صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۹:۱۱ - ۱۰ تير ۱۴۰۳
یادداشت؛

شعر صائب آیینه تمام‌نمای نگرش حاکم بر جامعه شیعی

دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان به مناسبت فرارسیدن ١٠ تیر (نکوداشت صائب تبریزی) یادداشتی منتشر کرد.
کد خبر : 919636

به گزارش خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا، عبدالرضا مدرس‌زاده شاعر و دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان به مناسبت فرارسیدن ١٠ تیر (نکوداشت صائب تبریزی) یادداشتی منتشر کرد که از نظر مخاطبان می‌گذرد:

بزرگداشت و ارج‌داشت صائب تبریزی در واقع پاسداشت بخشی بزرگ از شعر و ادب فارسی است که به تحول ساختار و بافت غزل فارسی مربوط می‌شود. 

با همه آنچه درباره سبک صائب و شعر دوره صفویه گفته‌اند، راست این است که کار و ابتکار او در بنیاد نهادن این شیوه از غزل، بهترین تدبیر و حتی ترفند برای رهاشدن از مضامین و تصاویر همیشه مکرر و نخ‌نمای شعر فارسی است (مرور شعر دوره تیموری و عهد شاهرخ گواه روشن این سخن است) ضمن اینکه به راه حافظ و سعدی نرفتن امثال صائب تبریزی و کلیم کاشانی، خود گرامی‌ترین خدمت به شعر فارسی است. 

شعر صائب آیینه تمام‌نمای اندیشه و نگرش حاکم بر دربار و جامعه شیعی است و خواص این دوره بهتر از این نمی‌توانسته‌اند رفتار کنند، از این رو همین شعر‌های رنگین و خیال‌انگیز بهترین اسناد جامعه‌شناسی و روان‌شناسی است که می‌توان روش و منش افراد را در ساحت متنوع جامعه مرور کرد. 

شعر و هنر صائب بی آنکه ناشی از ناتوانی شاعر باشد؛ رنگین و برجسته و البته کوتاه و فشرده است؛ به همین دلیل او ابیات پراکنده را با مضامین متفاوت به صرف وزن و قافیه و ردیف کنار هم قرار می‌دهد. مگر نه این است که در دوره صفویه میدان چوگان و کاخ عشرت و مسجد و شربت‌خانه و ... هم در یک مجموعه و در کنار هم هستند؟ 

این هم که نه صائب سرزمین هند را مناسب حال و هوای شاعری خود دانست و نه شاعران آن دیار او را در حد انتظار گرامی داشتند، بدان معنی است که شاعر ِمضمون‌سازی‌های رنگین پیش از آنکه مخاطب برایش مهم باشد، خاستگاه و زادگاه اجتماعی و فرهنگی مضمون را ارج می‌نهد؛ درغیراینصورت صائب از امثال عرفی شیرازی چیزی کم ندارد که نتواند مضمون‌سرایی‌های کشمیری را در شعر خود جای دهد. 

با همه انتقادی که به شاه صفوی در کوچ‌دادن ناچاری اقوام ایرانی هست؛ اما عجالتاً در این یک فقره، حضور خاندان صائب در اصفهان موجب شکوفایی شعر این شاعر در شهری شد که پیشه‌ها و اندیشه‌ها زنده‌تر و روشن‌تر از همانندان خود در تبریز آن روزگاران بود. 

شاید اگر امثال رضاقلی‌خان هدایت کمی ذهن و ذوق خود را از چارچوب بسته مکررات تذکره‌ای رها می‌کردند، مجبور نبودند از ده‌ها هزار بیت صائب به دشواری ۱۰ بیت را برگزینند و در عمل کسی چون صائب را به چیزی نشمارند.

این نگرش صاحب تذکره مجمع‌الفصحا البته تا عهد دائر شدن دانشکده ادبیات هم البته خالی از هوادار نبود، اما این یکسونگری‌های آلوده به تعصب (و شاید کج‌ذوقی) مانع بهره‌مندی دوستداران شعر فارسی از سخن صائب تبریزی نیست.

انتهای پیام/

ارسال نظر