کرده است و سپس مشخص شد وی دچار تضاد منافع مالی شده است؛ دکتر ویکفیلد برای شهادت در پروندههای حقوقی علیه تولیدکنندگان واکسن مبالغ قابل توجهی دریافت کرده بود. این تضاد منافع مالی باعث شد که اعتبار نتایج تحقیق زیر سوال برود.
علم و روش علمی باید جریانی سالم، بیطرف، قابل قضاوت، به دور از فشار و جنجال رسانه و اخلاقمند و از همه مهمتر تکرار پذیر باشد. برای تبدیل شدن یک ادعا به یافته علمی نیازمند تکرارپذیری و انجام مطالعات بزرگ هستیم و فقط در این حالت است که میتوانیم یک ادعا را به عنوان فرضیهای جدید بپذیریم و برای اصلاح روشهای درمانی مورد استناد قرار دهیم.
انتهای پیام/