صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
حجت‌الاسلام حاتمی در گفت‌وگو با آنا تشریح کرد؛

کرامات حضرت رقیه(س)/ حرمی که ملجأ شیعیان عالم است

حجت‌الاسلام حاتمی سخنران مذهبی گفت: حضرت رقیه(س) دوری پدر (امام حسین (ع)) را تاب نداشت و در خرابات شام گریه می‌کرد، سرکردگان شام دستور می‌دهند که سر پدر را برای دخترش ببرند تا آرام شود...
کد خبر : 921046

به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، واقعه عاشورا و جریانی که امام حسین (ع) با عدم بیعت خود با یزید رقم زد، ازحرکتشان به سمت کوفه و کربلا، سخنرانی‌های متعددشان در این مسیر در خیمه‌ها و منزلگاه‌ها تا شهادت همه نشان داد که این اتفاق یک جریان تاریخی به راه می‌اندازد که تا امروز هم خودش را مثل یک خورشید در طول تاریخ نمایان کرده و امروز اگر جریان اربعین این درخشندگی و طلالو را دارد و تمام آزادگان جهان را مبهوت خود کرده و ده‌ها میلیون نفر به این مسیر می‌آیند و دیگران هم نظاره گر آن هستند، اثرات عجیب همین واقعه عاشورا است و امید به خدا این مسیر و حرکت امام حسین (ع) در سال ۶۱ هجری قمری منتهی به ظهور خواهد شد و ما شکی در این نداریم.

حجت الاسلام محمدتقی حاتمی سخنران مذهبی درباره واقعه کربلا و اتفاقات سوم محرم که به نام و یاد حضرت رقیه (س) رقم خورده، مباحثی را در این گفت‌وگو مطرح کرد که به شرح زیر است:

لطفا درباره اثرگذاری حضرت رقیه (س) در واقعه کربلا برایمان بگویید.

امام حسین (ع)، خاندان و یارانشان هر کدام براساس سن، توان و میدان‌داری اثرگذاری خود را در واقعه عاشورا داشتند. اما در باب حضرت رقیه سلام الله علیها که دختر امام حسین (ع) بودند طبیعتا در صحنه کربلا حوادثی برایشان رقم خورد منتها، چون در سن طفولیت بودند، شاید بین خیلی‌ها به چشم نیامده و مطلب کاملی هم درباره ایشان نیست.

اما درکلیت بحث فرموده‌اند که حضرت رقیه در سال ۵۷ یا ۵۸ هجری در ماه شعبان به دنیا آمدند و در سال ۶۱ هجری ماه صفر هم به شهادت رسیدند، با این تعبیر بین سه تا چهار سال سن داشتند. نام ایشان هم ظاهرا فاطمه صغری بوده، از آنجا که علاقه شدید امام حسین به پدر و مادر خویش داشتند، نام پدر و مادر را روی فرزندان خود می‌گذاشتند ولی ایشان به حضرت رقیه خصوصا بین ما شناخته می‌شوند.

چه ارتباط عاطفی بین ایشان و امام حسین (ع) وجود داشته؟

به هرحال ارتباط عاطفی و غریزی همیشه بین والدین و بچه‌هاست، خصوصا در دوران طفولیت و کودکی که بین امام حسین (ع) و حضرت رقیه هم بوده به طوری که ما در برخی منابع می‌بینیم که وقتی امام حسین (ع) می‌خواهند به میدان بروند، حضرت رقیه جزو کسانی بودند که شروع به گریه کرده و از ایشان می‌خواستند که نروند، این رفتار‌ها برای هر طفل و پدر یا مادری طبیعی است، منتها اینکه پدر هم امام باشد و از سویی در میدانی که با دشمن هم مبارزه می‌کنند احساسات و عواطف پدر را به قلیان در می‌آورد و در تاریخ هست که حضرت او را در آغوش می‌گیرند و حضرت رقیه احساس تشنگی داشتند و از پدر طلب آب می‌کنند.

حضرت رقیه چطور به شهادت رسیدند؟

وقتی امام حسین (ع) به شهادت می‌رسند و دشمنان به خیمه‌ها حمله می‌کنند، اهل خیمه آواره شده و به سمت دشت فرار می‌کنند یکی از کسانی که در حال فرار با لباس آتش گرفته بوده همین حضرت رقیه سلام الله هستند منتها مطرح شده که یکی از سربازان لشکر عمر سعد مطرح کرده او حضرت را در حال فرار دیده و از وضعیتشان خیلی منقلب شده به همین دلیل به کمکشان می‌روند و آتش را خاموش می‌کنند و سپس به او آب می‌دهند، این سرباز می‌گوید که تحریم آب برداشته شده منتها حضرت رقیه می‌فرمایند که آیا پدرشان آب خورده، این نشان از رابطه عاطفی بین فرزند و پدر دارد.

نحوه شهادت حضرت هم بنا به نقل‌ها درخرابات شام بوده درحالیکه ایشان گریه و ناله می‌کردند و دوری پدر را تاب نداشتند یکی از سرکردگان شام فرا رسیده و می‌گوید که سر پدر را برای دخترش ببرید تا آرام شود، حضرت هم زمانی که سر امام حسین (ع) را در بغل می‌گیرند در دم جان می‌سپارند.

شهادت حضرت رقیه به ظاهر شهادت یک دختر سه ساله است، اما وقتی بررسی می‌کنیم متوجه برکات آن می‌شویم اینکه حضرت در جایی جان می‌دهند و شام هم دفن می‌شوند و حرمشان پناهنگاهی برای شیعیان و محلی برای تبلیغ شیعه می‌شود، این پایگاه در آن نقطه دمشق از همانجا به دشمنان ضربه می‌زند. این اتفاق در کنار سخنرانی‌های حضرت زینب(س) و روشنگری‌های امام سجاد(ع) و جهاد تبیینشان، وجود جسم مطهر و نازنین حضرت رقیه در شام به عنوان نماد، نشان و پرچم راهگشا و مبلغ جریا نشیعه شد؛ لذا در طول زمان مرکز خلافت اموی از بین رفته و شیعیان آنجا توانستند رفت و آمد کرده و مذهب شیعه گسترش پیدا کند.

آیا حضرت رقیه کراماتی هم داشته‌اند؟

قطعا داشته‌اند، از مرحوم علامه طباطبایی درباره حضرت رقیه(س) سوال کردند، ایشان فرمودند که این مرقد و مکان نورانیت ویژه و خاصی دارد و همین بیان مرحوم علامه نشان می‌دهد که این وجود نازنین به مراجعان و زائرانشان نظر ویژه دارند.

از میرزاعلی محدث فرزند شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح الجنان نقل شده که یک سالی بود ناراحتی حنجره گرفته بود و پزشکان گفته بودند که تار‌های صوتی‌شان فلج شده و راهی جز سکوت و استراحت ندارد، این خطیب هم ناراحت بوده که مداحی و خطبه را از دست بدهد، بنابراین متوسل به امام حسین(ع) می‌شود، در همین توسل‌ها مطرح می‌کند که به آقا گفتند دیگر تحمل صبر ندارند و منبری هستند و تبلیغ دین می‌کنند، درهمین حال به خواب رفته و در خواب آقا امام حسین (ع) را می‌بینند، امام هم به ایشان می‌گوید که متوسل به حضرت رقیه شوید و گریه کنید، ایشان هم همینطور که در خواب گریه می‌کرده و روضه خوانی داشته اهل خانه او را بیدار می‌کنند پس از آن به دکتر مراجعه کرده و پزشکان می‌گویند که هیچ اثری از بیماری در بدنشان نیست.

نقل دیگری هم از غلامرضا سازگار هست که از فردی نقل کرده، او گفته است دوران جوانی روضه خوان بوده یک اتفاقی افتاده زانوی او زخم عجیبی برداشته به طوری که دیگر نمی‌توانسته راه برود، به بیمارستان رفته و پزشکان گفتند که باید پا قطع شود، در همان بیمارستان متوسل به امام حسین(ع) در حال اضطرار شدم، در همان حالت توسل حال مکاشفه به او دست داده و امام حسین (ع) را بالای سرش می‌بیند که یک دختر بچه دو ـ سه ساله در دست دارد و نزدیک می‌شود، امام هم به این روضه خوان می‌گوید که اشعار صامت را دوست دارد و از او می‌خواهد تا بخواند و او هم گریه کند.

این روضه خوان این اشعار را خوانده و امام هم گریه کرده، یک دفعه دیده که نه امام حسین (ع) و نه دخترش هستند بلکه یک عده پرستار و دکتر دور او را گرفته‌اند و گریه می‌کنند، پزشکانی که قرار بود پای او را قطع کنند فردایش تشخیص می‌دهند که دیگر نیازی به قطع پا نیست و او را مرخص می‌کنند، اما یک عده از مریض‌های هم اتفاقی و دور و بر به سمت تختش آمده و می‌فهمند که او شفا گرفته از او می‌خواهند که دوباره آن اشعار را بخواند، او هم می‌خواند و همه گریه می‌کنند. این فرد از بیمارستان مرخص شده و دو هفته بعد که برای کاری مراجعه می‌کند، می‌بیند که هیچ یک از هم تخت‌ها و اتاق‌های مجاورش دیگر نیستند، سوال می‌پرسد و پرسنل به او می‌گویند که که همه آنها شفا گرفتند و رفتند.

نکته پایانی...

مرقد حضرت رقیه(س) مثل یک چراغ و شمع روشن و ماه تابان در دمشق ملجا شیعیان و مبلغ جریان مذهب شیعه است. این دو نکته در جریان وجود مقدس حضرت رقیه مهم است نخست توسل به حضرت رقیه کارساز و راهگشا است، وجود آن حضرت در دمشق از بین برنده تخت و کاخ حاکمیت امویان در زمان خود شده و از آن زمان ببعد هم پناهی برای شیعیان است. انشاءالله خداوند ما را قدردان وجود حضرت رقیه(س) و معرفت ایشان نسبت به امام و اولادش و کسانی که جزو ولی الهی هستند و وجود نازنین حضرت رقیه که خیلی شهدای حرم عاشقانه برای دفاع از حرم ایشان شهید شدند، کند.

در نهایت یک زیارت نامه کوتاه هم درباره حضرت رقیه وجود دارد که شش ـ هفت خط است، علاقه‌مندان می‌توانند برای زیارت ایشان استفاده کنند شاید قلب مطهر حضرت رقیه (ص) راهگشای زندگی ما و حلال مشکلاتمان شود.

انتهای پیام/

ارسال نظر