آیندهنگاری و سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا؛ همبسـتگی بین انجام مطالعات آیندهنگاری و رشـد اقتصادی و توسـعه فناوری در کشـورها قابل تأمل اسـت. بـه زبـان دیگـر، مشاهدات نمایان میسازند که برنامههای توسعه کوتاه و میانمدت بـر چارچوب چشماندازهای بلندمدت حاصل از مطالعات آیندهنگاری بنا نهاده شده است.
رضا حافظی (استادیار، گروه پژوهشی مطالعات آینده علم و فناوری، مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور) در مقالهای با عنوان «آیندهنگاری و سیاستگذاری، علم، فناوری و نوآوری» به این نکته اشاره میکند که هر کشور متناسب با اقتضای شرایط و بسـتر سیاستگذاری موجود خود به طراحی مطالعات آیندهنگاری ملی اهتمام ورزیده و با ارجاع به گزارش شبکه رصد آیندهنگاری اروپا غالب روششناسیهای به کار گرفته شده در مطالعات ملی ایجاد چشمانداز مشترک و بسیج منابع ملی را به عنوان محصول فرایندی (در مقابل محصولاتی ملموس نظیر گزارشها و اسناد) در اولویت قرار دادهاند.
* جایگاه و عملکرد آیندهنگاری
به زعم این پژوهش در ابتدا مناسب است مختصات آیندهنگاری را تبیین کرد و اگر طیفی از قطعیـت تا عدم قطعیت مطلق را در نظر بگیریم، آیندهنگاری فرایندی است کـه در تلاش است تصویری از رفتار پیشرانهای غیرقطعی، آنهم با درجه عدم قطعیت بالا، ارائه دهد.
این پژوهش به این نکته اشاره میکند که در سطوح پایینتر عدم قطعیت، ابزارهایی چون، روشهای سنتی پیشبینی در ریاضیات، تحلیل ریسک، معادلات اقتصادسنجی و سایر ابزارها مشابه به یاری پژوهشگران آمده است.
* دو موقعیت آیندهنگاری
این پژوهش مطرح میکند که هارپر در مطالعهای نشان داد که از نظر جایگاه، آیندهنگاری میتواند دو موقعیت نسبت به سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری اتخاذ کند. این دو موقعیت عبارتند از: موقعیت بیرونی و موقعیت درونی.
در ادامه این پژوهش آمده است که مقصود از موقعیت بیرونی این است که آیندهنگاری در خارج از فرایند سیاستگذاری نگاشته و در مقام مشاور و یاریدهنده فرایند سیاستگذاری قلمداد میشود.
به علاوه در این پژوهش مطرح شده است که پاسخ به پرسشهایی نظیر چیستی آینده سیاستگذاری علم، فناوری ونوآوری در این جایگاه میگنجد. به زبان دیگر، درموقعیت بیرونی، آیندهنگاری ایدههایی را در خصوص آینده فراهم میآورد کـه مـورد اسـتفاده سیاستگذاران قرار میگیرد.
در مقابل، در موقعیت درونی رسالت آیندهنگاری کمک به فرایند سیاستگذاری است؛ یعنی نحوه بهکارگیری موضوعیت بهکارگیری آیندهنگاری در شرایطی معنادار است که عناصر شکلدهنده آینده رفتاری قابل پیشبینی از خود نشان نمیدهند یا حتی در بدو مواجهه با مسئله نمیتوان با اطمینان از ظهور یا افول یک روند سخن گفـت. شکل ۱ به صورت گرافیکی طیف (عدم) قطعیت و نحوه پاسخ در هر سطح را به تصویر کشیده است.
توجه داشته باشید واژه آیندهپژوهی که در شکل ۱ به کار گرفته شـده است معادل «Research Futures» است که در متون عمومی معادل «مطالعات آینده» نیز بـه کار برده میشود و در اینجا مقصود این پژوهش نیست.
تا اینجا جایگاه آیندهنگاری و توان بالقـوه آن در مجهز ساختن فرایند سیاستگذاری به ابزاری برای مقابله، کاهش سطح و مدیریت عدم قطعیت ارائه شد.
هارپر در مطالعهای نشان داد که از نظر جایگاه، آیندهنگاری میتواند دو موقعیت نسبت به سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری اتخاذ کند؛ این دو موقعیت عبارتند از:
1. موقعیت بیرونی؛ مقصود از موقعیت بیرونی این است که آیندهنگاری در خارج از فرایند سیاستگذاری نگاشته و در مقام مشاور و یاری دهنده فرایند سیاستگذاری قلمداد میشود. به علاوه، پاسخ به پرسشهایی نظیر چیستی آینده سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری در این جایگاه میگنجد. به زبان دیگر، در موقعیت بیرونی، آیندهنگاری ایدههایی را در خصوص آینده فراهم میآورد که مورد استفاده سیاستگذاران قرار میگیرد.
2. موقعیـت درونی، اما معطوف به رسالت آیندهنگاری کمک به فرایند سیاستگذاری است؛ یعنی نحوه بهکارگیری آیندهنگاری برای بهبود فرایند سیاستگذاری است که این دو موقعیت نسبت به یکدیگر رجحان ندارند و متناسب با شرایط میتوان یکی از آنها یا ترکیبی از هر دو را انتخاب کرد.
در ادامه حافظی بعد از روشن کردن موقعیـت تعاملـی آیندهنگاری در تعامل با فراینـد سیاستگذاری، به مطالعه هاواس و همکاران اشاره میکند کـه عملکردهای اصلی آیندهنگاری را در سه بعد برشمردند: آگاه سازی سیاستی، مشارکت طلبی و هماهنگسازی ذینفعان و تعریف و توسعه سیاستها.
* ارتقای اثربخشی آیندهنگاری در فرایند سیاستگذاری
مسئله کلیدی اثرگذاری آیندهنگاری بر فرایند سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری است. این عبارت معادل پاسخ دادن به دو پرسش کلیدی است: شکاف میان آیندهنگاری و فرایند سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری کجاست و چگونه ایجادشده است؟ چگونه میتوان اثربخشی آیندهنگاری در فرایند سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری را ارتقا داد؟
در نهایت اینکه مرور منابع نظری و مطالعات موردی منتشرشده طی سه دهه اخیر نشان میدهد که پژوهشگران سه جریان عمده را برای ارتقای اثربخشی آیندهنگاری پی گرفتهاند:
الف) توسعه نظری و روششناسانه: از ایندست مطالعات میتوان به آیندهنگاری توصیفی روشهای توسعه سناریو نظیر روشهای مبتنی بر داده و هوش مصنوعی و مطالعات کیفـی توسعه یا روشهای ترکیبی کم روشهای مبتنی بر خلاقیت و شکستن پارادایمهای فکری و غیره اشاره کرد.
ب) شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای اثربخشی آیندهنگاری مبتنی بر مطالعات نظری و کاربردی: این دست پژوهشها در جغرافیاهای مختلفی انجام شدهاند. از نمونههای برجسته این مطالعات میتوان به مطالعه آژانسهای دولتی توسط اشمیت، سامانههای نوآوری توسط اندرسن و گونهشناسی عدم قطعیت توسط فن دورسر و همکاران، و مدل سناریوهای سیاستی برای سیاستگذاران توسط رایت و همکاران اشاره کرد.
پ) توسعه راهحلهای اختصاصی برای بهبود تعامل میان آیندهنگاری و سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری: در میان مطالعات منتشرشده، مواردی دیده میشوند که نه بعد نظری و نه از بعد کاربردی به مسئله پرداختهاند، بلکه صرفا برای مسئلهای خاص نسخه ویژه تجویز کردهاند.
حرف آخر اینکه حافظی در این نوشتار تلاش میکند به اختصار، ارتباط آیندهنگاری و سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری را بررسی و نقد کند. او بر این نکته تاکید دارد که، بسیاری از پژوهشهای پیشین در تلاش بودهاند این ارتباط را تبیین و راهکارهایی با هدف ارتقای اثربخشی آیندهنگاری در فرایند سیاستگذاری ارائه دهند. از این رو در همیـن راستا، ارتباط این دو مفهوم را تبیین و بر رویکردهای مختلف ارتقاء اثربخشی آیندهنگاری در فرایند سیاستگذاری تاکید میکند.
این پژوهشگر در پایان گامهای کلیدی برای همفاز کردن پیشنهاد میدهد که میتوانند زمینه پژوهشهای آتی باشند. شکل ۲ چهار گام کلیدی پیشنهادی را نمایش میدهد.
انتهای پیام/