صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۹:۰۰ - ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳

کشف معمای هولدن کالفیلد: هویت‌جویی، انزواطلبی و صداقت‌گرایی

«ناطوردشت» یک کلاسیک ادبی است که آزمون زمان را با موفقیت سپری کرده و خوانندگان را به کاوشی تأمل‌برانگیز درباره اضطراب نوجوانی، خود-بیگانگی و تلاش برای یافتن جایگاه در دنیایی مملو از دروغگویی هدایت می‌کند.
کد خبر : 907408

گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا- رامونا محمدی: سلینجر در سال 1941 در ارتش ثبت نام کرد، اما پذیرفته نشد. با این همه با ورود ایالات متحده به جنگ جهانی دوم، سلینجر بیست و سه ساله به خدمت سربازی خوانده شد و در آوریل 1942 به ارتش پیوست. بیشتر داستان‌هایی که سلینجر در این دوران نوشته درباره جنگ و زندگی نظامی‌‍هاست.

مشت نمونه خروار این آثار، داستان کوتاه «مرگ یک آشخور»(1944) است که در آن دروغ‌های فیلم‌های جنگی هالیوود در آن زمان را به سخره می‌گیرد. سربازی به نام فیلی برنز به همسرش می‌گوید عیب فیلم‌های هالیوود این است که: «خوش تیپ‌هایی را می‌بینی که خیلی تروتمیز گلوله می‌خورند، بی‌آنکه یک خش روی صورت‌شان بیفتد. همیشه هم قبل از مردن به اندزه کافی وقت دارند تا برای معشوقه‌شان در وطن پیام عاشقانه‌ای چیزی بفرستند.»

بیلی ادامه می‌دهد که مرگ واقعی در جنگ چیزی است که برای یکی از سربازانش (همان «آشخوری» که داستان درباره اوست) اتفاق افتاد، مرگ دردناک و وحشتناک «مرگ در تنهایی مطلق، بی‌آنکه فرصتی باشد تا برای زنی یا هر کس دیگری پیامی فرستاده شود.» هرچند در «ناطور دشت» به این صراحت از مرگ و جنگ صحبت نمی‌شود اما مضامینی در همین ردیف در رمان مشهود است. درست مثل هولدن رویکرد هالیوود در تحریف تجربه‌های واقعی را به سخره می‌گیرد.

وقتی موریس (آسانسورچی) او را با مشت می‌زند، راهکار هولدن برای مقابله با این وضع درآوردن ادای بازیگران سینماست و وانمود می‌کند که انگار گلوله خورده است؛ «شروع کردم وانمود کردن به این که گلوله خوره به شکمم...».

برخی از منتقدان تجربیات سلینجر در جنگ جهانی دوم را به اندوه غیرقابل بیان هولدن در از دست دادن برادرش، الی، نسبت می‌دهند. در نتیجه در نظر گرفتن این رمان بسان یک «داستان ترما» فهم و درک جدیدی از بحران هولدن به دست می‌دهد.

«ناطور دشت» اضطراب و جستجوگری و پویایی نوجوانی را در دنیایی بیگانه و مملو از ریا و دروغ به نمایش می‌گذارد و خوانندگان را مجذوب خود می‌کند

این رمان اضطراب و جستجوگری و پویایی نوجوانی را در دنیایی بیگانه و مملو از ریا و دروغ به نمایش می‌گذارد و خوانندگان را مجذوب خود می‌کند. این اثر جاودانه، سفر هولدن کالفیلد نوجوانی سرخورده را دنبال می‌کند که در تلاش است پیچیدگی‌های دوران نوجوانی و انتظارات اجتماعی را پشت سر بگذارد.

در قلب رمان هولدن کالفیلد یک ضدقهرمان با شخصیتی پیچیده و عمیقاً آشفته قرار دارد که خوانندگان در سطح عمیقی با او همذات پنداری می‌کنند. سلینجر از طریق روایت اول شخص هولدن، آشفتگی درونی و احساسات متضاد دوران نوجوانی را به طرز ماهرانه‌ای به تصویر می‌کشد و پرتره‌ای زنده از نوجوانی را ترسیم می‌کند که با احساس انزوا، سرخوردگی و احساس عمیق بیگانگی از دنیای بزرگسالان دست و پنجه نرم می‌کند.

شخصیت هولدن هم ملموس و هم معمایی است و خواننده را در حالی که به سفری برای خودیابی و درون نگری می‌کشاند در دنیای او غرق می‌کند. دیدگاه‌ها و مشاهدات صریح او بینشی تکان دهنده از چالش‌های است که نوجوانان با آن مواجه هستند.

یکی از برجسته‌ترین جنبه‌های «ناطوردشت»، به تصویر کشیدن ماهرانه سلینجر از تضاد درونی هولدن و سرخوردگی‌اش از سطحی‌نگری و ساختگی بودن دنیای بزرگسالان است. سلینجر از طریق برخورد‌های هولدن با شخصیت‌ها و موقعیت‌های مختلف، مضامین هویت، بیگانگی و جستجوی معنا را در دنیایی که اغلب مصنوعی و غیرصادقانه به نظر می‌رسد، بررسی می‌کند.

ناطوردشت اشتیاق انسان را برای ارتباط گرفتن، درک شدن و مورد پذیرش قرار گرفتن در جهانی که اغلب افراد بی تفاوت و بی توجه به نظر می‌رسند بررسی می‌کند

سبک روایی رمان یکی دیگر از ویژگی‌های برجسته آن است، زیرا سلینجر به طرز قابل تأملی صدای متمایز هولدن و بازتاب‌های جریان آگاهی ذهنی‌اش را به تصویر می‌کشد. این تکنیک روایی به خوانندگان اجازه می‌دهد تا خود را در ذهن هولدن بیابد و افکار، احساسات و مبارزات او را به شیوه‌ای عمیقا شخصی و صمیمانه تجربه کند.

سفر هولدن او را به یک سری دیدار‌ها و تجربیاتی می‌کشاند که درک او از زندگی و طبیعت انسانی را به چالش می‌کشد. از تعامل او با همسالانش گرفته تا فرار او در نیویورک، هر بخشی لایه‌های جدیدی از شخصیت هولدن را آشکار می‌کند و پیچیدگی‌های دوران نوجوانی و جستجوی وی را برای اصالت روشن می‌کند.

سلینجر در طول رمان، تصویری غنی از مضامین طراحی می‌کند که برای خوانندگان در همه سنین خواندنی است. ناطوردشت اشتیاق انسان را برای ارتباط گرفتن، درک شدن و مورد پذیرش قرار گرفتن در جهانی که اغلب افراد بی تفاوت و بی توجه به نظر می‌رسند بررسی می‌کند. یکی از ماندگارترین مضامین این اثر میل پروتاگونیست برای محافظت از معصومیت و حفظ خلوص دوران کودکی در دنیایی است که به فساد و ریاکاری آلوده شده است. افق دید ناطوردشت و اشتیاق هولدن برای محافظت از دنیای کودکی در برابر واقعیت‌های خشن بزرگسالی، به عنوان نماد قدرتمندی از اشتیاق او برای اصالت و صداقت در دنیایی پر از فریب است.

در حالی که هولدن با شیاطین ذهنی خود دست و پنجه نرم می‌کند و تلاش می‌کند تا دنیای اطراف خود را درک کند، خوانندگان به کاوشی عمیقاً پویا و تفکر برانگیز در مورد ماهیت انسان، هویت خود و جستجوی معنا در دنیایی که اغلب احساس می‌شود مملو از هرج و مرج است کشیده می‌شوند.

امروزه ندای ناطوردشت دهه‌ها پس از انتشار خود، همچنان در میان خوانندگان طنین انداز می‌شود و احساس مراقبه‌ای بی انتها در مورد پیچیدگی‌های دوران نوجوانی و جستجوی پایدار برای اصالت در دنیایی است که اغلب به نظر می‌رسد خالی از صداقت و حقیقت است. داستان‌سرایی استادانه سلینجر و کاوش عمیق در طبیعت انسان، خواندن این کتاب را برای هر کسی که به دنبال یک تجربه ادبی عمیق و درون‌نگر است، سودمند می‌سازد.

در پایان، «ناطوردشت» یک کلاسیک ادبی است که آزمون زمان را با موفقیت سپری کرده و خوانندگان را به کاوشی تأمل‌برانگیز درباره اضطراب نوجوانی، خود-بیگانگی و تلاش برای یافتن جایگاه در دنیایی مملو از دروغگویی هدایت می‌کند. نثر خاطره‌انگیز، شخصیت‌های جذاب و مضامین همیشگی سلینجر در ترکیب با هم در جاودانگی این اثر نقش کلیدی دارند.

انتهای پیام/

ارسال نظر