قتل هوو در پی‌ کینه‌توزی/ متهم به قتل: او جوانی‌اش را به رخم می‌کشید

او جوانی اش را به رخم می کشید و مرا زنی ترشیده می خواند که 6 فرزند به دنیا آورده ام!! او معتقد بود که سوگلی همسرم است و... به همین دلیل هم من کم کم کینه او را به دل گرفتم تا این که شب قبل از وقوع حادثه یکی از دوستان همسرم مهمان او شد و شب را در طبقه پایین منزل به سر بردند این در حالی بود که آن شب هوویم (مقتول) پیامک های توهین آمیز برایم ارسال می کرد. صبح روز حادثه به همسرم پیامک دادم که جلوی زن سومش را بگیرد که به من و فرزندانم توهین نکند اما او هم از مقتول طرفداری می کرد.

متهم این پرونده جنایی ادامه داد: زن اول شوهرم در زابل سکونت دارد اما او بچه دار نمی شد به همین دلیل هم شوهرم با من ازدواج کرد که من 6 فرزند به دنیا آوردم ولی او باز هم زن دیگری گرفت. وی درباره چگونگی وقوع قتل نیز گفت: آن روز صبح وقتی فرزندم را به مدرسه بردم دیدم همسرم و دوستش از خانه خارج شدند هوویم نیز در طبقه سوم خواب بود که من از پله ها بالا رفتم پسر 6 ماهه او نیز داخل گهواره بود. پشت سر هوویم قرار گرفتم و با او جر و بحث کردم که چرا این کارها را می کند! کینه عمیقی از او در دلم نشسته بود ولی او باز هم به من توهین کرد که دیگر عصبانی شدم و چیزی نفهمیدم بند قنداق فرزندش را از کنار گهواره برداشتم و دور گلویش پیچیدم. سعی کرد خودش را نجات بدهد اما او را که روی رختخواب نشسته بود روی زمین انداختم و یک دور دیگر بند قنداق را دور گلویش پیچاندم و دو سر آن را کشیدم وقتی مطمئن شدم که دیگر نفس نمی کشد نوزاد 6 ماهه را با شیشه شیرش برداشتم و به طبقه پایین رفتم. نوزاد را به دخترم سپردم که از او نگهداری کند و خودم به مدرسه رفتم تا فرزند دیگرم را بازگردانم. این در حالی بود که در بین راه نقشه می کشیدم تا از این ماجرا خلاص شوم این بود که با همسرم تماس گرفتم و به او گفتم که هوویم را کشته ام ولی او گفت: هر کاری که کرده ای خودت هم برو جواب بده! می دانستم او همسر سومش را دوست دارد و از من طرفداری نمی کند از سوی دیگر هم می دانستم او در پرونده نزاع منجر به قتل در زابل تحت تعقیب است به همین خاطر فکر کردم که قتل هوویم را به گردن شوهرم بیندازم. خیلی سریع از پله ها بالا رفتم و شیشه شیر و بند قنداق را کنار جسد گذاشتم. همسرم که می دانست اگر بازگردد توسط پلیس دستگیر می شود به تلفن هایم پاسخ نمی داد من هم از این موضوع سوء استفاده کردم و با یک صحنه سازی با پلیس 110 تماس گرفتم.

پس از اعترافات صریح متهم، قاضی علی اکبر احمدی نژاد دستور پایان بازسازی صحنه قتل را صادر کرد و بدین ترتیب متهم این پرونده جنایی با صدور قرار قانونی از سوی مقام قضایی روانه زندان شد تا پرونده وی دیگر مراحل قضایی خود را طی کند.

شایان ذکر است: در آغاز بازسازی صحنه قتل که سرهنگ محمدی (رئیس دایره قتل پلیس آگاهی) نیز حضور داشت ابتدا کارآگاه حمیدفر (افسر پرونده) به بیان چگونگی دستگیری متهم پرداخت و گفت: عصر بیست و سوم فروردین زنی با پلیس تماس گرفت و از قتل هوویش در پنجتن 45 خبر داد. وی گفت: زن تماس گیرنده که همسر دوم مرد 34 ساله بود در حالی که خونسردی خود را به طور کامل حفظ می کرد کنار جسد هوویش ایستاد و گفت: شب گذشته همسر و هوویم بر سر خرید مبل منزل با یکدیگر جر و بحث می کردند و اختلاف داشتند صبح که من فرزندم را به مدرسه بردم و برگشتم دیدم خودروی همسرم نیست حدود ساعت 3 بعدازظهر با صدای گریه نوزاد به طبقه سوم ساختمان رفتم که با جسد هوویم رو به رو شدم.

کارآگاه حمیدفر ادامه داد: با آن که همه مشخصات صحنه حادثه با اظهارات متهم مطابقت داشت اما این سوال که صدای گریه های نوزاد 6 ماهه چگونه در طبقه پایین منزل شنیده شده است، تنها سرنخ این پرونده جنایی بود که متهم را وادار به تناقض گویی کرد و در نهایت چند روز بعد زن 34 ساله مجبور شد تا به قتل هوویش با انگیزه کینه توزی اعتراف کند.