شخصیت سیاسی و سازش ناپذیر امام خمینی(ره)
گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا_ عماد نجار؛ در بین شخصیتهای دینی سیاسی با هر نوع تفکر و گرایش اعتقادی، فردی را نمیتوان یافت که در هوش سیاسی، شجاعت و قاطعیت در برخورد و ایمان امام خمینی تردید داشته باشد.
این مسئله حتی در بین جریانهای متعدد داخلی با دیدگاههای مختلف مانند سکولار، جبهه ملی و روشنفکران و حتی احزابی که نیم نگاهی به ایدئولوژی لیبرال غربی داشتند هم نیز مشهود بود و بارها به این موضوع اذعان کرده بودند.
اعتراف و اذعانی که شناخت کافی به میزان علم و درجات فقهی امام نیز در آن وجود نداشت.
یکی از مهمترین موارد شخصیتی در حضرت امام رحمت الله علیه مسئله شجاعت در تصمیم گیری بود که وجه تمایز اصلی ایشان با دیگر مقامات و چهرهها و شخصیتهای سیاسی جهان به شمار میرفت. شجاعتی که مربوط به سال ۵۷ و زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران نبود، شجاعتی که منحصر به ابهت از بین رفته دوران پهلوی و محمدرضا شاه نبود. شجاعتی که مربوط به همراهی ملت ایران در سرنگونی سلطنت پهلوی و از بین بردن نفوذ بیگانگان در داخل کشور نبود. بلکه از شجاعتی صحبت میکنیم که مربوط به سال ۱۳۴۰ و شروع سخنرانیهای حضرت امام علیه سلطنت پهلوی بود. علیه دربار و مستشاران نظامی و سیاسی غربی در داخل کشور و همچنین علیه کشورهایی که با مداخلات خودشان نه تنها در سیستم حکومتی ایران دخالت میکردند بلکه ثروت ملی این کشور را نیز به تاراج میبردند.
برای تحلیل بیشتر شخصیت حضرت امام چند مورد از رفتارهای سیاسی و مدبرانه ایشان را مورد بررسی قرار خواهیم داد، باید نوع برخورد امام در برخی از بزنگاههای تاریخی را مورد بررسی قرار دهیم تا بهتر بتوانیم ذرهای از این دریای پرگهر را مورد واکاوی قرار داده و بشناسیم.
در زمانی که حضرت امام در عراق به سر میبردند و حزب بعث از ترس توسعه تفکر ایشان در بین انقلابیون شیعه تصمیم به اخراج ایشان گرفت نماینده این حزب با احترام به امام اعلام کرد که چنانچه فعالیتهای سیاسی ایشان ادامه داشته باشد ایشان میبایست نجف را ترک کنند. پاسخ قاطع امام در آن برهه حساس بسیار آموزنده و تاثیرگذار بود. ایشان فرمودند فکر نکنید من از آن دسته روحانیونی هستم که به خاطر زیارت رفتن هر روزه دست از مبارزه برمیدارم.
چه بسا بسیار بودند و هستند روحانیونی که تمامی فعالیتهای سیاسی دینی آنها خلاصه شده در زیارت و مطالعه کتب و تعلیم و هیچگاه برای دشمن، مهره خطرناک و مهمی به شمار نمیرفتند و نیستند.
یا در زمانی که حضرت امام به پاریس وارد شدند کاخ الیزه یک نماینده به محضر ایشان اعزام کرد و در نهایت احترام از ایشان درخواست کرد که در مدت حضورشان در فرانسه فعالیتهای سیاسی نداشته باشند و باز هم پاسخ امام بسیار مدبرانه و آگاهانه بود.
ایشان فرمودند من فکر میکردم که اینجا سرزمین آزاد است، اما بیفایده بود. پس از آن نماینده کارتر که در آن دوره رئیس جمهور آمریکا بود به خدمت امام رسید و با تهدید قصد ایجاد رعب و هراس در امام داشت و گفت دولت بختیار مورد حمایت ماست و ارتش هم از او حمایت میکند و به طور ضمنی جان امام را تهدید کرد. پس از این گفتار نماینده کارتر فکر میکرد که گفتگوی وی با حضرت امام کارساز افتاده و امام دیگر از مواضع خود کوتاه میآید. پاسخ غیرمنتظره امام تمام معادلات را به هم زد ایشان با لحن قاطع و محکم فرمودند: تاکنون من به مردم ایران نگفتهام که با آمریکاییهای داخل ایران چه کنند.
پاسخ همراه با پیش بینی و پر از حکمت امام کل غرب را هراسان کرد، یعنی تغییر توازن سیاسی، یعنی کسانی که قصد تهدید امام را داشتند اکنون خود در موقعیت تهدید قرار گرفته بودند.
در پایان مناسب است که خاطره حضرت امام در هنگام انتقال ایشان از قم به تهران به همراه نیروهای ساواک را یادآور شویم که در آن ماموریت، حضرت امام به ماموران ساواک تسلای خاطر میدادند. با اینکه با توجه به شرایط ذهنی جامعه از نیروهای ساواک و اقدامات و جنایتهای این سیستم امنیتی کشور که وابسته به سیستمهای امنیتی اطلاعاتی رژیم اسرائیل بود برای همگان آشکار بود که از هیچ اقدام ضد انسانی پرهیز ندارند. اما حضرت امام بدون هیچ واهمهای در زمان این انتقال رعب و وحشت را در میان ماموران ساواک در حین انجام این ماموریت مشاهده کردند و با جملات حکیمانه خود به آنها آرامش میدادند.
انتهای پیام/