صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۲۶ - ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
در یک پژوهش بررسی شد؛

کاربردی‌شدن پژوهش‌های جامعه‌شناختی

مسئلە جامعه‌شناسی در رابطه با کاربردی‌شدن، تأثیر علم جامعه‌شناسی و داشتن برنامە قوی علم جامعه‌شناسی برای تأثیرگذاری هرچه بیشتر است.
کد خبر : 912058

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، یکی از تلقی‌های مورد اجماع در بین صاحب‌نظران جامعه‌شناسی، این است که آنها کاربردی‌شدن را محدود به مرحلۀ ابتدایی کسب معرفت نسبت به مسأله و وجوه آن ندانسته، بلکه اعتقاد دارند که کاربردی‌شدن معنای گسترده‌تری دارد.

کرم حبیب‌پور گتابی (دانشیار جامعه‌شناسی دانشگاه خوارزمی) با همکارش سیدحسین سراج‌زاده در مقاله‌ای با عنوان «مسئله‌مندی کاربردی شدن پژوهش‌های جامعه‌شناسی در ایران» به این موضوع می‌پردازد که کاربردی‌شدن یک پروسه/ فرایند است که از شناخت مسئله تا ترسیم وضعیت مطلوب و حل آن را شامل می‌شود؛ بنابراین، نمی‌توان کاربردی‌شدن را در فضای مفهومی محدودِ شناخت مسئله تحدید کرد و سایر مراحل آن را نادیده گرفت.  

* استدلال‌های مخالفان مفهوم کاربردی‌شدن در پژوهش‌های جامعه‌شناختی

این پژوهشگران توضیح می‌دهند که مخالفان به‌کل با مفهوم کاربردی‌شدن علم و به‌طور خاص کاربردی‌شدن جامعه‌شناسی مخالف بوده و استفاده از این مفهوم در رابطه با پژوهش‌های جامعه‌شناسی را نادرست می‌دانند. کار علم، و مشخصاً علم انسانی و نیز علم جامعه‌شناسی که از دو وجه علم و تکنولوژی تشکیل شده است، شناخت مسئله و فهم‌پذیرکردن مسأله با نگاه هرمنوتیک، تفسیری و انتقادی است.

در ادامه این مقاله آمده است که آنها معتقدند که علم اساساً کاربردی نیست و جنبۀ کاربردی هم ندارد، آن چه کاربردی است، صرفاً تکنولوژی است. علم تنها یک وظیفه دارد و آن هم بازنمایی واقعیت است.

مخالفان معتقدند که علم اساساً کاربردی نیست و جنبۀ کاربردی هم ندارد، آن چه کاربردی است، صرفاً تکنولوژی است

به زعم این پژوهشگران مخالفان معتقدند علم هیچ جنبۀ کاربردی ندارد و علم اصلا به ما نمی‌گوید که چه کار بکن یا نکن، فقط آن چه هست را می‌گوید و آن چه که در آن بکن یا نکن است، تکنولوژی است؛ تکنولوژی ربط مستقیم با علم ندارد، تکنولوژی اساساً مستقل از علم آغاز شد، هرچند که در جهان کنونی علم و تکنولوژی خیلی به هم تنیده هستند ولی یادمان نرود که مطلقاً علم نمی‌گوید چه نوع تکنولوژی باید به کار گرفته شود و در چه مسیری باید حرکت شود، برای اینکه در علم اساساً باید و نباید وجود ندارد.

* کارکردهای منفی کاربردی‌شدن جامعه‌شناسی و پژوهش‌های آن

این پژوهشگران در ادامه به این موضوع اشاره می‌کنند که این گروه باور دارند که چه بسا کاربردی‌شدن جامعه‌شناسی و پژوهش‌های آن چندین کارکرد منفی دارد که به منظور پیشگیری از این کارکردها، بایستی در مقابل حرکت جامعه‌شناسی به سمت کاربردی شدن ایستاد:

  • کاربردی شدن پژوهش‌های جامعه‌شناسی، آن را به دستگاه بوروکراتیک وابسته می‌کند، بنابراین، ارزش‌های ذاتی و انتقادی آن تحت‌الشعاع ارزش‌های ابزاری نهاد سیاست‌گذار قرار میگیرد.
  •  کاربردی‌شدن پژوهش‌های جامعه‌شناسی، دلالت بر سیاسی‌شدن جامعه‌شناسی دارد و این نتیجه، با روح جامعه‌شناسی و اساساً فلسفۀ علم که دنبال شناخت و فهم‌پذیرکردن مسأله با نگاه هرمنوتیک، انتقادی و تفسیری است، منافات دارد.
  • گسترش گفتمان کاربردی‌سازی علم جامعه‌شناسی و درگیرشدن در این امر، باعث می‌شود تا قلمرو‌های علمی این دانش محدود به امور تکنوکراتیک و بوروکراتیک و ارزش‌های ابزاری و امثال اینها شود.
  • کاربردی‌شدن پژوهش‌های جامعه‌شناسی، فهم تاریخی‌ای که بایستی جامعه‌شناسی از جامعۀ ایران داشته باشد، را از آن می‌گیرد.

* استدلال‌های موافقان مفهوم کاربردی‌شدن در پژوهش‌های جامعه‌شناختی

این پژوهشگران توضیح می‌دهند که صاحب‌نظران موافق، یکسره در تقابل با گروه مخالفان قرار دارند، اساساً هستی یک علم را با کاربردی‌بودن آن گره زده و معتقدند که موجودیت و هستی یک علم، به کاربردی‌بودن آن است.

در این پژوهش آمده است که علم سه وظیفۀ مهم دارد:

  • شناخت و نقد نظام‌مند از جهان، به‌گونه‌ای که هست
  • ابداع بدیل‌های معتبر به منظور از میان‌برداشتن و یا حداقل کاهش رنج‌زایی نهاد‌ها و ساختار‌های اجتماعی موجود
  • ارائۀ یک نظریه در مورد تحول و دگرگون‌سازی، یعنی شناخت موانع، امکانات و پیچیدگی‌های دگرگون شدن

به زعم این پژوهشگران صاحبنظران موافق، به‌طور بنیادی مخالف گروه اول هستند که قائل به کاربردی‌شدن جامعه‌شناسی نبوده و بیشتر قائل به جامعه‌شناسی انتقادی‌اند و معتقدند که جامعه‌شناسی اساساً بایستی به مسائل جامعه و حل آنها توجه کند و اساساً یکی از نقش‌های جامعه‌شناسی، تربیت جامعه‌شناسان تأثیرگذار است و بنابراین این نگاه که کار جامعه‌شناسی صرفاً انتقاد باشد، آن را محدود به فضای دانشگاه و آکادمی می‌کند و ارتباط بین دانشگاه و جامعه را از هم جدا می‌کند.

* جامعه‌شناسی مردم‌مدار

در ادامه این پژوهش آمده است که  صاحب‌نظران موافق درحقیقت معتقد هستند که جای جامعه‌شناسی انتقادی، دانشگاه و جای جامعه‌شناسی کاربردی، جامعه و حل مسائل آن است؛ بنابراین، وقتی بحث از کاربردی‌بودن جامعه‌شناسی می‌شود، بدین معناست که جامعه‌شناسی ایران باید بتواند به حل مسائل و مشکلات جامعه کمک کند.

جامعه‌شناسی مردم‌مدار و جامعه‌شناسی سیاست‌گذار در تقابل با همدیگر قرار نداشته، بلکه مکمل همدیگرند

این پژوهشگران در این مقاله به این موضوع اشاره می‌کنند که؛ بخشی از این صاحبنظران، کاربردی‌بودن جامعه‌شناسی را با مفهوم جامعه‌شناسی مردم‌مدار پیوند زده و کار جامعه‌شناسی را عمومی‌کردن آن و یا به تعبیر مایکل بورُوُی (Michael Burawoy)، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه برکلی آمریکا و نایب رئیس انجمن بین‌المللی جامعه‌شناسی، مردم‌مدارکردن آن می‌دانند.

یعنی جامعه‌شناسی‌ای که برمبنای گفتگوی دوطرفه بین جامعه‌شناس و گروه‌های مردمی شکل می‌گیرد؛ به‌طوری‌که هر یک از طرفین با دستورکار خاص خود وارد گفتگو می‌شود و می‌کوشد خود را با دیگری تطبیق دهد.

در ادامه این پژوهش آمده است که بورُوُی به این مهم اشاره می‌کند که جامعه‌شناسی مردم‌مدار و جامعه‌شناسی سیاست‌گذار در تقابل با همدیگر قرار نداشته، بلکه مکمل همدیگرند.

* نسبی‌گرایان یا تعدیل‌گرایان

به زعم این پژوهشگران می‌توان گفت نسبی‌گرایان یا تعدیل‌گرایان کسانی هستند که نه مانند مخالفان نافی کاربردی‌شدن پژوهش‌های جامعه‌شناسی هستند و نه مانند موافقان، موافق قاطعِ کاربرد این مفهوم در جامعه‌شناسی هستند.

در این مقاله آمده است که این گروه اساساً با خودِ مفهوم کاربردی شدن مسئله داشته و استفاده از این مفهوم در مورد پژوهش‌های جامعه‌شناسی را ناروا می‌دانند، اما تفاوت در این است که اینان به‌جای استفاده از مفهوم کاربردی‌شدن، مفاهیم دیگری مانند کارکردی بودن (Functionality) و تأثیرگذاری یا مؤثر بودن (Influentiality) را پیشنهاد می‌کنند.

این پژوهشگران در نهایت اینگونه جمع‌بندی می‌کنند که در حقیقت، مسئلە جامعه‌شناسی در رابطه با کاربردی‌شدن، تأثیر علم جامعه‌شناسی و داشتن برنامە قوی علم جامعه‌شناسی برای این تأثیرگذاری است؛ بنابراین، وقتی بحث از کاربردی‌شدن پژوهش‌های جامعه‌شناسی می‌شود، مُراد این است که این پژوهش‌ها تا چه اندازه کارکردی هستند و توانسته‌اند با شناخت مسئله و ارائه راه حل برای آن، تأثیری در نظام اجتماعی و تحقق اهداف آن بگذارند.

انتهای پیام/

ارسال نظر